ָ࣪ 𖤐 Jung kook ↺
71 stories
Servant | خدمتکار by Goli_happy
Goli_happy
  • WpView
    Reads 35,511
  • WpVote
    Votes 2,216
  • WpPart
    Parts 55
_تو با پای خودت اومدی تو عمارت من، یادت که نرفته؟! +اون موقع نمیدونستم یه همچین آدم کثیفی هستی! _برای بیرون رفتن از اینجا دو راه بیشتر نداری یا مرگ رو انتخاب کنی یا زندگی با منو. +مرگ بهتر از زندگی با هیولایی مثل توعه... . . . کاپل اصلی: جونگکوک/نگار (زود قضاوت نکنین قراره متفاوت باشه) کاپل فرعی: یونگی/بورام ژانر: مافیایی، اکشن، رومانس، اسمات. هپی اند. . . . . . . خب خب، سلام سلام🤍 من چند سالِ تو واتپد فن فیک میخونم. این دفعه گفتم بزار خودم دست به کار شم و با توجه به رشته ای که دارم میخونم نویسندگی کنم. این قرارِ اولین فیک من باشه. اگر دوست داشتید و به خوندنش نشستید، نظرتون برام مهمه خواهش میکنم بی پرده بگید و حتی اگر انتقادی داشتید بکنید که من داستانم رو بهتر کنم. مرسییی🙏🏻 این داستان قرارِ تو ژانر جنایی، رومانس و اسمات پیش بره... میتونید منو گُلی صدا کنید😊 امیدوارم از خوندن این فیک نهایت لذت رو ببرید. حمایت از من فراموش نشه وا!😂✌🏻
Game of Death بازی مرگ  by 9yunjin
9yunjin
  • WpView
    Reads 164
  • WpVote
    Votes 33
  • WpPart
    Parts 16
اتمام یافته بازی های عجیب شروع میشوند اما هیچ بازی نیست که انتهایی نداشته باشه! آخر هر بازی فقط یک نفر به عنوان برنده بازی زمین رو ترک خواهد کرد آیا این یک نفر کی خواهد شد کارکتر ها جئون جونگوک هان هری فصل دوم این رمان در برنامه ویسگون اپ شده استریت/
ɢʀᴇʏ ᴄᴇʟʟs  by rosali_na
rosali_na
  • WpView
    Reads 5,535
  • WpVote
    Votes 395
  • WpPart
    Parts 24
نام فن فیک: سلول های خاکستری ژانر:معمایی، عاشقانه، لیتل اسمات، انگست، مافیایی، جنایی قسمتی از فیک : شعله های آتش زبانه میکشید و همه چیز جلوی چشمانم میسوخت،قطرات اشک درحالی که روی گونه هام سر میخوردند رد سوزشی به جا میذاشتند،شعله ها انقدر نزدیک بود که انگار از داخل مردمک های چشمم گداخته میشد،همه ی چیز هایی که میشناختم جلوی چشمانم درحال خاکستر شدن بود،یک آن ،یک لحظه گرما از بین رفت و سرمای شدیدی حجوم آورد،لباس هام خیس و بدنم میلرزید،بارون میبارید و باد سردی میوزید، سرم رو بالا اوردم و دستی رو دیدم که به سمتم دراز شده،به آرومی دستم رو سمتش دراز کردم و گرفتمش،گرم بود. یکبار دیگه سرما از بین رفت و گرما حجوم آورد، ساختمون و درختان اطرافم درحال سوختن بودن،فکر کردم دوباره خونمونه، اما اینجا برای من اشنا نیست... _جونگکوک..کوک... با شوک سرمو برگردوندمو دیدمش که روبه‌روم وایستاده،با لبخند و چشمای اشکی بهم خیره شده بود،دستشو بالا آورد نوازش وار روی گونم گذاشتم،فاصله ی بدنامون رو کم کرد و سرشو جلو آورد: آفرین...بلاخره تمومش کردی...تو موفق شدی... لبخندی زدم و با دستم تار مویش رو که باد روی صورتش انداخته بود کنار زدم: اوهوم نونا...تموم شد... بلاخره نابودش کردم... بلاخره کشتمش... خندید و قطره ی اشکی از گوشه ی چشمش چک
Black and White | سفیدوسیاه by Anazzz22
Anazzz22
  • WpView
    Reads 46,812
  • WpVote
    Votes 2,699
  • WpPart
    Parts 40
_مثل اینکه هنوز متوجه نشدی تنها کسی که حق داره توی اون سوراخ فاکیت بکوبه منم. این و یادت باشه تو لولیتای منی، فقط من _______________ راشل دختر 23 ساله ای که گرفتار یک زندگی شوم میشه و مجبوره برای نجات خودش از هیولای زندگیش دست به خواسته های غیر قابل باوری بزنه و چی میشه این بین یک عشق خونین به وجود بیاد و هردوشون و متحول کنه؟! ● 𝗡𝗮𝗺𝗲: Black and white ● 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: Smut🔞, Romance, Criminal, Action, Mafia ● 𝗕𝘆: #Ana ● 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝗝𝘂𝗻𝗴𝗸𝗼𝗼𝗸&𝗚𝗶𝗿𝗹
Marlboro by byjeymin
byjeymin
  • WpView
    Reads 8,446
  • WpVote
    Votes 967
  • WpPart
    Parts 14
میا و جونگکوک... خواهر و برادری که یه راز بزرگ توی سینه دارن. اونا رابطه ی خوبی با هم ندارن. زخم و کینه تمام قلبشون رو گرفته. اما این زخم ها به خاطر حرفایی نبود که به زبون آوردن، به خاطر حرف هایی بود که هرگز بهم نگفتن! Romance, Business, Dark, Smut آپ تایم: به محض رسیدن شرط
Checkmate of hearts | کیش‌و‌ماتِ قلب‌ها by moone_writer
moone_writer
  • WpView
    Reads 18,149
  • WpVote
    Votes 1,794
  • WpPart
    Parts 46
|فصل اول تکمیل شده| - تو همون خط قرمزی که همه باید ازش دور شن... جز من، که باید ازت رد شم، بوسه به بوسه، نفس به نفس. . . . دوسال رابطه‌ی عاشقانه‌ی سو هارو و جئون جونگ‌کوک در آرامش و زیبایی گذشته؛ اون‌ها عاشق همن، زندگی پر از لحظه‌های شیرین براشون جریان داره و رابطه‌شون در خفا مثل رازی شیرین پنهان شده. جونگ‌کوک، کارمند مورد اعتماد پدر هارو، تنها کسیه که قلب هارو رو به تپش میندازه. اما مگه عشق می‌تونه همیشه سپرِ امنی در برابر خطر باشه؟ هارو وارثیه که فکر می‌کنه تنها چیزی که اهمیت داره عشقشونه... ولی گذشته هیچ‌وقت به این آسونی فراموش نمیشه. گذشته‌ای که بوی خون، خیانت و اندوه میده، دوباره بعد از بیست سال برگشته و این‌بار قربانی تازه‌ای می‌خواد. پرونده‌ای که سال‌ها بسته شده بود دوباره باز میشه و تاریخ قراره یک‌بار دیگه تکرار بشه... و درست همون‌جا، جایی که هارو فکر می‌کرد امن‌ترین نقطه‌ی زندگیشه، ضربه‌ی اصلی رو از نزدیک‌ترین آدم‌هاش می‌خوره. 📖 داستانی از عشق، خیانت و سرنوشتی که گریز ازش ممکن نیست... 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲 | 𝗔𝗻𝗴𝘀𝘁 | 𝗗𝗿𝗮𝗺𝗮 | 𝐑𝐞𝐯𝐞𝐧𝐠𝐞 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝗠𝗼𝗼𝗻𝗲 ☽ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝐉𝐞𝐨𝐧 𝐉𝐮𝐧𝐠𝐤𝐨𝐨𝐤 × 𝐠𝐢𝐫𝐥
Sugar Mommy | JJK | Completed by sam_hanoul
sam_hanoul
  • WpView
    Reads 6,476
  • WpVote
    Votes 521
  • WpPart
    Parts 16
"تا وقتی من کنارت باشم مرگ دنبالت میاد." "اجازه بده مرگ تلاش خودش رو بکنه جئون. منم کم نمیارم." جئون جانگکوک یک متصدی بار معمولی در یک کازینوی معمولیه. زمانی که میناتوزاکی سانا، کابوس شبانه ی مافیا وارد کازینو میشه و پشت بار می شینه و برای اولین بار چشمش به جانگکوک میافته، همه چیز بهم می ریزه. جان ها گرفته میشه، آتش پخش میشه و همه چیز رو نابود میکنه. اما همه چیز اینجا تموم نمیشه. اصلا کی گفته جئون جانگکوک یه آدم معمولیه؟ (از فیکای کلیشه ای و آبکی خسته شدین؟ دوست دارید از روزمرگی هاتون فرار کنید؟ دلتون هیجان میخواد؟ بپاشید داخل!)
✖F̶a̶k̶e̶ ̶F̶r̶i̶e̶n̶d̶✖                               【S】1 by kimyooae3
kimyooae3
  • WpView
    Reads 5,760
  • WpVote
    Votes 279
  • WpPart
    Parts 12
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞] 《ناگهان همه کنار رفتن و اون تفنگ رو جلوی جانگ کوک گرفت!!! بدنش، صورتش همه جاش کبود بود و مثل جنازه روی زمین افتاده بود!!! ............ دستمو روی قلبم گذاشتم و آرزو کردم.... گفتم: آرزو میکنم این خواب ترسناک تموم بشه!!! و همینطور که دستمو روی قلبم گذاشته بودم چشمامو بستم و صدای شلیک تیر رو شنیدم!》 اسم داستان: دوست دروغی💜 "فصل اول" شخصیت های اصلی: سان سوریما، جئون جانگ کوک کاپل: استریت (دختر پسری) ژانر: جنایی پلیسی، مافیایی، درام، انگست، عاشقانه، RPF AU نویسنده: قلم یوآ وضیعیت: پایان یافته روز های آپ: - تعداد پارت: 10 ༆🌂⇝ تاریخ شروع: ۱۴۰۱/۱۰/۲ تاریخ پایان: ۱۴۰۱/۱۰/۲۶ #⁹-بی‌تی‌اس
𝐦𝐲 𝐬𝐢𝐬𝐭𝐞𝐫 by Helen_writter
Helen_writter
  • WpView
    Reads 181
  • WpVote
    Votes 26
  • WpPart
    Parts 2
همه چی خیلی عادی بود تا این که خبر فوت خواهرم رو دادن اونم تو شب تولد 18 سالگیش این داستان چجوری ادامه پیدا میکنه؟! ... پیشنهاد میکنم تا ته داستان بخونی 🦋💫
𝙮𝙤𝙪�𝙧 𝙨𝙝𝙖𝙙𝙤𝙬 by Lafaaa5
Lafaaa5
  • WpView
    Reads 5,071
  • WpVote
    Votes 439
  • WpPart
    Parts 14
(( سایه تو )) شیطان هم یه فرشته‌ست. کاپل: لیسکوک، تهنی،جیرز،جینسو