Выбрать всё
  • 𝐒𝐰𝐞𝐞𝐭 𝐓𝐫𝐨𝐮𝐛𝐥𝐞|✔︎
    50.5K 6.2K 14

    "دردسر شیرین" تهیونگ‌ فقط میخواست سفارش کیکش و ببره تو ساختمون شرکت معروف(golden dream)اما اشتباهی به شخصی برخورد میکنه و از قضا اون شخص رئیس اون شرکت از آب درمیاد،تهیونگ درمقابل خراب کاریش باید بهایی بپردازه اما چه بهایی؟اون رئیس سرسخت ازش چی میخواد؟ "بنظرت نباید خرابکاری ای که کردی رو درست کنی؟" "م..من متاسفم...هرکا...

    Законченные истории  
  • Stop Rewind Play | Vkook | mini fic
    80.8K 11.3K 6

    خلاصه: جونگکوک و تهیونگ با وجود اینکه پنج ساله باهم ازدواج کردن اما تصمیم گرفتن که از هم جدا بشن؛ ولی مجبورن برای طلاق گرفتن جلسات مشاوره ای رو بگذرونن و سنیورا اسمیت، مشاور پیری که به کمک اون دو اومده، سعی میکنه تا مشکلاتشون رو بهشون نشون بده💞 ژانر: فلاف، روانشناسی، برشی از زندگی، درام کاپل: ویکوک نویسنده: Moonlike...

    Законченные истории  
  • STAR (season 1) | VKOOK
    221K 34.1K 41

    When The Stars Appear وقتی ستاره ها ظاهر شدند (فصل اول) -تمام شده- - این گستاخیه اگه بگم دوست دارم با ولیعهد یک رابطه ی عجیب رو شروع کنم؟ + چه رابطه ی عجیبی...؟ - رابطه ای توش نه دوستیم نه رقیب... این گستاخیه سرورم...؟ اگه گستاخیه فقط بهم بگید... فراموشش میکنم... Wr: @Moonlike_Rmy Main Couple: Vkook Genre: Angst. R...

    Законченные истории  
  • fiction kookv"vkook
    70.2K 3.4K 11

    این بوک پایان نداره... انواع فکیشن های کوتاه فول اسمات از تهکوک و کوکوی و ... ژانر ها و کاپل اول هر فیکیشن نوشته میشه.‌‌.. اگر ایده ی داشتین با کمال میل مینویسم... ... قبل از اپ شدن در اینجا، در چنل اپ میشه... kookv_life@ ... خوشحالم میکنین با حمایت های قشنگتون. لاویو♡

  • My Sin
    591K 61.4K 52

    Vkook [completed] -من از ماشینت سواری گرفتم کیم... -میتونستی با صاحبش انجام بدی جعون... ... -ازت خواستم بمونی... -اره ازم خواستی... اما قرار نیس خواسته هاتو براورده کنم... ... دو نفر... از دو خانواده ی متفاوت... پشت نقاب سادگیشون یه شیطان پرورش دادن... اما خب... کسی یادش نبود... اون دو شیطان هرشب باهم... میرقصن... ▪︎...

    Законченные истории  
  • Hidden Love
    208K 22.4K 48

    Kookv [completed] -چرا اینجوری نگام‌ میکنی؟ -چیه؟...اذیتت میکنه؟ -نه...عاشق ترم میکنه... :::::::::::::::::::::::::::::: کوکوی/ عاشقانه/ هیجانی/ مافیایی/ معمایی/ کمی اسمات/ ::::::::::::::::::::::::::: *فقط پارت اول برگرفته از فیلمه* 🥇#معمایی 🥇#فیک 🥇# زندگی 🥈# عشق 🥈# random 🥇#تی

    Законченные истории   Для Взрослых
  • ★JEON MAFIAˢᵗʸˡᵉ ᴸᵒᵛᵉ 🕶[ Kookv] | Completed
    107K 9.1K 23

    [ completed ] هشــــدار 🔞 تهیونگ مامور مخفی ویژه اینترپل... ندونسته وارد منطقه مافیا جئون میشه و طی اتفاقاتی شخصی رو ملاقات میکنه که از قضا قاتل پدرش هم هست اما هویت واقعیش رو نمیشناسه... مافیا جئون جونگ کوک!!! چی میشه که اگه مافیا جئون که وارث قوی ترین امپراطوری مافیایی سئول هست... متوجه دشمنی دیرینه اش با تهیونگ...

    Законченные истории   Для Взрослых
  • Desiree | Vkook | Completed
    1.3M 113K 44

    خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرد...

    Законченные истории   Для Взрослых
  • 𝑺𝒆𝒏𝒔𝒆𝒊|𝒗𝒌𝒐𝒐𝒌
    181K 18K 16

    [complete] - آخه چرا باید جفت من یه پیرمرد پلاسیده باشه. آلفا پسر کوچکتر رو بین خودش و میز کارش قفل می‌کنه و با پوزخند میگه: بابات پیره بچه جون! «الهه ماه برای همه جفت خاصی رو تعیین کرده و کیم تهیونگ تمام عمرش رو وقف پیدا کردن جفتش کرد؛ درست زمانی که از پیدا شدنش ناامید شده بود اون پسرک شکلاتی رو در حال قلدربازی تو مد...

    Законченные истории  
  • 𝐃𝐚𝐫𝐤 𝐃𝐢𝐚𝐦𝐨𝐧𝐝 || 𝓥𝓚𝓸𝓸𝓴
    654K 93K 46

    [𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅] توافق یعنی تو مال من باشی... عشق توی دنیای مافیا معنایی نداره. یه مافیا به آدم ها مثل اشیا نگاه میکنه، همونطور که وقتی چشمش یه الماس رو میگیره و اونو به هرطریقی به دست میاره، با آدم مورد علاقش هم همینطور رفتار میکنه، به دستش میاره حالا یا به میل خودش یا ... اما چی میشه رئیس با نفوذ ترین گنگ مافیا...

    Законченные истории   Для Взрослых
  • cat boy
    287K 25.2K 58

    تهیونگ، گربه کوچولوی داستان، با خودش فکر می‌کرد که روز های خوشش تموم شدند و در های خوشحالی تک به تک به روش بسته شدند. اما دقیقاً وقتی که فکر می‌کرد "دیگه از این بدتر نمی‌شه!"، جئون جونگکوک، پسرِ شوخ و جذاب، وارد زندگی اش می‌شه و همه چیز رو براش عوض می‌کنه.‌‌ -Hybrid, Romance, Fluff, slice of life, smut -kookv _______...

    Законченные истории  
  • daddys suger baby
    38.8K 6.2K 11

    دوستای جونگین متوجه میشن که تنها چیزی که تو زندگیش کمه یه شوگر بیبی عه برای همین تصمیم میگیرن کادوی تولدش یه نفر رو وارد زندگیش کنن....... کاپل ها : کایهون (اصلی) ، چانبک و چنمین (فرعی) ژانر : رومنس ،اسمات

  • RED WOLF 4 (Second is not the First)
    84K 9.8K 54

    بخشش میتونه قشنگ باشه اما لذت بخش تر از دیدن زجر کشیدن کسی که زندگیتو تبدیل به جهنم کرده نیست! من تمام زندگیم سعی کردم آدم خوبی باشم! و حالا، تبدیل به آدم بده‌ی این داستان شدم... -فصل ٤ ردوولف📔 "دومی، اولی نیست"

  • The Dupe (Completed)
    92.6K 24.8K 20

    بکهیون یه شرط مسخره با دوستاش گذاشته. اون باید احمق ترین دانشجوی دانشگاه رو اغفال کنه و ازش فیلم بگیره. یا شایدم اون به اشتباه فکر می کنه پارک چانیول احمق ترین دانشجوی دانشگاهه؟ #فلاف #هپی_اند #چانبک

    Законченные истории  
  • Stubborn Omega _ Vkook
    852K 61K 81

    جونگکوک ، فردی که فکر نمی کرد روزی انقدر کسی رو دوست داشته باشه که به خاطرش تمام کار هایی که ازشون متنفره رو انجام بده و تهیونگ ، آلفایی که از وجود مود رمانتیک و مهربونش خبر نداشت ، باورش نمیشد با پیدا کردن جفتش همچین رویی رو از خودش نشون بده مثل اینکه الهی ماه تصمیم داشت به اون دو نفر یادآوری کنه که هنوز خودشون رو...

    Для Взрослых
  • 🍷 Dancing In The Dark_VKOOK 🍷
    335K 55.8K 49

    جونگ کوک حتی تصورش هم نمی‌کرد زندگیش اینجوری بشه🍷✨ *** Couple:Vkook-Sope-Hopemin genre: Romance- Supernatural - Smut-Vampire

    Законченные истории  
  • 𝗠𝗼𝗻𝘀𝘁𝗿𝗼-ᵛᴼᴼᴷ-ᴷᴼᴼᴷᵛ
    73.3K 11.3K 8

    ༄𝕸𝖔𝖓𝖘𝖙𝖗𝖔 [COMPLETED] + یه آلفای بالغ، ترسیده و مغموم! با رائحه ی گرم! با انگشتای کشیدش صورت روشن پسر زیرش رو نوازش کرد و پوزخندی رو لبش نشوند، ادامه داد: +نترس! سیرابم از خونِ لذیذ یکی از هرزه های همینجا... که فردا صبح قراره عکس جنازش بره روی مجله ها. دستش رو با هر کلمه پایین و پایین تر میبرد و روی تن برهن...

    Законченные истории  
  • 𝐁𝐚𝐛𝐲 𝐁𝐮𝐧𝐧𝐲~
    278K 36.8K 31

    جونگ کوک یه لیتله و هیچکس جز افراد نزدیک زندگیش راجب این موضوع خبر نداره.. چی میشه اگه تهیونگ، هم اتاقی جدیدِ جونگ کوک از این موضوع باخبر بشه؟ کاپل: ویکوک~سپ~ناممین💕 ژانر: فلاف-رومنس-اسمات

    Законченные истории  
  • My alpha
    27.7K 2.3K 28

    «وضعیت: در حال نوشتن» خب سلام این اولین فن فیکمه و تجربه کافی ندارم که خوب بنویسم و از اون جایی که من عاشق ژانر امگاورسم اومدم هایکیو رو با ژانر امگاورس مخلوط کردم 😁😁😁😁 به شدت اسمات داره 🔞🔞🔞🔞🔞🔞 اونایی با اسمات دار مشکل دارن نخوننش خلاصه: داستان از اون جایی شروع میشه که هیناتا فکر می‌کنه کاگیاما ازش متنف...

  • ☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 |
    184K 24.9K 24

    نام فیک :✨my white wolf✨ کاپل : ☕کوکوی☕ 🍩 ژانر 🍩 : 🐺امگاورس🐺 🍑ددی کینگ🍑🍥رمنس🍥 🍷اسمات🍷 🍼فلاف🍼 خلاصه :🍓 تهیونگ از اطاعت کردن خوشش نمیاد مخصوصا از زمانی که فهمید یه بتاعه سادس ، اما همه چیز با یک آرزو عوض میشه آرزویی که قرار بود در حد یه گلایه از کارما باشه ولی... 🍓 🍸جئون جونگ‌کوک آلفایی که ساعت های خودشو...

    Законченные истории  
  • 𝐌𝐢𝐧𝐢 𝐒𝐭𝐨𝐫𝐲'𝐬ᵏᵒᵒᵏᵛ
    82.5K 4.9K 13

    از اسمش مشخصه قراره وانشات و چندشاتی های زیادی از کوکوی آپ کنم:) امیدوارم لذت ببرید.🍷⛓️🔞 𝑺𝒕𝒂𝒓𝒕: 1400/3/27 𝑩𝒚: 𝑻𝒉-𝑹𝒂𝒗𝒆𝒏

  • ₜₕₑ ₗᵢₑᵣ bᵤₙₙy...
    213K 25.1K 36

    بانیه دروغگو🌺 𝚌𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎:𝚔𝚘𝚘𝚔𝚟 𝚐𝚎𝚗𝚛𝚎𝚜: 𝚖𝚊𝚏𝚒𝚊/𝚜𝚌𝚑𝚘𝚘𝚕/𝚑𝚊𝚙𝚙𝚢𝚎𝚗𝚍/𝚖𝚙𝚎𝚛𝚐/𝚜𝚖𝚞𝚝/𝚏𝚕𝚞𝚏/𝚛𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎/𝚏𝚘𝚛𝚌𝚎 𝚖𝚊𝚛𝚛𝚒𝚎𝚍/ ..... 𝚠𝚛𝚒𝚝𝚎𝚛: @YukiS_08 start:1400/12/7 finish:1402/1/25 story: جونگکوک پسری که توی مدرسه گوشه گیره و به کسی کاری نداره در کل سرش تو کار خودشه.نفر ا...

    Законченные истории  
  • Unknown love |kookv|
    220K 29.2K 18

    جونگکوک پسر بدبوی دانشگاه ، روزا در تلاش برای به فاک دادن پروفسور کیم .. و شب ها با یه بیبی بوی ناشناس چت میکنه .. کاپل : کوکوی ژانر : رمنس ، فلاف و ریل کانکت

    Законченные истории  
  • گمشده در دستان تو
    14.1K 1.8K 62

    ژانر: بی ال، اسمات، امگاورس، اکشن کاپل: رانوان، ییشو (فیکی نوشته شده از رمان هاسکی و گربه سفیدش شیزون) خلاصه: چو واننینگ پسری از خانواده‌ای مرفه و سرشناس بود اما چه حیف که ننگ بزرگی برای پدرش حساب میشد. اونم فقط به جرم امگا بودن! پس تنها راهی که براش موند رو انتخاب کرد... فرار کرد تا خودش رو به پدرش و خواستگار عوضیش...

    Законченные истории  
  • my baby
    104K 9.8K 33

    Full خب ... این داستان راجب پسریه که مجبوره با پادشاه ازدواج کنه و براش فرزندی بیاره پادشاه علاقه ای بهش نداره طی اتفاقاتی میخواد پسر و بچش رو بکشه که پسر فرار میکنههه و...🙄😬🙄😬 خب ژانرش امپرگ امگاورس شاید کمی انگست اسمات فانتزی

  • Death In The Deep(KookV)
    14.9K 1.8K 41

    🩵 Fic : Death In The Deep 🌊 🩵 Main Couple ➸ Kookv 🩵 Sub Couple ➸ Yoonmin 🩵Genre ➸ Romance, Fantasy, Historical, Smut, Angst 🩵 Age Category ➸ NC +18 🩵 Writer ➸ Silvia 🩵 UP⏱ ➸ Friday(9:00 pm) 🩵Story Description : زندگی تهیونگِ جهانگرد که اینبار به اقیانوس اطلس سفر کرده بود، با گره خوردن به مثلث شیطان تغییر...

  • Blue Orchid_PersianTranslate{kookv}
    70.1K 10.4K 13

    ⚠️ Warning ⚠️ امگا زیر نگاه خیره آلفا که مثل طعمه ای بهش نگاه میکرد لرزید. اون نشسته روی تخت و پوشیده شده تو لباس حریر سفید رنگ دعوتی برای آلفا بود تا بدون توجه به هر مخالفتی تصاحبش کنه. آلفا غرشی کرد، امگا لرزید و با چشم های اشکی بهش چشم دوخت. "تو مال من متعلق به منی، مال منی برای درست کردن توله هام، مال منی تا...

  • My Little Omega:)
    53K 5.5K 24

    *تموم شده* تهیونگ یه آلفا و شغلش معلمی هست و دنبال یه آگهی میگرده برای استخدام. تا اینکه یه روز دم در خونش یه آگهی میبینه: یه مدرسه ای که برای لیتل ها هست دنبال معلم جدید میگرده . خوب چه کاری بهتر از این پس کارای استخدام و انجام میده و یه هفته بعد به عنوان معلم جدید وارد این مدرسه میشه. بی خبر از اینکه یکی ازون لیتل ه...

  • 𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐫𝐨𝐤𝐞𝐫 | KOOKV
    983K 121K 49

    [Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کن...

    Законченные истории  
  • As Blue As the Ocean, As Old As the Song [Vkook]
    8.9K 1.6K 9

    「As Blue As The Ocean, As Old As The Song 🎶」 𖦹 Vkook 𖦹 Romance, Classic, Drama, Musical 𖦹 Translator: Nelin & Kim (@Kimkadoo) 𖦹 Writer: TwentyThreeThirteen یه مشت آهنگ عاشقانه و یه چمدون جول و پلاس، نمی‌تونست برای جئونِ ورشکسته زندگی دست و پا کنه. پس شیر یا خط انداخت تا کوله‌بارش رو روی دوش بندازه و میون موج‌ها د...

    Законченные истории