Omegavers✨
26 stories
💎Crystalline💎 by Black_Angel_2020
Black_Angel_2020
  • WpView
    Reads 1,391,903
  • WpVote
    Votes 171,090
  • WpPart
    Parts 99
زمانی فهمیدم یک گناه‌کارم که به امگا بودنم پی‌بردم. با متولد شدنم به عنوان یک امگا، بزرگ‌ترین گناه عمرم رو مرتکب شدم. اما وقتی دست خودم نبود که چطور متولد بشم، آیا عادلانه بود که از طرف خانواده‌م به گناه‌کار بودن متهم بشم؟ و اگه این تقصیر منه...کاش اون‌هایی که به اختیار خودشون یک آلفا متولد شدن بهم بگن که دقیقا کجای راهو اشتباه رفتم؟ پ-ج ____________ زمین می‌چرخه، مرزها می‌شکنن، آدما عوض می‌شن، همه چیز امکان پذیره حتی تغییر کردن من! آتیش خشمم با قطرات شفاف صدای تو خاموش شد و به آرومی تغییر کردم. تو این‌کارو کردی و من یه عمر مدیون آرامشی که الهه‌ی ماه بهم اعطا کرده می‌مونم‌. آرامشی از جنس لطافت و ظرافت. آرامشی از جنس تو، امگای کریستالی من! م_ی 💎کاپل اصلی:یونمین 💎کاپل دوم:ویکوک/کوکوی (ورس) (پ.ن:نوشتم کاپل دوم چون یه موچولو مونده بود جزء کاپلای اصلی باشن. در حد فرعی نبینیدشون:)) 💎ژانر: امگاورس / انگست/ امپرگ / رومنس (به گفته‌ی خواننده‌ها، کمدی! به علت ناتوانی انجل در کنترل خود برای طنز ننوشتن:[ انگست+کمدی=خطر ترک خوردن؟!؟!) [Completed]
Hey stupid, i love you! by esamsam
esamsam
  • WpView
    Reads 372,006
  • WpVote
    Votes 61,285
  • WpPart
    Parts 47
+ دوستت دارم! _ بخاطر سیب ترش‌هام؟ + اونم هست...ولی حتی اگه اون‌ها هم نباشن، بازم دوستت دارم. 🍏 کاپل: کوکوی 🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف 🍏 وضعیت: تکمیل شده.
HaMira ∥ هامیرا {KookV, NamGi, HopeMin} by LiberteNovels
LiberteNovels
  • WpView
    Reads 74,500
  • WpVote
    Votes 6,869
  • WpPart
    Parts 45
🔴 #Full 🔴 داستان از جایی شروع میشه که جئون تهیونگ، امگای شیرین و عزیزکرده‌ی استاد ریاضی، جئون جونگ کوک، از آلفای گرگش باردار می‌شه و چالش تازه‌ای به زندگی اون اضافه می‌کنه. چرا که جونگ‌کوک به عنوان یه هیبرید گرگ توی دنیایی که انسان‌های غیر هیبریدی به شدت گرگ‌ها رو تحقیر می‌کنن، ناچاره خودش رو پنهون نگه داره... همینطور خوی وحشی و رفتارهای خشونت‌آمیزی که به طور غریزی داره، باید مخفی بمونه. طرف دیگه‌ی داستان، مین یونگی که بخاطر مسائلی به دنبال شغل پردرآمدتری می‌گشت، سِمت مباشری یک گرگ آلفای سن‌دار به اسم کیم نامجون رو قبول می‌کنه که مردی پرنفوذ و قدرتمنده... ولی تنها چیزی که یونگی نمی‌تونه تحمل کنه، هویت واقعی اون مرد، درواقع هیبریدی بودن کیم نامجونه. اوضاع از جایی پیچیده می‌شه که نامجون با انرژی وجودی خاصش، موجب تجربه‌های عجیبی برای مین یونگی می‌شه که اون رو حسابی به چالش می‌کشه. ༺ Liberté Novels ༻ Name: HaMira نام داستان: هامیرا Couple: KookV, NamGi, HopeMin کاپل‌ها: کوکوی، نامگی، هوپمین Romance, Fluff, Omegaverse, Smut, Hybrid, Slice of life, Mpreg عاشقانه، فلاف، امگاورس، اسمات، هایبرید، برشی از زندگی، امپرگ ■ A Novel by MariShka & Sara ac ■
Juanne ∥ ژوان {Hamira verse, NamMin} by LiberteNovels
LiberteNovels
  • WpView
    Reads 2,978
  • WpVote
    Votes 352
  • WpPart
    Parts 11
🔴 #Full 🔴 داستان ژوان، گریزی به دنیای خلق شده‌ی هامیرا ( #HaMira ) با ژانرهای امگاورس، هایبریدی، امپرگه که عاشقانه‌ای سرکش و قدیمی رو به تصویر می‌کشه. طبق توضیحاتی که در پارت 00 داده شده، آشنایی کلی‌ای با شخصیت‌های داستان هامیرا پیدا می‌کنین اما خوندن داستان اصلی خالی از لطف نیست. ژوان، یکی از برادرهای جوئل(جیمینِ هامیرا)، امگایی سرکش و یاغیه که از دسته‌ی خودش و جنگل فراریه و ترجیح می‌ده اوقاتش رو توی شهر و بین آدم‌ها بگذرونه؛ اما وقتی شبانه از عمارت پارک فرار می‌کنه تا خودش رو به شهر برسونه، مسیرش به نحوی تغییر می‌کنه تا مهمون خونه‌ی کراش قدیمیش، کامیل، عموزاده‌ی ازریل(نامجونِ هامیرا) بشه که از قضا هنوز هم احساساتی ته قلبش نسبت به اون داره... و خب، اینکه یک امگای بلوبری شیرینِ داخل هیتِ مجنون رو با یک آلفای جذابِ دوست داشتنی که رایحه‌ی سدرش درست مثل شخصیتش آرامش‌بخشه، نیمه‌شب تنها بگذارین، شاید بهترین ایده نباشه اما خوندنیه! ༺ Liberté Novels ༻ Name: Juanne نام داستان: ژوان Couple: NamMin کاپل: ناممین Romance, Smut, Omegaverse, #HaMira verse, Mpreg عاشقانه، اسمات، امگاورس، هامیراورس، امپرگ ■ A MultiShot By MariShka & Sara ac ■
𝗠𝘆 𝗚𝗿𝗮𝗽𝗲 by Hooryana
Hooryana
  • WpView
    Reads 773
  • WpVote
    Votes 93
  • WpPart
    Parts 3
「𝖬𝗒 𝖦𝗋𝖺𝗉𝖾🍇🌼🎒」 ♢(3Ver.)HopeKook/HopeMin/HopeV ♢School Life, OmegaVerse, Romance, Angst, Fluff, Smut ♢OneShot ♢Hooryana ♢Summery: از فکر کردن به معلمش، لب‌هاش به لبخند بزرگی باز شد. درست مثل لبخندهای درخشان اون! حتی با فکر کردن بهش هم می‌تونست رایحه‌ی انگور زیبا و دوست‌داشتنیش رو نفس بکشه. وقتی که لبخند می‌زد و با نهایت عشق نگاهت می‌کرد، رایحه‌ی خوشمزه‌اش حسابی خوردنی می‌شد! اون قطعا زیباترین، خوش‌بوترین و خوشمزه‌ترین امگای جهان بود! هوسوک، امگایی که کمک به دونسنگ کوچکش، توی درس‌هاش رو وظیفه‌ی خودش می‌دونه، از کراش بزرگ اون پسر روی خودش خبر نداره؛ شاید هم داره و می‌خواد به خاطر وضعیتشون، از هر دوشون محافظت کنه؟
𝗧𝗵𝗲 𝗘𝗺𝗽𝗲𝗿𝗼𝗿 & 𝗖𝗮𝗿𝗲𝗹𝗲𝘀𝘀 by Hooryana
Hooryana
  • WpView
    Reads 4,751
  • WpVote
    Votes 734
  • WpPart
    Parts 4
「𝖳𝗁𝖾 𝖤𝗆𝗉𝖾𝗋𝗈𝗋 & 𝖢𝖺𝗋𝖾𝗅𝖾𝗌𝗌🍷🪻🍋」 ᯾MinV ᯾OmegaVerse, Historical, Romance, Smut, Mpreg ᯾MultiShot ᯾Hooryana ᯾Summery: جیمین، امپراطور آلفایی که از وقتی جنسیت ثانویه‌اش مشخص شده، فهمیده گرگ حساسی داره و از هر رایحه‌ای خوشش نمیاد؛ تا اینکه بالاخره شخصی که رایحه‌اش با شامه‌ی گرگش جوره پیدا می‌شه...
Peanut butter🥜[taekook] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 155,614
  • WpVote
    Votes 26,404
  • WpPart
    Parts 22
پینات باتر، لقب تهیونگِ آلفایی بود که همیشه‌ی خدا توسط یه عده گرگ خوشمزه، اینطور صدا زده می‌شد و به محض شنیدن این لقب، دندون‌هاش برای پاره کردن خرخره‌ی موجودات نمک‌ریز دورش تیز می‌شد. هیچ‌کس نمی‌دونست چی می‌تونست باعث بشه که آلفا با شنیدن لقب به اون بامزگی اینطور خشمگین بشه، به جز خودش که می‌دونست جفت حقیقیش، جئون جونگ‌کوکِ آلفا، پسری که تهیونگ بارها توی دانشگاه سعی کرده بود بهش نزدیک بشه اما پسر کوچیک‌تر به محض حس کردن بوی بادوم‌زمینی خام و تازه با یه نگاه به اطراف برای پیدا کردن منبع بو بدنش رو خارونده و محل رو ترک کرده بود، بیشتر از هرگرگ دیگه‌ای روی کره‌ی زمین به بادوم‌زمینی حساسیت داره. 🥜 ژانر: امگاورس، رمنس، طنز، اسمات زمان آپ: روزهای زوج - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
Stuck in the Seams  by Asprishd
Asprishd
  • WpView
    Reads 52,131
  • WpVote
    Votes 8,107
  • WpPart
    Parts 13
شاید خانواده‌ای که سوکجین برای خودش تشکیل داده بود عجیب و خلاف عرف به نظر می رسید، ولی سوکجین تک تک اعضای خانواده‌اش رو از صمیم قلب دوست داشت. وقتی دولت سرپرستی موقت یه یچه‌ی دیگه رو بهش سپرد، سوکجین مصمم بود از پسش بر بیاد. نگاه قضاوتگر آلفای گله هم هیچی اهمیتی نداشت. یا، روایتی از داستان کیم سوکجین و سه توله گرگ.
✓Let the Flames Begin✓| Kookmin by AuroraMM98
AuroraMM98
  • WpView
    Reads 59,685
  • WpVote
    Votes 9,313
  • WpPart
    Parts 50
ژانر: AU, Crime, OmegaVerse, Romance, Angst, Drama, Mpreg, Smut کاپل اصلی: Kookmin کاپل فرعی: Taejin, Namgi خلاصه: «کلاس مینی تموم شد؟» جیمین در حالی که مقابل پنجرهی قدی ایستاده بود، بدون این که بچرخه سرش رو تکون داد. رایحهی چوب صندل زیر بینیاش پیچید؛ سردردش شدیدتر شد. «بهش قول داده بودم بریم بیرون ولی انگار قراره بارون بیاد.» جیمین میتونست سینهی محکم آلفایی رو که حالا پشتش ایستاده بود، با فاصلهی کمی از خودش حس کنه. این روزها انگار نزدیکتر از همیشه میایستاد. به ابرهای تیرهای که سئول رو ناامیدکنندهتر از همیشه نشون میدادن نگاه کرد. اشک گرمی روی گونهی یخزدهاش غلتید. «داره بارون میاد.» ✨ وسط درگیری دو خانوادهی مافیایی در سئول، جیمین داشت تمام تلاشش رو میکرد تا جون خودش و دخترش رو نجات بده؛ تنها مشکل این جا بود که دیگه مطمئن نبود فرار کردن بهترین راه باشه. *** چنل تلگرام: Aurorafic هشدارها: خشونت، تجا*وز و روابط بدون رضایت طرفین، روابط با افراد زیر سن قانونی، سقط ج*ین، افکار خودکشی، حمله پانیک، جراحت و آسیب فیزیکی Ranks: #1 جیکوک 1# جیمین
Like Peanut Butter & Cheese || VKook ~ Completed by Nika_Mdn
Nika_Mdn
  • WpView
    Reads 18,974
  • WpVote
    Votes 2,648
  • WpPart
    Parts 3
🎐 مثل کرۀ بادوم‌زمینی و پنیر 🎐 "این، اولین باری نبود که تهیونگ مشکلات شغلی یا آسیب‌هاش رو از جونگوک مخفی می‌کرد. می‌دونست دلیل احمقانه‌ی پشت این کار چیه؛ اون یک آلفا بود و به تبعیت از همین گونه، ابداً حاضر به پذیرش مشکلات و آسیب‌هاش نمی‌شد! اما جونگوک دیگه چطور باید ازش خواهش می‌کرد دست از این قدرت‌نمایی برداره و بهش برای همراهی توی این شرایط فرصت بده؟ سنگ بزرگ غرور تهیونگ، بالأخره باید شکسته می‌شد... 🍥 ژانر: رمنس، روزمره، فلاف، امگاورس 🍥 کاپل: ویکوک