Bangtan
29 stories
𝐌𝐘 𝐀𝐋𝐏𝐇𝐀 [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] by A_by_Atash
A_by_Atash
  • WpView
    Reads 531,055
  • WpVote
    Votes 54,875
  • WpPart
    Parts 37
با اینکه عصبانی بود و خط چشمش کمی پخش شده بود، حالت اسموکی جذابی به چشمای وحشیش داده بود که داشت جونگکوکو از خود بی خود میکرد... . . _من به خاطر پیوندمون و قول شما..باهاش ازدواج میکنم. . . _به این فکر کردم که.. اگه تو نباشی چی میشه.. _خب..چی میشه؟ _منم نمیدونم چون پشت سرت میام:) *حتما موقع خوندن از منو برین پارت بعد. نمیخوام پارتی رو جا بندازین که بعدش گیج بشین⚘️ *حتما اینکارو بکنین خیلیا پارت جا میندازن. coples: Kookv,Yoonmin and secret ganre: omegavers/smut/mafia/boyXboy/action/empreg/soft daddy kink/agenst/harsh/happy ending and others.
My you  by Vkookchild9597
Vkookchild9597
  • WpView
    Reads 477,405
  • WpVote
    Votes 61,719
  • WpPart
    Parts 60
_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد. _یه لحظه یه لحظه، الان چی گفتی؟ _گفتم امگای قوی داری... _نه نه بعدش، قسمت دوم جمله‌ات... تـ... تو گفتی چی؟ بچه؟! ساحره ابرویی بالا انداخت و پلک زد. _نمی‌دونستی؟ امگات بارداره... Writer: Ashil Couple: Vkook, Hopmin, Taehi Genre: omegaverse, action, fantasy, romance, mpreg, smut
Monsieur ∥ موسیو {VKook, KookV, NamJin} by LiberteNovels
LiberteNovels
  • WpView
    Reads 401,742
  • WpVote
    Votes 34,214
  • WpPart
    Parts 60
🔴 #Full 🔴 توجه‼️این داستان سیاسی، جنایی و دارای محتوای بزرگسالانه است و ابدا به افراد زیر 20 سال توصیه نمی‌شه!! با آگاهی و درک درست و نسبی درمورد این مسائل، داستان رو مطالعه کنین.❤️‍🔥 موسیو با گام های موقر و جدی توی راهروی بلند شرکت قدم برداشت، راه رفتنش شبیه صحنه ی اسلوموشن یک فیلم اکشن بود و وقتی تار موهاش روی پیشونی توی نسیم حرکتش تکون میخورد، جذابیتش چندین برابر میشد. جئون از بالای عینک دودی شیک، نگاه تیزش رو به رو به رو دوخته بود و موهای بلندش رو با حرکت آهسته ی دست بالا زد. سنگینی حضور موسیو و دستیار جدیدش، همه ی نگاه ها و توجه های جمع رو میدزدید. مرد کلاسیک از زیر نگاه های خیره عبور کرد و به محض رسیدن به ورودیِ شرکت؛ انعکاس تصویر خودش و دستیار جدیدش رو توی شیشه ی در اتوماتیک، تماشا کرد. شبیه یک تیم شکست ناپذیر بودن، یعنی میتونست اینطور باشه! ༺ Liberté Novels ༻ Name: Mosiyo نام داستان: موسیو Couple: VKook, KookV, NamJin, JinJoon کاپل ها: ویکوک، کوکوی، نامجین، جینجون Romance, Comedy, Criminal, Classic, Full Smut عاشقانه، کمدی، جنایی، کلاسیک، فول اسمات #1 Criminal #1 Smut #1 کلاسیک ■ A Novel by Marishka & Sara ac ■
The monster has fallen in love by Z_EN13780
Z_EN13780
  • WpView
    Reads 458,657
  • WpVote
    Votes 66,191
  • WpPart
    Parts 50
🔞 چی می‌شه اگه یک هیولای آدم خوار یک روزی عاشقه شکار دلبرش بشه؟ کاپل اصلی: kookv/vkook کاپل فرعی: سکرت ژانر: عاشقانه، اسمات، دارک، جنایی و... وضعیت فیک: کامل شده.
°!Alpha Jeon!°||°KOOKV° by S_TAEHKOOK
S_TAEHKOOK
  • WpView
    Reads 1,119,159
  • WpVote
    Votes 114,063
  • WpPart
    Parts 40
امگایی مطیع که مجبور میشه به اجبار خانواده اش و راحتی زندگیشون با الفا خون خالص و مغروری جفت بشه.‌‌.. *** Couple:Kookv Side couple:Namjin-Yonmin Genre:Omegavers-Romance-Smut-Mpreg Status:Completed By:S_TAEHKOOK
Agust D 1 by Purplesora
Purplesora
  • WpView
    Reads 100,727
  • WpVote
    Votes 17,196
  • WpPart
    Parts 45
فیک ترجمه شده.کامل شده. روز شوگا به اندازه کافی بد هست. دیگه لازم نیست دزدیده بشه و برگردونه بشه به همون کاری که خیلی سخت تلاش کرده ازش فرار کنه. مخصوصا وقتی با یه موقرمز پرحرف روبرو میشه که به نظر اصلا از یونگی نمیترسه،یه دکتر خوش قیافه که قبلا میشناخته،یه موچی کوچولوی اغواکننده که واسه این دنیا زیادی عزیز و خطرناکه،یه بچه ی اعصاب خورد کن با دستای ماهر،یه هکر ساکت که قبلا باهاش کار میکرده، و پسر دشمن قدیمیش. خیلی زود یونگی خودشو تو موقعیتی پیدا میکنه که یه گروه آدمو که نمیخواد هدایت کنه، هدایت می کنه،مستقیم میره لندن که چیزایی رو بدزده که نمیخواد بدزده و امیدواره مجبور نشه کاریو بکنه که به خاطرش معروفه. امیدواره مجبور نشه یه بار دیگه آگوست دی بشه. یونگی!مافیا سابق هوسوک!رقاص Written by: hopefullylost سوپ: سوییچ کوکوی: کوکی تاپ نامجین: جین تاپ جیمین و ریچارد: جیمین باتم
THE SECRET HUSBAND  by Helen___Aw
Helen___Aw
  • WpView
    Reads 1,147,947
  • WpVote
    Votes 104,467
  • WpPart
    Parts 76
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤       by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 925,764
  • WpVote
    Votes 104,843
  • WpPart
    Parts 50
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و دستت که دستمو محکم فشار میده رو ببینم و بدونم هیچکدوم از اینا متعلق به من نیستن .. من درست شبیه یه گل فراموشم نکن کنار یه جاده وسط زندگی تو دارم به خودم میلرزم ... میترسم بدون اینکه من رو ببینی از روم رد بشی ... میترسم فراموشم کنی ... من از اینکه تو فراموشم کنی میترسم جونگکوک ... ________________________ •. #REPLACE💍⃤ ️ ↳Genre↬Romance_ Mystery_smut +18 ↳Couple↬ kookv .Yoonmin
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 774,993
  • WpVote
    Votes 98,800
  • WpPart
    Parts 26
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید _ از مامانت بپرس مرد بی حوصله گفت و از کنار پسر بچه رد شد + ولی من خانواده ای ندارم پسر کوچولو با صدایی لرزون گفت! ژانر : فانتزی، سوپرنچرال، رومنس، اسمات، انگست کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین / نامجین حتی اگه کوکوی دوست نداری بدون قراره از این خوشت بیاد :) (دیالوگ چپتر اول از سریال لوسیفر الهام گرفته شده و باقی فیک هیچ ربطی به اون سریال نداره پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید)
𝐕𝐄𝐍𝐎𝐌 | ونــوم by Weirdnevis
Weirdnevis
  • WpView
    Reads 139,102
  • WpVote
    Votes 12,658
  • WpPart
    Parts 43
کیم تهـیونگ پسری که میتونه ذهـن بخونه، طی یک مـاموریت خاص و برای گرفتن انتقام یک کـینه قدیمی، با جئـون جونـگکوک یک افسر پلیس تازه کار وارد یک هتـل کاپـلی و مرموز میشه و چی میشه اگه پایان این مـاموریت جوری که می خواد پیش نره؟! قسـمـتی از فـیـک ونــوم : کیـنه یا درد چیزی بود که توصـیفش می کرد و به زندگـیش معـنا می بخشید. تـهیونگ عجیب بود و صادقانه، گاهی خودش هم از برق چـشم هاش وحـشت می کرد. _خوب نگاه کن جونـگکوک! این همون زهـریه که می خواستی مـزش کنی و حالا توی بـدن تو هم جـریان داره. تو مسمـوم میشی و من پـادزهرش رو ندارم اما قسم میخورم، اون لحظه خودم هم کنارت بمـیرم:)! 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : 𝚂𝚖𝚞𝚝 | 𝚏𝚊𝚗𝚝𝚊𝚜𝚢 | 𝚊𝚌𝚝𝚒𝚘𝚗 | 𝚛𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝚃𝚊𝚎𝚔𝚘𝚘𝚔 | 𝚈𝚘𝚘𝚗𝚖𝚒𝚗 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 : 𝚆𝚎𝚒𝚛𝚍 𝐔𝐩 𝐭𝐢𝐦𝐞 : 𝚃𝚑𝚞𝚛𝚜𝚍𝚊𝚢𝚜