Ziam
11 stories
DUSK TILL DAWN  by blackbluemind
blackbluemind
  • WpView
    Reads 49,895
  • WpVote
    Votes 8,708
  • WpPart
    Parts 35
تو به من محکومی زین مالیک.. محکوم به اینکه از طلوع تا غروب کنارم باشی... . . . . . . این اولین فف منه امیدوارم دوستش داشته باشید :) خودم که کلا خنثی نسبت بهش. اگه نظری راجب روند داستان بود حتما کامنت بزارید عشقتون کشید vote بدید نخواستیدم عیب نداره🤷🏻‍♀️.. در هر صورت که اینجایید تا لذت ببرید ....
The Wedding Date [ Persian Translation ] by themaniro
themaniro
  • WpView
    Reads 56,817
  • WpVote
    Votes 10,540
  • WpPart
    Parts 33
• زین توی فروشگاه والمارت کار میکنه. اون دوست پسر نداره و خیلی وقته که به یه قرار نرفته. مامانش همیشه دنبال یه پارتنر برای اونه و حالا هم که برادرش میخواد ازدواج کنه، فشار از طرف اون بیشتر شده. زین میخواد که یک نفر رو پیدا کنه، ولی با درنظر گرفتن اتفاقاتی که در گذشته براش افتاده یکم سخته. اون مجبور میشه با کسی که مامانش انتخاب کرده به یه قرار بره. اون شب یه اتفاقی می افته. اتفاقی که باعث میشه لیام پین رو استخدام کنه تا به عنوان قرار در عروسی برادرش حضور داشته باشه. چیزی که در نهایت، تبدیل به بهترین تصمیمی میشه که تا حالا توی عمرش گرفته. • [ ترجمه فارسی ] [کمپلتد]
son of the Dawn [Z.M] [L.S] by that_very_Witch
that_very_Witch
  • WpView
    Reads 9,894
  • WpVote
    Votes 2,280
  • WpPart
    Parts 26
《تو پسر سپیده‌دم هستی.نیمه آدمیزاد و نیمه اژدها.کسی که خدایان کهن و بر حق رو از زندانشون آزاد میکنه و نژاد آدمیزاد رو به خفتی که لایقشه میرسونه.》 زین به عنوان پیشکار ملکه وارد دربار میشه.جایی که لرد لیام پین،عموی پادشاه، از خیره شدن بهش ابایی نداره و اتفاقات شومی در شرف وقوعه.زین رازی داره که نباید فاش بشه؛رازی که اونو از بقیه آدمیزادها جدا میکنه.
Wrong Side Of Heaven (L.S . Z.M) by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 10,873
  • WpVote
    Votes 1,631
  • WpPart
    Parts 41
در تاریکی و سردی وجودم ، باز هم دست هایم را به سمت تو برای نجات پیدا کردن از این مرداب مرگبار دراز خواهم کرد. و در آینده ای نه چندان دور این تو هستی که در تاریکی و سردی وجودت ، دست هایت را به سمت من دراز می کنی تا از باتلاق مرگبارت نجات پیدا کنی. و آن زمان من ، مانند تو نخواهم بود و دست رد به سینه ات نخواهم زد. در آن زمان من نجاتت خواهم داد و تو را در آغوش می گیرم و دربرابر تمام تاریکی های زندگی محافظت خواهم کرد. من منتظرت خواهم ماند ، تا زمانی که دوباره بتوانیم عاشق یکدیگر شویم ، این بار برای همیشه.
Fire And Stone(Z.M) by youcancallmemrless
youcancallmemrless
  • WpView
    Reads 172,816
  • WpVote
    Votes 26,833
  • WpPart
    Parts 69
اون حتي جرعت نداشت به اون مرد نگاه كنه
ETERNITY  by mintwriter1
mintwriter1
  • WpView
    Reads 591
  • WpVote
    Votes 79
  • WpPart
    Parts 1
❌Completed❌ 4000 words A Short story قصه ی کوتاهه ماندن شاید باورتون نشه اما گاهی،یک لحظه میتونه " ابد " باشه #ziam #zayn #liam #Love #Forever
THE OCEAN MYSTERY  /ziam/ by Alice_cn
Alice_cn
  • WpView
    Reads 59,150
  • WpVote
    Votes 12,427
  • WpPart
    Parts 52
[Completed] "پیکسی؛ پری چهره ای که در زیر نور ماه می رقصد " . . +بهت گفته بودم دیگه دنبالم نگرد؛ دنیای تو برای من زهره _و من به حرفت گوش نکردم زِد چون تو برای من خود مرهمی
+22 more
Betting/ziam ~ By Atusa20 by atusa20
atusa20
  • WpView
    Reads 101,892
  • WpVote
    Votes 11,026
  • WpPart
    Parts 24
جایی که لیام استاد هات زینه! زین پسریه که سر خوابیدن با استادش شرط میبنه لری هم داره ولی کم داستانی شاید کوتاه از زیام !completed! ---- Start : 1st jan 2018 End : 28st jan 2018
Sunrise In Hollywood(Z.M) by youcancallmemrless
youcancallmemrless
  • WpView
    Reads 123,045
  • WpVote
    Votes 17,717
  • WpPart
    Parts 76
_اسمشو چي ميذاري؟ بدگماني يا واقعيت؟ +من بهش ميگم توطئه
light it up and fall in love •|ziam|• COMPLETED by mayda_fanfic
mayda_fanfic
  • WpView
    Reads 395,643
  • WpVote
    Votes 44,436
  • WpPart
    Parts 84
Highest ranking : #1 in fanfiction +بیا نور ها رو روشن کن اینجا خیلی تاریکه -نترس بپر +تاریکه -نترس نورت میشم بپر +بپرم اونجایی تا منو بگیری? -درست همینجام همیشه