Выбрать всё
  • Random
    5.3K 1.5K 18

    جونگهان یه دوماد فراری و سونگچول یه پسر عزادار که تصمیم داره وصیت نامه پدرش رو انجام بده ، به طور اتفاقی سر راه هم قرار میگرن و بعد اتفاقای رخ میده که باعث میشه یک ماجراجویی طولانی و درازی رو با هم طی کنن.... ________ 🍒ژانر: ماجراجویی، درام، کمدی سیاه ⚠️شامل صحنه هایی که ممکنه برای بعضی ریدرها مناسب نباشه

    Законченные истории   Для Взрослых
  • Blood Roses - JEONGCHEOL
    371 86 2

    اون یه پسر بیست ساله‌ست، یه پسر بیست ساله‌یِ گوشه‌گیر و خجالتی که تحت قوانین سختگیرانه خانواده‌اش زندگی می‌کنه اون ملزم به اطاعت از قوانینیه که مثل زنجیری نامرئی اون رو احاطه کردند. اما چرا؟ مگه چه گناهی مرتکب شده بود که مستحق چنین رفتاری باشه؟...

    Для Взрослых
  • The Seducer | Jeongcheol
    3.1K 658 6

    طبق دستور ملکه ،گروه بزرگی از زنان روستای سان-ری تو اون محوطه جمع شده بودند. که جونگ هان هم جزئی از اونها بود. ........... "خوب گوش کن جونگهان، ملکه به یه کنیز نیاز داره که پسرشو اغوا کنه. چون طی این همه سال هیچ زنی ، چه از طبقات ثروتمند و چه از طبقات فقیر، نتونسته نظر پادشاه رو جلب کنه و ملکه به شدت نگران آینده ی پس...

    Законченные истории  
  • Goodbye Mr . Choi
    4.2K 910 8

    [کامل شده] * تو چی هستی، سونگچول؟ بین این آدمایی که گفتی تو توی کدوم دسته ای؟ تو هم همجنسگرایی. من اینو میدونم. اما چرا تو یه بار نمیای جلو؟ بین این همه آدمی که بهم پیشنهاد دادن من منتظر تو بودم! بزار بگم تو چی هستی. تو فقط یه "آدم جور کنی"! همه اینو درباره ت میگن. میگن تو فقط واسه دیگران کِیس جور می‌کنی، در ازاش پو...

    Законченные истории   Для Взрослых
  • DARL+ING♡
    17.8K 3.9K 26

    جونگهان مدت زیادی هست که عشق یک طرفه رو تجربه میکنه اون سالهاست عاشق پسر عموش سونگچوله که نسبت به اون بی تفاوته اما بعدها اتفاقی میفته که این دوتا رو با هم جمع میبنده و ..... ═════════════════════ Name × fic | -Darl+ling- Main Couple ×| - jeongcheol - Genre ×| -Romance//Dram//smut- Writer |໑ -V- ═══════════════════...

    Законченные истории  
  • Hunting The Stars♡
    2K 429 7

    سکوت همیشه رفیق قدیمی جونگهان بود. نه فقط به‌خاطر آرامش ذاتیش، بلکه چون ناشنوا به دنیا اومده و صداها هرگز راهی به زندگیش پیدا نکردند. از همون آغاز، روزگار با اون مهربون نبود؛ آزار و اذیت‌های بی‌رحمانه و مشکلاتی که انگار تمامی نداشتند، سایه‌ای سنگین بر زندگیش انداخته بودند. اما با ورود اون ستاره‌ یا اونطور که خودش د...