NiliDrarry
- Reads 13,492
- Votes 1,869
- Parts 21
بچهها فعلا نمیدونم بتونم ادامهشو بنویسم یا نه. با احتیاط شروع کنید :_(
یک سالی میشد که هری پاتر از شغلش استعفا داده بود و تقریبا هر شب بعد از تغییر دادن جزئی اجزای صورتش از جامعه سحر و جادو به قسمت ماگلنشین لندن، یا اگه بخوایم دقیقتر باشیم، به محله سوهو، پاتوق الجیبیتیهای لندنی میرفت، تا خودش باشه؛ تا آزاد و رها از مسئولیتها و توقعات تمومنشدنی باشه.
اما متاسفانه (یا شایدم خوشبختانه) گذشته پیداش کرد.
دقیقا شب سالگرد رهاییش، یه مرد بلوند با چشمهای خاکستری، جشن آزادیش رو خراب کرد؛ با رقصیدن باهاش زیر نورهای رنگی یه کلاب توی سوهو، لمسها و نوازشهای ملایم و جملات زیبایی که زیر گوش هری زمزمه میکرد.
Drarry, slice of life, drama, gay, romance, slow burn, smut.
درری، دراری، برشی از زندگی، درام، گی، رومنس، اسمات.
Word count: ?