I want to read
34 stories
Believe Me | V.KOOK by wicler_69
wicler_69
  • WpView
    Reads 91,023
  • WpVote
    Votes 480
  • WpPart
    Parts 2
Believe me باورم کن "هرچقدر میخوای ازم متنفر باش، تحقیرم کن، نابودم کن. اما آقای کیم، فراموش نکن. روزی که فهمیدی من بی‌گناهم، روزی که فهمیدی پسری رو که با تمام وجود عاشقت بود رو چطور از خودت روندی، اون روز حق نداری برگردی پیش من! حق نداری بهم بگی عاشقمی و میخوای دوباره همه چیز رو درست کنیم. یادت نره آقای کیم، روزی که بی‌گناهیِ من ثابت بشه، روزیه که تو ادعای عاشقی میکنی و این بار این منم، که باورت نمیکنم!" - - - Couple: taekook Genre: sad/angst/lovestory Writer: wicler Cover by: wicler Telegram: WICLER_69 - نسخه جدید فیکشن به هیچ عنوان بازگردانی کامل نیست! روند کلیِ داستان از یک رمان الهام گرفته شده، اما از ابتدا تا انتها مجدد توسط خودم نوشته میشه. ممنونم. - happy end.
𝑮𝑹𝑬𝑬𝑫𝒀 | 𝑲𝑶𝑶𝑲𝑽 by sheri326
sheri326
  • WpView
    Reads 2,340
  • WpVote
    Votes 302
  • WpPart
    Parts 8
☆ووت و کامنت در حین خواندن فیک،فراموش نشه☆ Name: Greedy Couple: KookV Genres: Historical . Drama . Romance . Angst . Classic . Smut Channel: Everythingaboutbtss Writer: sheri Up Time: نامشخص / متوقف شده "بیا به هم قول بدیم اُلیوِر ، بیا تو زندگی بعد برای هم باشیم ، جایی که نه رد خونی باشه و نه جنگی ... جایی که مجبور نباشم با دستهای خونی صورت سردت رو قاب کنم فرمانده ی من ...بیا به هم قول بدیم ... قول بدیم که این عشق نافرجام رو اونجا ادامه بدیم..." ---------------------------------------------------- -از من توقع نداشته باش که میون این همه کشت و کشتار ، عاشقانه دستت رو بگیرم و به کشورم پشت کنم! -توقعی ندارم...دیگه ندارم ، فرمانده !... من برای داشتنت جنگیدم ولی فکر کنم کافی نبوده...حداقل اونقدری نبوده که من رو به عنوان معشوقه ات بپذیری...انگار که تو فقط جنگ رو توی خون ریختن میبینی ، درحالی که من حتی برای یک نگاهت هم جنگیدم...جنگیدم و نفهمیدی...هیچوقت نمیفهمی... و این آخرین حرفهای ماتئو رو به فرمانده ای بود که صدای شکستن قلبش تا فرسخ ها به گوش می‌رسید...
THE MIRACLE OF LOVE | KOOKV by bangtan__ff
bangtan__ff
  • WpView
    Reads 357,049
  • WpVote
    Votes 44,264
  • WpPart
    Parts 41
(کامل شده) "-یه آشپز اوتیسم؟!!!..... شوخیت گرفته؟؟.... نه نه نه به هیچ وجه اجازه نمیدم تو تیمم باشه!!" داستان تهیونگ آشپز با اختلال اوتیسم و جونگکوک سرآشپزِ سختگیر. شیپ‌ها:کوکوی،یونمین (این فف شامل شیپ‌های استریت اعضای بنگتن با عضو عزیز توایس،داهیون "جین و داهیون" و عضو عزیز بلک‌پینک،جیسو "نامجون و جیسو" هستش. کسایی که دوست ندارن نخونن🤷🏻‍♀️ خودم دوست دارم و دخترام برام مهمن پس دلم خواست وارد داستانم بشن🤰🏻) ژانر:رومنس،نرمال لایف نویسنده:Donya
Entertain me(complete) by _sorablue_
_sorablue_
  • WpView
    Reads 83,898
  • WpVote
    Votes 12,886
  • WpPart
    Parts 44
[چت استوری✤] "بهم پیام بده اگه فکر می کنی به اندازه کافی سرگرم کننده هستی"کلماتی بود که جونگکوک روی صندلی اتوبوس کنار یه شماره پیدا کرد. جونگکوک سرگرم کننده بود؟اره خیلیم بامزه بود ولی منظور تهیونگ این نبود. ناامیدی دیگه این بود که تهیونگ دنبال یه دختر می گشت که جونگکوک صددرصد نیست. 𝑴𝒂𝒊𝒏 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ➪ 𝑽𝑲𝑶𝑶𝑲 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ➪ ???? ته : خب تجربه ت زیاده؟ ناشناس : در مورد سرگرم کردن بقیه؟ نه واقعا ولی آدم شوخیم ته : معذرت میخوام چند سالته دقیقا؟ 𝑻𝒉𝒆 𝒔𝒕𝒂𝒓𝒕 : 24 𝑱𝒖𝒏𝒆 𝑻𝒉𝒆 𝒆𝒏𝒅 : 28 𝑱𝒖𝒏𝒆
Your Perversion [Vkook] by soha_mayne
soha_mayne
  • WpView
    Reads 31,435
  • WpVote
    Votes 5,030
  • WpPart
    Parts 8
[Completed] تیهونگ متوجه میشه همگروهیش با تاریک شدن هوا سرگرم موبایلش میشه اما چی میشه وقتی میفهمه در واقع اون پسر نصف شبا در حال نوشتن فنفیکشن توی اکانت مخفی واتپدشه؟
He Is My Boyfriend ❢ Vkook by Zargoli
Zargoli
  • WpView
    Reads 2,080,200
  • WpVote
    Votes 240,840
  • WpPart
    Parts 68
《اون دوست پسر منه》 +باورم نمیشه..تو.. _آره خودمم، دوست پسرت. #Vkook °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• +راستش من شما رو نمی‌شناسم؟! _بذار از اول شروع کنیم. یونگی هستم، مین یونگی. قراره از این به بعد هم اسممو زیاد بشنوی و هم زیاد صداش کنی. #Yoonmin °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• جونگکوک تو اوج مستی، کیم تهیونگ رئیس شرکتی که قراره به زودی توش مشغول به کار بشه و هنوز ندیدتش رو دوست پسرش معرفی می‌کنه و ازش آویزون میشه..در حالی که صبح بیدار میشه و بدون اینکه چیزی یادش باشه، آماده میشه تا به اون شرکت بره و قرارداد امضا کنه. کاپل اصلی : ویکوک کاپل فرعی : یونمین ژانر : رمنس/فلاف/زندگی روزمره وضعیت آپ: کامل شده
✧HOME✧ by timi_vkook
timi_vkook
  • WpView
    Reads 640,786
  • WpVote
    Votes 62,562
  • WpPart
    Parts 43
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
ژانر امگاورس [اطلاعات کامل] by purpleandromeda
purpleandromeda
  • WpView
    Reads 22,772
  • WpVote
    Votes 1,649
  • WpPart
    Parts 6
تا حالا شده که بربخورید به کلی داستان با این مضمون که توش گفته آلفا؟ بتا؟ امگا؟ امگاورس؟ اصلا پیش خودتون پرسیدید این ژانر از کجا می‌آد و به چه معنیه؟ یا تو داستان‌ها با چیزهایی مواجه شدید که این ژانر رو کاملا اشتباه توضیح دادن؟ خب اینجا من براتون قراره کاملا این ژانر رو با تمامی تاریخچه و جزئیات برای نوشتن‌ش باز کنم. ۹ تیرِ 1399
دانشنامه امگاورس  by armymrmvkook
armymrmvkook
  • WpView
    Reads 29,503
  • WpVote
    Votes 1,606
  • WpPart
    Parts 43
یه سری توضیحات در باره‌ی ژانر امگاورس که به درد می‌خوره به همراه معرفی فن فیکیشن های امگاورس
My Immortal Daddy [Taekook] by haruno-sakura1999
haruno-sakura1999
  • WpView
    Reads 158,177
  • WpVote
    Votes 19,934
  • WpPart
    Parts 30
ژانر:رومنس ، اسمات ،سوپرنچرال،فانتزی کیم تهیونگ از خاندان بزرگ کیم خون آشام چشم سبزیه که بر خلاف تصور بقیه ازش کاملا بی آزاره و ترجیح میده بدور از مسائل و مشکلات بین خودشون و خاندان های دیگه زندگی کنه. تقریبا موفقم هست تا وقتی که اتفاقی جون بچه ای که توی دهکده ی سوخته ای پیدا میکنه و از اون به بعد...دردسر های کیم تهیونگ آغاز میشه...