Laniboooxi's Reading List
16 stories
Fance by ViolinistFICTION
ViolinistFICTION
  • WpView
    Reads 21,743
  • WpVote
    Votes 7,043
  • WpPart
    Parts 53
(complete) همه چیز در زندان های ADX فلورانس اتفاق افتاد،در دنیایی که بخاطر پرونده ی قتل های زنجیره ای و یک قاتل مقلد بهم ریخته،هیچکس حتی تصورشو هم نمیکنه یک کارآگاه شرقی در لس آنجلس که لقبش بازنده تمام عیاره، همراه با خبرنگار فضولی که فقط به پیشرفت خودش اهمیت میده و پارک چانیول صداش میکنن، درگیر حل پرونده ای بشن که حتی اسمش باعث وحشت خیلی ها شده و دایره جنایی آمریکا رو فلج کرده.داستان اصلی از روزی شروع میشه که بکهیون تصمیم میگیره دراکولا رو ملاقات کنه... ⟝ Writer : 🌨 tara ↳🩸 Genres໑ ↲جنایی~خشن~درام~رمنس ↳🩸Couples໑ ↲چانبک
𝑴𝒊𝒏𝒆 𝒐𝒇 𝒘𝒆𝒂𝒍𝒕𝒉 by ViolinistFICTION
ViolinistFICTION
  • WpView
    Reads 16,218
  • WpVote
    Votes 3,825
  • WpPart
    Parts 48
((شلیک قاچاقیِ تحت تعقیب به طراح معروف کره جنوبی به قصد غارت گنج مدفون شده، برای همیشه قلب ِدهکده ی جئون جو را دچار طوفان کرد.)) این تیتر خبری بود که تمام ساکنین کره ی جنوبی را برای چند ثانیه متاثر کرد: -طفلکی! بیون بکهیون برای اینکه اینطوری بهش شلیک بشه خیلی جوون بود. ⟝ Writer : 🌨 Tara ↳💷Genres໑ معمایی ، ماجراجویی، تریلر، عاشقانه ، اسمات ،مافیایی ↳💶Couples໑ چانبک ، کایسو(هردو اصلی) ↳💵Up Situations໑ جمعه
ᎻᎽᏢᎻᎬᏁ by ViolinistFICTION
ViolinistFICTION
  • WpView
    Reads 19,891
  • WpVote
    Votes 5,702
  • WpPart
    Parts 41
⌊ 🏰 ᎻᎽᏢᎻᎬᏁ 🏰 ⌉ ↳🧩 Genres໑ ↲ماورایی~ امگاورس ~ رمنس ~اسمات ↳🧩 Couples໑ ↲کایسو ~ هونهان~کریسهو ↳🧩 Summary໑ ↲برای بیرحمترین و قدرتمندترین پادشاه این سرزمین جفتی غیر از خورشید دردسترس نیست... حالا تو میدونی که این یه مجازاته یا پاداش!؟ 🐺 #Full #Complete #Fic 🐺 #HYPHEN ⟝ Writer 🪶 @A_Violinist ⟝ TL channel🪄 @VIOLINIST_Fictions
⌊ 🪞 🅹🅴🆁🅺&ⒿⓄⓄⓁⓎ 🪞 ⌉ by ViolinistFICTION
ViolinistFICTION
  • WpView
    Reads 20,192
  • WpVote
    Votes 3,685
  • WpPart
    Parts 43
↳🪭 Genres໑ ↲کمدی رمانتیک ~ درام ~اسمات~ازدواج قراردادی ↳🪭 Couples໑ ↲کایسو ~ هونهان~(کریسهو) ↳🪭 Summary໑ ↲برخورد یک عوضی زیرک ویک سرخوش ساده لوح درست مثل کوبش سیاه و سفیدو ترکیب تاریکی و روشنایی خیره کننده است! این داستان فرآیند تولد یک عشق از ازین انفجار، در تنگنای اجبارست. Writer :A_Violinist
PARANOID by LITHINKS
LITHINKS
  • WpView
    Reads 98,461
  • WpVote
    Votes 19,133
  • WpPart
    Parts 60
" پـارانوئیــــد " اما هیچکس بی‌گناه نبود. نه سهون که عاشق دوست صمیمیش شد: «به سایه‌ات نگاه کن. نزدیکتم. در حالی که هرگز نمی‌تونم لمست کنم. من سایه‌ی توام جونگین!» و نه جونگین که با اسلحه‌اش قلب دوستِ عزیزش رو نشونه گرفت و بی‌درنگ، شلیک کرد. «کسی که شلیک کرد تو بودی، اما کسی که مُرد هم تو بودی.» . MAIN COUPLE: SEKAIHUN. . SIDE COUPLE: KAISOO. . GENRE: ANGST. CRIMINAL. ROMANCE. . RATE: +18 . COMPLETED FAN FICTION . SINCE: 15 JUL 2021 . TO: 4 SEP 2024
The weakening of the exile of the moon by MiyunaBBH
MiyunaBBH
  • WpView
    Reads 10,887
  • WpVote
    Votes 2,592
  • WpPart
    Parts 42
میشه با همه‌چی جنگید؟! آره یا نه؟! با چه چیزهایی نمیشه جنگید؟! ترس؟! حس پوچی؟! عشق؟! چطور میشه چیزی که نمی‌شه باهاش جنگید رو شکست داد؟! وقتی هیچی نیست اما هست ولی نمی‌دونی چطوریه که هم هست و هم نیست باید چی کار کرد؟! این چیزهای نجنگیدنی چی هستن که هستن ولی نیستن؟! سال‌ها پیش تمام موجودات تصمیم گرفتن دیگه ساحرها نباشن. ازبین برن و هیچ بشن. جوریکه وجودشون اول برای بچه‌ها قصه بشه و بعد کاملا فراموش بشن و یه روزی یکی بگه اصلا مگه میشه همچین موجوداتی هم باشن؟! همه‌ی دنیا موفق شد همه‌ی ساحرها رو ازبین ببره اما یک نفر باقی‌موند! یک نفری که ارباب ماه شد، اژدهایان رام خونِ آتشش شدن و تو کاخ سایه و خونش، وسط آتش زنده، تارک دنیا شده بود و تنها در مقابل تمام دنیا ایستاده بود تا اینکه یه جادوگر تصمیم گرفت سحر این ساحر رو جادو کنه، جادوگری که از رگ‌های پر از آتش ارباب ماه فقط و فقط یکم گرما می‌خواست...خیلی کم. حتی به اندازه‌ی هیچی!!! ༯꩟‌ ĈØЦPĿЄ: chanbaek ༯꩟‌ ǤЄИRЄ: Romance, Supernatural, Horror ༯꩟‌ 🔞NC+18 ༯꩟‌ ÂЦƚĦØR: Miyuna ༯꩟‌ (completed)
From revenge to love [kaihun / chanbaek] by rira_drk
rira_drk
  • WpView
    Reads 30,605
  • WpVote
    Votes 6,469
  • WpPart
    Parts 42
از انتقام تا عشق (کامل شده) کاپل : کایهون • چانبک ژانر : رمنس • اکشن • اسمات خلاصه •° چی میشه اگه از یه جایی به بعد زندگیت بر پایه آتش بنا باشه؟ آتیشی که میسوزونه... هم زندگی خودتونو... و هم زندگیِ اطرافیانتون... به ظاهر اروم و گرمه... اما اگ رنگ انتقام بگیره، همه چیزو از بین میبره... و کی گفته احساسات قوی ترن؟
Survivor by sharlot__20
sharlot__20
  • WpView
    Reads 48,635
  • WpVote
    Votes 12,102
  • WpPart
    Parts 78
زمزمه ی متأثر مردم همه جا پیچیده بود. نمیشد توی بازار قدم زد و چیزی راجع به نوه ی بزرگ لرد نشنید! نمی شد لبخند زد...حتی نمی شد اخم کرد... تنها چیزی که توی چشم مردم دیده میشد تأسف بود و تأسف! از اون پسرک نجیب با نگاه معصومانه اش هیچ چیز جز یه خرابه باقی نمونده بود. هیچکس فکرش رو نمی‌کرد تموم اون توهم ها و گریه های پسر واقعیت داشته باشه! اما هنوز دیر نشده بود! با اینکه هنوز هم صدای جیغ و التماس های اون پسر توی کاخ میپیچید اما کلیسا اعلام کرده بود که همه چی رو تحت کنترل داره..‌ و هیچکس خبری از اون پسر نداشت.... کای توی بلند ترین برج قصر زنجیر شده بود... می سوخت، شکنجه میشد و فریاد می‌زد...و در پایان هر روز به سختی به گوشه ی تنگ اتاق می خزید، نوک انگشت های سوخته اش رو برای تسکین درد فوت میکرد و با بغض زمزمه میکرد _من دیگه... نمیتونم.... سهون! ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ⊹⊱Couple: sekai ⊹⊱Ganer:Romance, Smut+18 , omegavers
Similar BUT differenT + After Story (completed) by E_Lilac_xo
E_Lilac_xo
  • WpView
    Reads 55,729
  • WpVote
    Votes 15,676
  • WpPart
    Parts 55
آدمها دو دسته ان: یا فکر میکنن خوش‌شانسن یا بدشانس. ولی یه دسته سومی هم هست که کلا معتقده چیزی به اسم شانس وجود نداره اونم وقتی که خودت میتونی به همه چی برسی و آویزون شانس شدن فقط وقتت رو می‌گیره. و وقتی دو نفر توی یک شرایط هستن، و یکی جزو دسته اوله و معتقد به شانس نداشته و دومی از کلمه شانس متنفره، کدومشون میتونن موفق بشن؟ بیون بکهیون مخ کامپیوتر که تنهایی امپراطوری درست کرده یا پارک چانیولی که ضریب هوشی ش بالاتره ولی حتی پول غذا هم نداره؟ کاپل: چانبک/بکیول، کریسهو رنک اول در #بکیول رنک ۲ #chanyeol رنک اول در #exofanfic رنک اول در #exofic رنک اول در #baekyeol رنک اول در #kris رنک اول در #baekhyun رنک سوم در #chanbaek
Prestige by DaliwithT
DaliwithT
  • WpView
    Reads 28,977
  • WpVote
    Votes 7,446
  • WpPart
    Parts 45
اسم فیک: پرستیژ [On Going] ژانر: رمنس، درام، جنایی، اسمات کاپل های اصلی: سکای، چانبک/بکیول نویسنده: TOM جونگین و بکهیون، از طرف اداره گانگنام ماموریت دارن که یه پرونده کوکائین رو حل کنن و بهترین ایده این بود که از دو نفر دیگه کمک بگیرن... دو نفر که قبلا توی باند حضور داشتن، سهون و چانیول. "من به خودم اجازه دادم اشتباه کنم، و با اینکه می‌دونستم نزدیک شدن به تو اشتباه بود، بهت نزدیک شدم! نه اونطور که ازم خواسته شده بود، اونطور که خودم خواستم و قبول دارم که اشتباه کردم، ولی با نهایت احمق بودنم باید بگم بازم از کاری که کردم راضیم"