Done
155 stories
Alpha[taekook]  by shopicopa
shopicopa
  • WpView
    Reads 495,590
  • WpVote
    Votes 74,770
  • WpPart
    Parts 27
[کامل شده! ] (تهیونگ پسریه که همه منتظرن یه امگای ضعیف بشه... اما سرنوشت داره به تک تکشون پوزخند میزنه) _اینکه جز کدوم دسته قرار بگیرین به طور عمده بستگی به این داره که پدرومادرتون جز کدوم بودن،یا اینکه اکثر اعضای خانواده متعلق به کدوم دستن. واقعا یه چیز نسبیه... ⚠️#1in Vkook ⚠️#1in Taekook ⚠️#1in Omegaverse ⚠️#1in Rm ⚠️#1in Suga ⚠️#1in Btsfanfic ⚠️#1in BTS
+10 more
تو منو دیوونه می‌کنی! by AtlasIsSoooDone
AtlasIsSoooDone
  • WpView
    Reads 112,827
  • WpVote
    Votes 13,904
  • WpPart
    Parts 36
خدای جهان زیرین، جئون جونگکوک که یه مدته ساکن جهان فانی انسان‌ها شده، یه روز با اتفاق غیرمنتظره‌ای تو خونه‌ش روبه‌رو می‌شه. یه مرد غریبه کف آشپزخونه‌ش لم داده و داره بستنی شکلاتی‌‌های مورد علاقه‌ی جونگکوک رو عین انسان‌های اولیه غارنشین، با پنجولاش از تو جعبه بیرون میاره و می‌خوره. عجیب‌تر اینکه این غریبه ظاهرا نمی‌تونه حرف بزنه ولی می‌تونه از عالم غیب گل و بوته ظاهر کنه! یا خدای بهار، پرسیفون، که چیزی از دنیای فانی انسان‌ها و فرم انسانی خودش نمی‌دونه یهو سر و کله‌ش تو خونه‌ی هادس، خدای جهنم، پیدا می‌شه و این جونگکوک بدبخته که انگار باید همه چیو یادش بده. خب... باز جای شکرش باقیه که سرعت یادگیریش بالاست! "تهیونگ، نمی‌تونی لخت و پتی بگردی، لباس از ضروریاته!" "تهیونگ ضروریات دوست نداشت!"
Money Is God Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 144,652
  • WpVote
    Votes 15,925
  • WpPart
    Parts 15
فروختن تنش به تک‌‌پسر نازپرورده‌ی یاکوزا، آخرین چیزی هم نبود که جونگ‌کوک فکرش رو می‌کرد! آدم‌ها توی شرایط سخت بدترین تصمیمات رو می‌گیرن و جونگ‌کوک، زمانی که توی فقر و نداری دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد؛ این بهترین کار به‌نظر می‌رسید! _ تو به پول نیاز داری و من به کسی که تختم رو گرم نگهداره، معامله‌ی خوبی نیست؟ + قبوله، من تو رو پُر می‌کنم و تو حسابم رو! ژانر: رومنس، انگست، اسمات، مافیا کاپل: کوکوی
Your eyes tell || VK || Completed by purrpleworld
purrpleworld
  • WpView
    Reads 1,046,975
  • WpVote
    Votes 78,974
  • WpPart
    Parts 47
+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, angst, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29
+21 more
| 𝗛𝗲 𝗶𝘀 𝗺𝘆 𝗣𝗲𝘁𝗿𝗶𝗰𝗵𝗼𝗿 | ⱽᵉʳˢ by Chakavakvk
Chakavakvk
  • WpView
    Reads 607,360
  • WpVote
    Votes 58,110
  • WpPart
    Parts 53
{ وضعیت فیکشن: ﮼اتمام‌ یافتــه } ''' - احمق تو پسرعمه‌ی منی! - ولی هیچ پسردایی‌ای زبونشو تو حلق پسرعمه‌ش فرو نمی‌کنه، هیچ پسردایی لعنتی‌ای نمی‌تونه تو همون حرکت اول نقطه‌ی فاکینگ لذت پسرعمه‌شو پیدا کنه!" ''' - جونگ‌کوک، ما مریضیم؟ - نه تهیونگ، من مریضتم. «عشق نامتعارف بین دو اُمگا در خانواده‌های هم‌خون و جامعه‌ای کاملا پایبند به سنت» - پی‌دی‌اف فول پارت رو می‌تونید از چنل بردارید. 🗨 تلگرام : @cityofcrazypeople . . . ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝗏𝗄𝗈𝗈𝗄 / 𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏 [𝗏𝖾𝗋𝗌] 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌، 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾، 𝖲𝗆𝗎𝗍، 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍، 𝖲𝗈𝖼𝗂𝖺𝗅 𝖼𝗋𝗂𝗍𝗂𝖼𝗂𝗌𝗆. 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋 : 𝖢𝗁𝖺𝗄𝖺𝗏𝖺𝗄﮼ ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
Negative69 KOOKV by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 307,417
  • WpVote
    Votes 41,294
  • WpPart
    Parts 24
‌ᯊ منفیِ شصت‌ونه جئون جونگ‌کوک آلفای میانسالیه که از زندگی یکنواخت و یک‌رنگش خسته شده؛ اما هیچ قصدی برای رابطه و ازدواج نداره. تنها چیزی که جونگ‌کوک می‌خواد یه بچه‌‌ست، بدون مادر یا پدر دومش! تهیونگ امگایی که برای رسیدن به رؤیاش و وضع مالی بدش، قبول می‌کنه تا توله‌ی جئون جونگ‌کوک رو براش به دنیا بیاره. ‌ ژانر: امگاورس، رومنس، کمدی، فلاف، امپرگ، اسمات. کاپل: کوکوی
Between Me and You❤️‍🩹 by Saghar_Stories
Saghar_Stories
  • WpView
    Reads 85,241
  • WpVote
    Votes 12,070
  • WpPart
    Parts 35
تیمارستان جایی نیست که هرکسی بتونه توش کار کنه ... اما بیون بکهیون ، روانپزشک ارشد و رئیس بیمارستان روانی "خانه سبز" هرروز صبح با عشق به محل کارش میره و معتقده هیچکاری تو دنیا لذت بخش تر از برگردوندن یک انسان به زندگی نرمالش نیست 🌸 □■□■□■□ -به نظر من تنها کسی که میتونه به بیمار جدیدمون کمک کنه شمایین آقای دکتر -بیماریش تشخیص داده شده ؟ -بله .. اختلال کنترل خشم ! -اسمش چیه ؟ -پارک چانیول ! □■□■□■□ -ماشین من اندازه تانکه ! واقعا چجوری ندیدیش ؟ -عجله داشتم و یه لحظه نگاهمم از جاده برداشتم برای همین ندیدم ... ولی مطمعن باش خسارتش هرچقدر باشه پرداخت میکنم ... فقط کافیه بهم بگی -نمیدونم ... مثلا به اندازه اینکه باهام بیای سر قرار -من گی نیستم ! -باشه مشکلی نیست ... همین که من هستم کافیه ! □■□■□■□ Story Genre: Fluff,romance,Psychology,smut❤️‍🩹 Couple: Vkook,Chanbaek,Secret😏💏🏻 "Complete"🏞
My Angel  by A_teko
A_teko
  • WpView
    Reads 32,668
  • WpVote
    Votes 4,107
  • WpPart
    Parts 35
پایان یافته. چی‌میشه اگه یونگی و جیمین با سه تا بچه در آستانه طلاق باشن و یه روز یونگی به خودش بگه کاش به عقب برگردم و... بوم! یونگی ۱۸ ساله حالا باید همکلاسی دوقلوهاش بشه و زندگیش رو از زاویه دیگه‌ای نگاه کنه... تهش قراره چی بشه؟ جیمین از خر شیطون پایین میاد و از فکر طلاق درمیاد یا نه یونگی باید دوباره خودشو به همسرش ثابت کنه؟! دوستان فیک اقتباسی از سریال دوباره ۱۸سالگی (ساخت کره) هستش. کاپل: یونمین ساید کاپل: نامجین + تهکوک
sweet compulsion by zahrakookv
zahrakookv
  • WpView
    Reads 221,567
  • WpVote
    Votes 23,169
  • WpPart
    Parts 48
completed "اجبار شیرین" از وقتی بابام توی دولت مشغول شد همه تلاشمو کردم وارد سیاست نشم غافل از این که سیاست خودش و وارد من... در واقع زندگی من میکنه.... couple: kookv genre: romance، fluf، happy and 🥇#kookv 🥇#gay 🥇#jungkook 🥇#گی 🏅#تهیونگ
Miracle Happened💫 by Saghar_Stories
Saghar_Stories
  • WpView
    Reads 124,736
  • WpVote
    Votes 20,004
  • WpPart
    Parts 33
یتیم خونه هایبرید ها ... جایی که گونه های مختلف هایبرید رو بزرگ میکنن تا وقتی ۱۸ سالشون شد اونهارو بفروشن ... اما بکهیون نمیخواست به این سرنوشت دچار بشه برای همینم وقتی ۱۴ سالش بود تصمیم به فرار گرفت اما یه ملاقات اتفاقی باعث شد یه خرگوش کوچولوهم تو این فرار شریک بشه اما بعد از گذشت ۱۵ سال بکهیونِ پاپی معتقده که درست ترین کار زندگیش بزرگ کردن خرگوشیه که با خودش فراری داده چون جونگکوک معجزه بکهیون بود 💫 □■□■□■□■□■□■□■□ -من ... یعنی کلا همه هایبریدا ... از جهش های ژنی نوع خاصی از گونمون بوجود میایم ... یعنی .. وقتی بدنیا میایم یه حیوون کاملیم ... اما بعد از چند روز یه سری علائم تغییر شکل بروز میدیم و ... در عرض یک هفته از حیوون به آدم تبدیل میشیم ... اما جهشمون ناقصه ... یعنی گوشای گونه حیوونیمون از بین نمیره ... البته یه سری از ... ویژگی های گونمون هم تو وجودمون میمونه □■□■□■□■□■□■□■□ Story Genre: Faction,Fluff,romance,hybrid,smut🐰🐶 Couple: Vkook,Chanbaek,secret😏🐾 "Complete"🐚