Reading⅓
200 stories
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 by Dr_Runin
Dr_Runin
  • WpView
    Reads 259,183
  • WpVote
    Votes 31,985
  • WpPart
    Parts 30
«complete» جفت‌شدن با آلفای سیاه و داشتن مارک مرگبارش آخرین چیزی بود که کیم تهیونگ هیجده‌ساله از زندگیش می‌خواست؛ خبرنگار جوان وقتی برای ماجراجویی پاش رو داخل اون کلاب لعنتی گذاشت هیچ‌وقت تصورش رو هم نمی‌کرد قراره با جفت آینده‌اش مواجه بشه؛ جئون هاییرو، یاکوزایی که توی نگاهِ اول شیفته‌ی اون امگای مو فندقی شده بود.
404 Feelings (Kookv) by Chihiro_D
Chihiro_D
  • WpView
    Reads 24,094
  • WpVote
    Votes 4,328
  • WpPart
    Parts 14
←⁩ ارور احساسات تمام‌شده. ✔️ قایم شدن پشت ماسک یک آلفای هات و جذاب قرار بود دل کراشش رو بلرزونه؟ جونگکوک راجع‌بهش مطمئن نبود اما امتحان کردنش که ضرری نداشت، داشت؟ حتی اگه آدم پشت ماسک یک بتای خجالتی و ساکت باشه. کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، امگاورس، فلاف
STUPID ONE║KOOKV by sufiland
sufiland
  • WpView
    Reads 161,860
  • WpVote
    Votes 36,950
  • WpPart
    Parts 30
«سلام.! فقط می‌خواستم بگم که جئون‌جونگکوک یه احمقِ به تمام معناست...» ❈نام‌اثر: |یه احـــمق| ❈کاپل: کوکوی / یونمین ❈ژانر: شورت‌پارت / طنزمدرسه‌ای / یاداشت روزانه / پایان‌خوش ❈وضعیت: [کامل شده]✓ •این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته شده و هیچ ارتباطی با زندگی شخصی افراد ندارد ؛ لطفا جوگیر و تعصبی نشوید. •تمام حقوق این کتاب متعلق به نویسنده می‌باشد لطفا از انتشار آن در سایر پلتفرم‌ها و ایده‌ برداری از محتوا خودداری فرمایید.
NIGHTSIDE VOL.01 || TaeKook by howl_jk
howl_jk
  • WpView
    Reads 581
  • WpVote
    Votes 103
  • WpPart
    Parts 14
جلد اول از مجموعه‌ی نایت ساید به قلم سیمون آر گرین، که نه تنها مستقیم از نسخه‌ی انگلیسی ترجمه، بلکه به ورژن تهکوک خودش هم بازگردانی شده. (جان تیلور->کیم تهیونگ / سوزی شوتر-> جئون جونگوک) کیم تهیونگ یه کارآگاه خصوصی واقعی نیست، ولی عوضش یه استعداد ذاتی برا پیدا کردن چیزهای گمشده داره. به همین خاطره که اون استخدام میشه تا قدم به نایت‌ساید بذاره، یک قلمروی فراطبیعی در قلب لندن، جایی که خیال و واقعیت سر مکان مشترک اجاره پرداخت میکنن و خورشید هرگز بهش نمی‌تابه. جلد اول: فرستاده‌ای از نایت‌ساید پیشنهاد ویژه‌ی سرآشپز*^* ژانر: فانتزی، تخیلی، رازآلود، فانتزی معاصر
𝐕 𝐢𝐬 𝐓𝐚𝐞𝐡𝐲𝐮𝐧𝐠 by sara860606
sara860606
  • WpView
    Reads 176,184
  • WpVote
    Votes 37,094
  • WpPart
    Parts 39
جئون جونگ کوک یه پسر معصوم و ساده اس کیم تهیونگ یه مدیر عامل سرد و جدی.. یه پیام اشتباه این دو تا رو بهم میرسونه.. این داستان پر از اتفاقای بامزه اس 🐰🐯💜 ══════════════════════ کاپل : ویکوک・゜゜・💜 ژانر: چت/فلاف/کمدی/اسمات #1 in Bts #1 in boyxboy #1 in vkook #1 in gay #1 in Jungkook #1 in Taehyung #1 in Taekook #2 in Persian
Freesia  [vkook] by Aivavk
Aivavk
  • WpView
    Reads 75,711
  • WpVote
    Votes 11,194
  • WpPart
    Parts 25
جونگکوک با تهیونگ ، پسر خالش برای به عهده گرفتن ریاست شرکت پدربزرگشون رقابت داره و نمیخواد نقطه ضعفی دست تهیونگ بده! همه چیز تا زمانی خوبه که متوجه میشه رایحش به طرز عجیبی شیرین شده و فقط امگا ها رایحه شیرین دارن این اتفاق درحالی می افته که همه حتی خود پسر فکر میکردن که جونگکوک یه آلفاست! اولین کسی که این موضوع رو می‌فهمه تهیونگه! الان تهیونگ کمکش می‌کنه تا رایحشو مخفی کنه؟ یا با لو دادنش جای پای خودش رو توی شرکت محکم میکنه؟ آلفای خون خالص الان توی دوراهیه ولی مطمئنه که کاری رو انجام میده که به کمک جفتش ختم بشه! Genre: omegaverse , mpreg , romance , drama , smut , ... تایم آپ: چهارشنبه ها ، منظم نیست!
"HALF BROTHER" by asaltito
asaltito
  • WpView
    Reads 108,575
  • WpVote
    Votes 11,720
  • WpPart
    Parts 32
برادر ناتنی بعد از اینکه مادر تهیونگ خانواده‌ و پسره 17 ساله‌شو ترک کرد، پدرش تصمیم گرفت برای بار دوم عاشق بشه و با زنی ازدواج کنه اون زن، پسری 10 ساله به اسم جونگکوک داشت؛پسری شیرین دوست داشتنی! اون زن و بچه تبدیل به بزرگ‌ترین دلگرمی برای اون پدر و پسر شدن؛ مخصوصا جونگکوک، اون پسر کوچولو تبدیل شد به تمومه دلخوشیه تهیونگ؛ زمانی رسید که تهیونگ توی سن 22 سالگی برای ادامه تحصیل به خارج رفت و جونگکوک کوچولوشو با احساساته مخفیش تنها گذاشت و حالا تهیونگ بعد از پنج سال برگشته اما... ° ° ° تهکوک فیکچت،اسمات،عاشقانه،رومنس پایان یافته ...
Paradise | vk.kv by meshimara
meshimara
  • WpView
    Reads 44,084
  • WpVote
    Votes 5,405
  • WpPart
    Parts 35
Romance | tragedy | real | smut | travel | همه چی از اون تور تفریحی دور اروپا شروع شد... _بهشت و پیدا کردی؟ _بهشت تو بودی تهیونگ... Writer: shimara Happy end ✨ _______________________________________________ شما قراره توی این بوک یکی از واقعی ترین و قابل لمس ترین عاشقانه های لعنتی دنیارو بخونید و با پوست و گوشت و استخونتون همه لحظه هاش و لمس کنید
What Is Love Like? by wowmelisa
wowmelisa
  • WpView
    Reads 154,691
  • WpVote
    Votes 17,933
  • WpPart
    Parts 64
ابتدا هیچ بود و هیچ، سپس خاموشی و جاوادن و بعد از آن سرزمین متحد.. اتحادی بر علیه عشق. نگاهم به آن طرف میدان افتاد، چشمانش مرا طلب میکرد و لبانش نامم را بر لب می‌آورد. نگاهم را دزدیدم، به سرزمینم چشم دوختم و بعد از آن به زمین سرد. دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم، از آسمان خون می‌بارید و میدان بوی خاک خون خورده می‌داد. به چشمان اشکین او نگاه کردم و بدون اندکی درنگ فریاد زدم، حمله! برای اولین بار می‌ترسیدم. ☄عشق شبیه چیه؟☄ ✦حتما مقدمه رو بخونید تا خلاصه داستان رو متوجه بشید✦ کاپل:یونمین_ویکوک_نامجین ژانر:تخیلی(گرگینه-خوناشام) ✷تمام شده✷ ᏯᏂᎯᎿ iᎦ lᏫᏉᏋ liᏦᏋ? Yoonmin Vkook Namjin
ORPHIC by Adrinaaliyari
Adrinaaliyari
  • WpView
    Reads 33,494
  • WpVote
    Votes 3,793
  • WpPart
    Parts 54
🌹ووت و کامنت مابین داستان فراموش نشه🌹 ⛔ هرگونه کپی و تغییر دادن، بازگردانی با یه کاپل دیگه در فیکشنم، اکیدا ممنوع است! ⛔ ♕نویسنده: VICTORIA.BTS♕ ♕کامل شده♕ °°°° جئون جونگ‌کوک، تتوآریست خشن و مرموز 27 ساله، در شهری دورافتاده، زندگی ساده‌ای داره-تنها، بدون دردسر، تا اینکه کیم تهیونگ، پسری 26 ساله، استیصال‌زده که از مراسم عروسی‌اش فرار کرده، به شکل غیرمنتظره‌ای وارد زندگی‌اش می‌شه. تهیونگ نه تنها ماشینش گم می‌شه، بلکه باید از دختربچه ی 13 ساله‌ای به اسم سون سورا مراقبت کنه-کسی که تا حالا وجودش رو نمی‌دونسته. تحمل مشکلات و حضور تهیونگ برای جونگ‌کوک دشواره؛ مردی که پیچیدگی‌ها رو دوست نداره، مخصوصاً از نوع احساسی‌ش. بااین‌حال، وقتی دردهای گذشته‌ی تهیونگ یکی‌یکی آشکار می‌شن، جونگ‌کوک نمی‌تونه بی‌تفاوت بمونه؛ هم به خاطر تهیونگ، هم به خاطر اون دختر بچه که ناگهان زندگیش رو تغییر داده. رابطه‌اشون مثل یه بالانس ظریف بین خشم و دلسوزی، سکوت و سکوت‌های پرمعنا، امنیت و زخمی عمیق رشد می‌کنه. جونگ‌کوک سنگینی زخم‌ها و این خشونت پنهان رو پشت خودش پنهان می‌کنه-تا وقتی رسیدن تهیونگ به نقطه‌ای از درد، باعث می‌شه همه‌چیز بشکنه.... آینده ی اونها چطور پیش میره؟!...