فیک 1
14 stories
jeon...my sexy badyguard by theiaranos
theiaranos
  • WpView
    Reads 9,578
  • WpVote
    Votes 1,297
  • WpPart
    Parts 6
(جئون...بادیگارد سکسی من) *اپ متوقف شده* •°•°•°•°•°•°•°•°•° کاپل اصلی: کوکوی کاپل های فرعی: نامجین ، یونمین ژانر: زندگی روزمره ، ریل لایف ، اکشن ، رمز الود ، کمدی ، فیک چت ، اسمات ، مقداری انگست ، تهدید به مرگ...... •°•°•°•°•°•°•°•°•° خلاصه : کیم تهیونگ ایدل معروف و عضو گروه PSY زندگی خوبی داره تا اینکه نامه های تهدید به مرگ دریافت می کنه..... ولی اینکه چیز عادی برای یه ایدله.... قضیه از وقتی جدی میشه که یه جنازه برای تهیونگ فرستاده میشه..... و بالاخره تهیونگ قبول میکنه که یه بادیگارد داشته باشه..... ولی این دفعه همه چیز فرق میکنه..... ممکنه ارتباطی بین تهیونگ و اون فرد باشه؟ cover by @uglyndepressed-gazelle •°•°•°•°•°•°•°•°•°•
Lips on your skin|Kookv by nasi_lynx
nasi_lynx
  • WpView
    Reads 451,961
  • WpVote
    Votes 49,259
  • WpPart
    Parts 33
[] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخوای بگی که همه عمرت رو توی یه گاراژ گذرونده بودی؟! " - " یونگی هیونگ...حالا ازم متنفر شدی؟! " - " متنفر؟! اونم بخاطر اینکه بابای روانیت کل زندگیت تو رو زندانی کرده بود؟! تو یه احمقی جیمینا! " •• Yoonmin 🔞 ~ تایپ فن‌فیک : INTP •° این فیک خودمه و به هیچ عنوان حق ندارید جای دیگه بذاریدش! °•
honey bear (S2 of my sweet cousin) by mahsa227
mahsa227
  • WpView
    Reads 12,294
  • WpVote
    Votes 1,489
  • WpPart
    Parts 8
فصل ۲-عه فیک my sweet cousin هستش .... ☺️🍓🐻 ❌حتما حتما حتما فصل یکم یعنی my sweet cousin رو بخونید وگرنه متوجه این فیک نمی‌شید و در ضمن my sweet cousin رو از قسمت جستجو واتپد سرچ کنید چون تو این اکانتم نیس ❌ Main Couples: kookv Couples :kookv, yoonmin , namjin , (هوسوک و جنی),(مقداری چانبک) ..... ژانر : فول اسمات ، عاشقانه ،امپرگ، روزمره ، فلاف ، ددی کینک ، اسپنک ، بلوجاب و .... 😈🍓🐻 جونگ کوک : هانی بره کیوتم قهره ؟ تهیونگ با اخمی فوق العاده کیوت روشو کرد اونور تهیونگ : ددی ته ته رو دوست نداره ... جونگ کوک از شیرینی خرس عسلیش خندید جونگ کوک : درسته ددی ته ته رو دوست نداره ، عاشقشم نیس ولی دیوونشه ... تهیونگ از این حرف شیرین ددیش حسابی ذوق کرد ولی هنوز از دست ددیش ناراحت بود .... ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ جیمین : مین فاکینگ یونگی من میگم باید بچمون دختر باشه ! یونگی به صورت کاملا پوکر : بزرگ کردن پسر راحت تره ... جیمین از عصبانیت سرخ شده بود و با اون لپای سرخش دقیقا شبیه یه موچی صورتی شده بود .... جیمین : کلا بزرگ کردن بچه سخته چه پسر چه دختر ، ولی من میگم دختررررررررررررر یونگی به عصبانیت دوست پسرش خندید و سعی کرد میل به گاز گرفتن لپای جیمین رو فراموش کنه چون خشم موچی چیزی نبود که بشه به راحتی ازش جون سالم بدر برد یونگی : باشه هانی ، باشه ... یک هیچ به نفع تو ....
My Little Angle by vkookafiz
vkookafiz
  • WpView
    Reads 45,502
  • WpVote
    Votes 2,502
  • WpPart
    Parts 33
وانشات تهکوک و کوکوی اولین بوکیه دارم مینویسم اگه خواستید برای بوکاتون ایده بگیری بهم بگید بخونم خوشحال میشم✨
𝕌𝕟𝕕𝕖𝕣 𝕋𝕙𝕖 𝕃𝕒𝕜𝕖 || 𝚔𝚘𝚘𝚔𝚟 by atoon210
atoon210
  • WpView
    Reads 7,737
  • WpVote
    Votes 1,351
  • WpPart
    Parts 10
[ 𝚄𝚗𝚍𝚎𝚛 𝚃𝚑𝚎 𝙻𝚊𝚔𝚎 || زیر دریاچه ] - دریاچه؟ + آره پسر جون... طبق افسانه ها،زیر دریاچه یه دروازه وجود داره! - به کجا میره؟ + یه دنیای دیگه! دنیای موجودات افسانه ای و جادوی سیاه... - پدربزرگ! این چیزا رو باور نکن.. پیرمرد پوزخندی به پسر زد و از جاش بلند شد: + باشه پسر جوان...فقط مواظب باش گیر لیِرگانیس نیوفتی! کاپل: کوکوی (این دومین کار منه و امیدوارم دوسش داشته باشین *~* احتمالا اسماتم داشته باشه فرزندانم|: ) #2 magic #2 alfa #3 kooktae
PRINCE // KOOKV ✔️ by teakookvreal
teakookvreal
  • WpView
    Reads 126,815
  • WpVote
    Votes 11,343
  • WpPart
    Parts 34
[پرنس || prince]🍻 |COMPLETE| کیم تهیونگ، انترن جوانی که به طرز عجیبی برادرش چند وقتیه ناپدید شده و اون طبق گذشته‌ای که از برادرش میدونه هر روز به کازینوها و کلاب‌های سئول سر میزنه تا بتونه ردی ازش پیدا کنه اما یه روز توسط افراد مافیایی دزدیده میشه... برشی از داستان: فصل1📍 _میخوای منو بکشی درسته؟اصلا تو دلیلی برای اون رفتار های مسخره‌ای که توی دفترت نوشتی داری؟یا فقط یه سادیسمی هستی که از کشتن آدما لذت میبره؟ جونگ‌کوک سری تکون داد و صورت خیس از اشک پسر رو با دست هاش قاب گرفت. پیشونیش رو به پیشونی پسر چسبوند و گفت: _تو...تو تمامِ منی تهیونگ؛چطور تونستی همچین فکری بکنی؟من عاشقت نیستم بلکه تو رو میپرستم پرنسس.و تو با خودت فکر کردی که من میتونم بکشمت؟ فصل2 📍 _فودوشین! تهیونگ گفت و مرد با نگاهی پرسشگر به پسر خیره شد. _فودوشین یک کلمه ژاپنیه که به معنای خنثی شدن احساسات آدمه. یعنی قلب آدم جوری میشه که دیگه نه خوشحالی رو حس میکنه و نه درد و غم رو.جونگ‌کوک؛ تو،پدرم،مادرم و هر کس دیگه ای که توی زندگیم بود چنین بلایی رو سرم آوردین! کاپل: کوکوی ژانر:انگست،اسمات،مافیا،رمنس نویسنده: #Emma دوستان این فیک متعلق به این نویسنده ی مهربونمونه که اجازه دادن داستان جذابشون داخل اکانتم بمونه😍💋 آیدی تلگرام : @M1n8ung واتپد: Emmary_kim22
𝑱𝑼𝑺𝑻 𝑫𝑶 𝑾𝑯𝑨𝑻𝑬𝑽𝑬𝑹 𝒀𝑶𝑼 𝑾𝑨𝑵𝑻! by esamsam
esamsam
  • WpView
    Reads 355,992
  • WpVote
    Votes 62,471
  • WpPart
    Parts 76
‏بی شک، من آفریده شدم تا دوستش داشته باشم. گاهی اوقات حس می‌کنم، من حتی قبل از این که متولد بشم هم، عاشقش بودم! من به این دنیا پا گذاشتم، تا آخرین راه نجاتش باشم. من اومدم تا حداقل اینبار، جلوی مرگش رو بگیرم. پس عقب نمی‌کشم، جا نمی‌زنم، نمی‌ترسم و تا آخرین لحظه، برای به دست آوردنت تمام دریاها رو، یه تنه شنا می‌کنم. چون این‌بار، قراره که من این بازی رو ببرم! 🥂 کاپل اصلی: کوکوی 🥂 وضعیت: کامل شده.
𝐀𝐦𝐞𝐭𝐡𝐲𝐬𝐭ᴷᵒᵒᵏᵛ by OfManySouls
OfManySouls
  • WpView
    Reads 220,804
  • WpVote
    Votes 15,172
  • WpPart
    Parts 45
بذارین اینجوری بگم بهتون... می‌خوام با کسی آشنا شم که وقتی باهاش نبودم، نفسم بگیره و دلم طاقت نیاره. یکی که روحمو بشکافه... که هر اتم از بدنش برام عزیز باشه. کسی که وقتی بهش رسیدم و طعمِ بودن باهاشو چشیدم، تازه متوجه شم که چقدر تا اون لحظه تشنه بودم... کسی که با دیدنش قلبم یک‌ در میون بزنه... حتی بعضاً نزنه! کسی که بودن باهاش اونقدر هیجان‌انگیز باشه که وقتی برگشتم و به گذشته‌م نگاه انداختم، هیچ پشیمونی‌ای نداشته باشم و به خودم بابت اون زندگی آفرین بگم... اینجوریه که می‌چسبه بهم پدر! کاپل‌ها: کوکوی، نامجین، سوپمین ژانر: امگاورس، رمنس، اسمات
قهوه شیرین by vsamin2005
vsamin2005
  • WpView
    Reads 55,913
  • WpVote
    Votes 7,634
  • WpPart
    Parts 72
+جونگو میشه یه خواهش ازت داشته باشم؟ _بگو ببر دوستاشتنیه من +میشه باهام ازدواج کنی _چی....؟ تهیونگ پسری که مجبوره بزای خواسته ی قبل از مرگ پدربزرگش ازدواج کنه جونگ کوک پسری که پدرش اونو به اسم بیمار عصبی توی اسایشگاه بستری کرده این دوتا عاشق هم دیگه ان سرنوشت چی براشون رقم میزنه؟...... Copel:kookv/vkook,namjin,sopmin Writer:asramiyn شروع:۲۴\۸\۱۴۰۰ پایان:۳\۱۲\۱۴۰۰