Select All
  • ᴅɪꜱᴛᴀɴᴄᴇ
    40.6K 6.1K 21

    سال ها استوار و قوی زندگی کرد تا دوتا توله آلفاش احساس نداشتن والد آلفا رو تجربه نکنند. اما.. اونا نیاز به والد آلفا دارن.. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کاپل: ویمینکوک ژانر: عاشقانه.. اسمات.. ددی کینک... انگست... تریسام پایان بندی: هپی اند

  • عشق پنهان
    216K 22K 75

    وقتیی6عضو بی تی اس یه دفعه تصمیم به فاصله گرفت و نادیده گرفتن بیبی گروهشون میکنن تا با عشقی که بهش دارن آسیب نبینه ولی نمی دونن چه طور قلب کوچیک جیمینی شونُ میشکنن سون سام زندگی روزمره انگشت ، غمگین ، اندکی کمدی، هپی اند ،اسمات، و...... شروع : ۱۴۰۲/۳/۱۵ پایان : .... زمان آپ : جمعه ها این داستان به هیچ وجه واقعی...

  • Fate or Folly?
    19.6K 4.2K 127

    سرنوشت یا حماقت؟ ¤🔮¤🔮¤🔮¤🔮¤🔮¤🔮¤🔮¤🔮¤🔮¤🔮¤🔮¤ هیچ کس فکرش رو هم نمیکرد که یه اتفاق ساده ممکنه زمینه ی فاش شدن همچین راز بزرگی باشه... کی می تونست حدس بزنه که فاجعه ی جبران ناپذیری پیش میاد؟ خب اگر دقیق بهش فکر میکردی... شاید وضعیتی که توش قرار داشتن خیلی هم فاجعه نبود..... وضعیت امروزشون بیشتر شبیه یه ‌...

    Mature
  • Mad boys/vminkook
    35.4K 5.4K 60

    دا ×ستان راجب یه گروه چهار نفرس به اسم (Devils)که متشکل از چهار تا پسر که تازه به مدرسه شبانه روزی چودامدونگ اومدن و یه عضو جدید بهشون اضافه میشه کل مدرسه رو دستشون میچرخونن نه اینکه باباهاشون کله گنده و صاحب مدرسه باشن... نه فقط اونقدری کله خراب و شرن که همه بچه های مدرسه میفهم ن که باید ازشون حساب ببرن حالا چی...

  • trick devil
    1.3K 205 7

    کاش هیچوقت به زیر زمین نمیرفتم .... بعضی وقت ها بهتره ندونیم که کی هستیم و از کجا اومدیم ...🪦🩸 کاپل اصلی : ویمین ژانر : ترسناک ، فانتزی، اسمات

  • I wanna go back to my town!!!
    10.5K 1.5K 15

    جیمین با خانوادش توی شهر پر آرامش سیاتل زندگی می کردن. یه روز مثل همه ی روز ها پدر جیمین از سرکار برمیگرده اما یچیزی درست نبود،پدرش به اونها میگه که برای ماموریت باید به نیویورک برن این وسط جیمین باید از دوستاش جدا شه و بره تو شهری به اون بزرگی و خطرناک زندگی کنه اما جیمین تو اون شهر پرخطر دووم میاره؟ main couple:Vko...

  • ویمینکوک
    4K 352 9

    تهیونگ: کوک من فک میکنم عاشق شدم کوک: واقعا!! کی هست حالا اون دختر؟ تهیونگ: کوک من عاشق یه پسر شدم.... . . . . . . . . . چی میشه وقتی جونگکوک به ملاقات عشق تهیونگ بره و با جیمین روبرو شه . . . . . . . . . جیمین: دستمو ول کن کوک: جیمین به حرفم گوش کن تو اشتباه گرفتی اونشب من نفهمیدم چی شده.... جیمی...

  • 𝘼𝙢𝙖𝙧𝙞𝙨🌙
    177K 27.4K 55

    +عشق یعنی وقتی یه نفر قلبت و میشکنه و حیرت انگیزه که با قطعه قطعه‌ی قلب شکستت دوستش داری ! جیمین خوناشامی که به عنوان پرستار به عمارت قدرتمند ترین روسای مافیا یعنی جئون جونگ کوک و کیم تهیونگ میره اما حتی تصورشم نمیکرد شخصی که باید ازش محافظت کنه پسر 18ساله شر و شیطونی باشه که هرکاری برای منصرف کردن و استعفا دادنش انجا...

  • °• 𝒀𝒐𝒖 𝒂𝒓𝒆 𝒂 𝒏𝒖𝒕 •°
    21.2K 3.9K 22

    " اتمام یافته" پایان و شروعی که هم زمان اتفاق میوفته. میتونه جالب باشه. میتونه چیزی مثل یک معجزه باشه . اما میتونه تبدیل به یک کابوس واقعی هم بشه. تداخل تصادف پایان یک وصیت شروع داستانی تازه........ "" تو یه مهره ای اما من دارم بازی می‌کنم کیم "" •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ژانر: اومگاورس _ ازدواج اجباری_ رمنس_ اسمات...