Select All
  • Random
    4.7K 1.4K 18

    جونگهان یه دوماد فراری و سونگچول یه پسر عزادار که تصمیم داره وصیت نامه پدرش رو انجام بده ، به طور اتفاقی سر راه هم قرار میگرن و بعد اتفاقای رخ میده که باعث میشه یک ماجراجویی طولانی و درازی رو با هم طی کنن.... ________ 🍒ژانر: ماجراجویی، درام، کمدی سیاه ⚠️شامل صحنه هایی که ممکنه برای بعضی ریدرها مناسب نباشه

    Completed   Mature
  • Blood Roses - JEONGCHEOL
    312 78 2

    اون یه پسر بیست ساله‌ست، یه پسر بیست ساله‌یِ گوشه‌گیر و خجالتی که تحت قوانین سختگیرانه خانواده‌اش زندگی می‌کنه اون ملزم به اطاعت از قوانینیه که مثل زنجیری نامرئی اون رو احاطه کردند. اما چرا؟ مگه چه گناهی مرتکب شده بود که مستحق چنین رفتاری باشه؟...

    Mature
  • The Seducer | Jeongcheol
    2.7K 608 6

    طبق دستور ملکه ،گروه بزرگی از زنان روستای سان-ری تو اون محوطه جمع شده بودند. که جونگ هان هم جزئی از اونها بود. ........... "خوب گوش کن جونگهان، ملکه به یه کنیز نیاز داره که پسرشو اغوا کنه. چون طی این همه سال هیچ زنی ، چه از طبقات ثروتمند و چه از طبقات فقیر، نتونسته نظر پادشاه رو جلب کنه و ملکه به شدت نگران آینده ی پس...

    Completed  
  • Goodbye Mr . Choi
    3.9K 843 8

    [کامل شده] * تو چی هستی، سونگچول؟ بین این آدمایی که گفتی تو توی کدوم دسته ای؟ تو هم همجنسگرایی. من اینو میدونم. اما چرا تو یه بار نمیای جلو؟ بین این همه آدمی که بهم پیشنهاد دادن من منتظر تو بودم! بزار بگم تو چی هستی. تو فقط یه "آدم جور کنی"! همه اینو درباره ت میگن. میگن تو فقط واسه دیگران کِیس جور می‌کنی، در ازاش پو...

    Completed   Mature
  • DARL+ING♡
    16.6K 3.8K 26

    جونگهان مدت زیادی هست که عشق یک طرفه رو تجربه میکنه اون سالهاست عاشق پسر عموش سونگچوله که نسبت به اون بی تفاوته اما بعدها اتفاقی میفته که این دوتا رو با هم جمع میبنده و ..... ═════════════════════ Name × fic | -Darl+ling- Main Couple ×| - jeongcheol - Genre ×| -Romance//Dram//smut- Writer |໑ -V- ═══════════════════...

    Completed  
  • Blue String
    9K 1.3K 32

    🔖نام: ریسمان آبی 🔖کاپل: سوکسو/جونگچول 🔖ژانر: فانتزی/امگاورس 🔖وضعیت: در حال اپ 🔖قسمتی از داستان: الهه سرنوشت همیشه میت ها رو با یک نخ قرمز به هم پیوند میده ولی سالها پیش پس از اتفاقاتی که برای اجدادمون افتاد برای محافظت از اونها به ما نخ ابی هدیه داد نخی که برای محافظت از ما بود، به مرور زمان دیگه چیزی به جز یه نف...