Skz
8 stories
STRAY KISS by hyunskz2
hyunskz2
  • WpView
    Reads 102,260
  • WpVote
    Votes 11,722
  • WpPart
    Parts 35
: stray kiss مقدمه استری کیدز گروهیه که از کمپانی جی وای پی دبیو کرده از یه جایی به بعد یه چیزایی بینشون تغییر میکنه.... احساسات جا به جا میشن.... چی میشه اگه جونگین به هیونجین اعتراف کنه؟ هان میتونه با لینو کنار بیاد؟؟ تکلیف چانلیکس چی میشه؟؟؟ داستان از زبان همه اعضای استری کیدز کاپل : هیونین ، چانلیکس ،مینسونگ نویسنده برای انتخواب کاپل جامه دریده است 🤧 ژانر : زندگی روزمره - درام - عاشقانه -هپی اند-اسمات حمایت کنید استی ها 😘
Stray Kids  by KimSKZOT8
KimSKZOT8
  • WpView
    Reads 25,121
  • WpVote
    Votes 728
  • WpPart
    Parts 25
Scenario, oneshot سناریو، وانشات و ... از استری کیدز
{completed} cuties » stray kids by softbinnie-
softbinnie-
  • WpView
    Reads 1,879,788
  • WpVote
    Votes 46,137
  • WpPart
    Parts 84
stray kids little space one-shots :) softbinnie-©
𝐍𝐨𝐭 𝐎𝐫𝐝𝐢𝐧𝐚𝐫𝐲 | 𝐬𝐤𝐳 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚 𝐚𝐮 | SLOW UPDATES by Sugarnoona05
Sugarnoona05
  • WpView
    Reads 57,919
  • WpVote
    Votes 1,591
  • WpPart
    Parts 81
Bangchan, the right hand of the mafia leader, contacted his old friend, Lee Know. Recently, there had been a lot of incidents so, in a moment of crisis, he decides to get help from the only person he trusts enough - Lee Know. What Lee Know doesn't know is that he'd meet a bunch of new people, each having its own secret and personalities: a seemingly young mafia leader, his always present assistant, an intimidating bodyguard, to a quiet but attentive brown haired male, accopmaniated by his happy-go-lucky friend. "𝐖𝐡𝐚𝐭 𝐝𝐨 𝐲𝐨𝐮 𝐡𝐚𝐯𝐞 𝐭𝐨 𝐥𝐨𝐬𝐞, 𝐚𝐧𝐲𝐰𝐚𝐲?" "𝐀 𝐥𝐨𝐭" 𝐬𝐚𝐢𝐝 𝐋𝐞𝐞 𝐊𝐧𝐨𝐰. "𝐌𝐡𝐦" 𝐭𝐡𝐞 𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫 𝐦𝐮𝐦𝐛𝐥𝐞𝐝 𝐬𝐥𝐞𝐞𝐩𝐢𝐥𝐲. 𝐋𝐞𝐞 𝐊𝐧𝐨𝐰 𝐜𝐡𝐮𝐜𝐤𝐥𝐞𝐝 𝐪𝐮𝐢𝐞𝐭𝐥𝐲, 𝐰𝐚𝐭𝐜𝐡𝐢𝐧𝐠 𝐚𝐬 𝐇𝐚𝐧 𝐝𝐫𝐢𝐟𝐭𝐞𝐝 𝐚𝐰𝐚𝐲 𝐢𝐧𝐭𝐨 𝐬𝐥𝐮𝐦𝐛𝐞𝐫. 𝐓𝐡𝐨𝐮𝐠𝐡, 𝐡𝐞 𝐰𝐚𝐬 𝐫𝐢𝐠𝐡𝐭 𝐦𝐨𝐫𝐞 𝐨𝐫 𝐥𝐞𝐬𝐬: 𝐰𝐡𝐚𝐭'𝐬 𝐭𝐡𝐞𝐫𝐞 𝐭𝐨 𝐥𝐨𝐬𝐞? 𝐖𝐚𝐬 𝐭𝐡𝐞𝐫𝐞 𝐚𝐧𝐲𝐭𝐡𝐢𝐧𝐠 𝐭𝐨 𝐥𝐨𝐬𝐞 𝐢𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐟𝐢𝐫𝐬𝐭 𝐩𝐥𝐚𝐜𝐞? [ℍ𝕀𝔸𝕋𝕌𝕊] • 𝘚𝘩𝘪𝘱𝘴: 𝘊𝘩𝘢𝘯𝘭𝘪𝘹, 𝘏𝘺𝘶𝘯𝘪𝘯, 𝘚𝘦𝘶𝘯𝘨𝘣𝘪𝘯 & 𝘔𝘪𝘯𝘴𝘶𝘯𝘨. • 𝘐'𝘷𝘦 𝘵𝘳𝘪𝘦𝘥 𝘵𝘰 𝘥𝘪𝘷𝘥𝘦 𝘵𝘩𝘦 𝘴𝘵𝘰𝘳𝘺 𝘦𝘲𝘶𝘢𝘭𝘭𝘺 𝘴𝘰 𝘵𝘩𝘢𝘵 𝘦𝘢𝘤𝘩 𝘴𝘩𝘪𝘱 𝘨𝘦𝘵𝘴 𝘦𝘯𝘰𝘶𝘨𝘩 "𝘴𝘤𝘳𝘦𝘦𝘯𝘵𝘪𝘮𝘦" • • 𝘏𝘦𝘢𝘷𝘪𝘭𝘺 𝘪𝘯𝘴𝘱𝘪𝘳𝘦𝘥 𝘣𝘺 𝘍𝘳𝘦𝘦𝘻𝘦 𝘔𝘝• • 𝙎𝙡𝙤𝙬𝙗𝙪𝙧
𝖲𝖪𝖹 𝖲𝗁𝗈𝗋𝗍 𝗌𝗍𝗈𝗋𝗂𝖾𝗌' by IImsora
IImsora
  • WpView
    Reads 11,423
  • WpVote
    Votes 763
  • WpPart
    Parts 8
- این بوک شامل وانشات‌ها و سناریو‌های کوتاه استری کیدزه. امیدوارم دوستشون داشته باشید🤍.
  ‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢 by Theaurrora
Theaurrora
  • WpView
    Reads 140,576
  • WpVote
    Votes 20,859
  • WpPart
    Parts 75
<<کامل شده>> مینهو خوناشام نود ساله که طلسم شده و تنها راه شکستن طلسمش، نوشیدن خونِ شاهرگ معشوقشه تا جایی که معشوقش جونشو از دست بده. پس مینهو قلبشو قفل و زنجیر میکنه تا هیچ وقت دلبسته کسی نشه. اما آیا سرنوشتش اینجوری رقم میخورد؟ شاید یک پسربچه عجیب وارد زندگیش بشه و قلب خوناشام سرد و غم دیده قصه رو به اسارت چشم های آبیش در بیاره! و این شروعی هست برای اغازِ این عشق بی ثمر، بین یک خوناشام طلسم شده و انسان. -"برای من برقص جیسونگ..بذار با هر تکونی که به پاهای زیبا و دست های ظریفت میدی بپرستمت..مثل مسیحی که خداشو میپرستید" و حالا مینهو رو به روش فقط یک قوی زیبا میدید که روی موج های کوچیک دریاچه میرقصید. مثل فرشته بی بالی بود که با هر چرخش میخواست پرواز کنه اما بال هاشو چیده بودن. اون پسر چی تو وجودش داشت که با اینهمه کبودی روی بدنش، هنوزم دلفریب و زیبا به نظر میرسید؟ Fic Name : Aurora Couples : MinSung , HyunLix Genre : vampire, Romance , Slice of Life, School life ,ballerina , Smut, Happy end Writer : Aurora
𝐀𝐦𝐨𝐫𝐚𝐧𝐬𝐢𝐚 by Radiatafiction
Radiatafiction
  • WpView
    Reads 8,316
  • WpVote
    Votes 1,795
  • WpPart
    Parts 32
"من نیاز دارم توی این هیجانات عشقی که نمیدونم فرجامی براش هست یا نه، تو رو کنارم داشته باشم. حرارت وجود دل انگیزت رو درست کنار دستم، وقتی وسط خیابون خلوت نشستیم و به ستاره ها نگاه میکنیم، حس کنم. نیاز دارم جوری مدام پیشت باشم تا دیگه چیزی مثل دلتنگی درونم باقی نمونده باشه. فقط و فقط تو باشی. تویی که از هر چیزی نزدیک تر و دور تر به من هستی. و وقتی آفتاب جلوی صورت‌هامون طلوع کرد، چشم‌های تیره رنگ زیبات رو میبوسم تا اون‌ها رو ببندی. که این روزگار کینه توز، هیچوقت توانایی تحمل دو خورشید توی آسمون رو نداره. تو خورشیدم باش و من یخی که تو رو ستایش میکنه و عاشقت شده... تو همه چیز باش و من هیچ که اگه تو همه چیز باشی، چیز دیگه‌ای از این دنیا نمیخوام. جز تو که همه چیز هستی. همه چیز من!" 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑴𝒊𝒏𝑺𝒖𝒏𝒈 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇, 𝒅𝒓𝒂𝒎 𝑼𝒑 𝒅𝒂𝒚𝒔: 𝑾𝒉𝒆𝒏𝒆𝒗𝒆𝒓 𝒂 𝒃𝒖𝒕𝒕𝒆𝒓𝒇𝒍𝒚 𝒇𝒍𝒊𝒆𝒔 𝒊𝒏 𝒉𝒊𝒔 𝒔𝒕𝒐𝒎𝒂𝒄𝒉
Rain [Skz] by Hi_gray
Hi_gray
  • WpView
    Reads 719
  • WpVote
    Votes 100
  • WpPart
    Parts 3
تو چی بودی؟ چی بودی که بم این تلنگر رو زدی؟ چی بودی که بم زندگی جدیدی رو دادی؟ سراب؟ توهم؟ [تقریبا همه کاپل ها]