Leila5668592's Reading List
165 historias
Sexy Boy | Completed  por imfelixi
Sexy Boy | Completed
imfelixi
  • LECTURAS 553,708
  • Votos 72,888
  • Partes 57
ꜰɪᴄ ɴᴀᴍᴇ : Sexy boy ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : Taehyung & Jungkook 𝗴𝗲𝗻𝗲𝗿 : ᴅʀᴀᴍᴀ.ꜱᴡᴇᴇᴛ.ᴄᴏᴍᴇᴅʏ.ᴄʜᴀᴛ.ᴀᴜ اسم فیک : پسر سکسی کاپل : سکرت ژانر : دراما.سوییت.کمدی.چت.ای‌یو. روز آپ: شنبه +باورم نمیشه که تو هیچکدوم از ادمای معروف دوربرتو نمیشناسی _باید بشناسم ؟! +واو ...تو هنوز خیلی از دنیا عقبی _همین که تو جلویی کافیه _________ +خدای من جونگ‌کوک !! ولش کن ! با توعم .. چرا وایستادین برو بر نگاهش میکنید ، بیاید اینجا هرچقدر سعی کرد پسرو دور کنه اما خشمش باعث شده بود بدون هیچ اهمیت دادنی به مکان و ادما هرکسی که جلوشو میگرفت رو پس بزنه و مشتاشو نثار صورت و بدن پسر بکنه تهیونگ و دوتا بادیگارد دیگه محکم جونگکوک رو برگردوندن و همینکه جونگکوک مقابل تهیونگ فرار گرفت تهیونگ با عصبانیت سیلی محکمی به صورتش هدیه داد صورت جونگکوک به سمت چپ متمایل شد و وقتی سرشو بلند کرد سیلی دوم رو هم دریافت کرد صدای هین کشیدن افراد رو به وضوح شنید و صدای چلیک چلیک عکس گرفتن داشت روی مخش‌ میرفت ✍️ رایتر : به یه ورم که دوستش نداری به یه ورم که از کاپلش خوشت نمیاد به یه ورم که میخوای ورس باشه هرجا خوشت نیومد بزن بیرون دنبال ریدرای چس چاز نیستم دنبال ریدرایی ام که حمایتگرن و ذهنی باز دارن سو هرجا خوشت نیومد بای بای ✍️ 🇸 🇹
Fairy por kimelham
Fairy
kimelham
  • LECTURAS 3,157
  • Votos 700
  • Partes 14
دو نفر متفاوت از دو سرزمین مختلف بودیم. دو نفر متفاوت با شخصیت های متضاد هم بودیم دو نفری که هیچ ویژگی مشترکی باهام نداشتن به جز این که هر دو تا قربانی بازی سرنوشت بودن. ما قربانی سرنوشت شدیم و سرنوشت با این که حتی توی یه سرزمین هم زندگی نمی‌کردیم، ما رو جلوی هم گذاشت و من با دیدن چشم های جادویی تو، شنیدن صدای بهشتی تو حس کردم خونه ای خودم پیدا کردم؛ کیم سوکجین تو خونه ای من، خانواده‌ای من، عشق من، پری شیطون داستان زندگی منی هستی؛ هر جایی بری و هر جایی هم باشی آخرش به سمت من برمی‌گردی چون تو مال منی... شاهزاده کیم تهیونگ
Hidden  por kimelham
Hidden
kimelham
  • LECTURAS 19,138
  • Votos 3,397
  • Partes 34
(پایان یافته) همه چیز اون طور که می‌بینیم، نیست. همه‌ای آدم ها اون طوری که نشون میدن، نیستن. همه چیز توی این دنیا پشت یه سری چیزها مخفی شدن. آدم های مهم زندگیت، اونایی که بیشتر از همه بهشون اعتماد داری هم پشت نقاب پنهان شدن‌‌... دنیایی جایی که نباید به کسی اعتماد کامل داشته باشی و نباید کسی رو زود قضاوت کنی...
 Shadow por kimelham
Shadow
kimelham
  • LECTURAS 14,655
  • Votos 2,580
  • Partes 26
(کامل شده) جونگکوک در حالی که پوزخنده‌ای روی لب هاش بود، با لحنی که تمسخره توش آشکار بود. لب زد. _ روی حرفی که گفته بودم، موندم عشق من، اینم کسی که عاشق منه، الان باهمیم منو خیلی دوست داره و پسم نمی‌زنه؛ اوه جین امیدوارم این چیزی که توی چشم هات می‌بینم پشیمانی نباشه! گفت و به همراه دختره خوشگل کنارش رفت و جین مونده و یک قلبی که به شدت درد میکرد و نفسی که قطع میشد...
 sin por kimelham
sin
kimelham
  • LECTURAS 9,622
  • Votos 1,800
  • Partes 25
( کاپل فیک: کوکجین) تمام عمرم قلم به دست نوشتم و نوشتم. تمام برگه های سفیدی که می‌دیدم با قلم سیاه کردم...از پیرمرد عبوس و فقیر عاشق تا دختر زشت و شیرین...از همه نوشتم، ناخدای کشتی زندگی، اهالی داستان هام شدم و با قلمم کشتی رو هدایت کردم...ولی وقتی نوبت داستان زندگی خودم شد من باختم...دیگه اون ناخدایی قدرتمند و دانا به تمام وقایع نبودم...من شدم همون مسافر بی پناه و عاجزی که گوشه کشتی کز کرده بود و شده بود که صداش به گوش تمام اهالی شهر رسید و می‌ترسید...از مقصد بی نام و نشانی که به سمتش شناور بود، می‌ترسید...مسافر سیاه بدبختی که با چشیدن میوه‌ای ممنوعه از سِمت ناخدایی برکنار شده و یک شب تمام آرزوها و رویاهاش از بین رفت...عشق تو میوه‌ای ممنوعه‌ای زندگی من بود اشتباه کردم...به خودم قول داده بودم که عشق توی قلبم به کسی نشون ندم ولی طوری قلبم گرفتار شد که روزگارم سیاه کرد.
Unwanted Husband/kookjin por Littlebirdy00
Unwanted Husband/kookjin
Littlebirdy00
  • LECTURAS 183,972
  • Votos 29,378
  • Partes 103
سوكجين، يك امگاي شانزده ساله كه محكوم به يك زندگي شده كه براش مثل يك كابوسه. جونگ كوك، يك الفاي هجده ساله كه وارث يكي از بزرگترين كمپاني هاي تجارتي كشوره و همه چيز در زندگيش هميشه طبق ميلش بوده. چه سرنوشتي براي اين دو كه چيزي جز تنفر براي همديگه ندارن رقم ميخوره؟
a bitch from seoul por world_love_moon
a bitch from seoul
world_love_moon
  • LECTURAS 24,293
  • Votos 2,492
  • Partes 19
_آخه کدوم آدم عاقلی به اونجا پیرسینگ میزنه ؟ +به این خوبی چشه مگه ؟ &&&&&&&&&&& _جین صدبار گفتم از این عکسا نفرست تو گروه +تو بگی ..من واسه تو که دوست دختر داری نمیفرستم واسه سینگلا میفرستم .. &&&&&&&&&&&&& _هیونگ...؟ میگم ..چیزه... میشه ..میشه من ببینمش ؟ +آخی ..جوجوی هیونگ میخواد پیرسینگ هیونگو ببینه ؟ من که عکسشو فرستادم براتون کیوتی .. ژانر : رمنس، دراما،فول اسمات، لایت بی دی اس ام ،فلاف ، کالج لایف کاپل: جین سنتر Writer: donya_love_moon(donya)
dear (عزیز کرده) por im-not-arshyabro
dear (عزیز کرده)
im-not-arshyabro
  • LECTURAS 141,316
  • Votos 16,733
  • Partes 24
اسم:dear (عزیز کرده) تمام شده✓ ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات ، علمی تخیلی... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:تمام شده این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
dear(عزیزکرده) por im-not-arshyabro
dear(عزیزکرده)
im-not-arshyabro
  • LECTURAS 33,134
  • Votos 3,652
  • Partes 23
اسم:dear(عزیزکرده) تمام شده✓ ژانر:امگاورس:تاریخی:امپرگ،اسمات و علمی تخیلی.... کاپل اصلی:کوکوی کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان کیم معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستن همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون کیم ها رو داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فرد چینی که که سفیر پادشاهیه چین بود توی بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو با زور با خودش تا گیشا خونه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندن کیم بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاق گیشا خونه آویزون میکنه و خودکشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان کیم امگایی از خون خودش نداشتند و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود تهیونگ کوچولوی ما این نفرین شکسته شد روز های اپ:تموم شده این بوک خیلی گوگولی مگولیه و دردسر های بزرگی نداره خیلی ساده و شیک میرن سر خونه زندگیشون فقط اون وسط یکم،یکمممم مشکل پیش میاد و این حرفا🎀 🎀ورژن ویکوک تو ی همین اکانت با همین اسم🎀
Golden_Cage por AlbaWritter2
Golden_Cage
AlbaWritter2
  • LECTURAS 595
  • Votos 26
  • Partes 1
جونگکوکی که سعی داره خودش رو نجات بده ولی چی میشه اگه دوباره تو تله بیفته! اصلا چه فرقی داره قفست طلایی باشه یا چوبی #kookmin#jikook#bts#romance#smut#angst