BiTa60226750's Reading List
165 story
Deadly Ballet | باله‌مرگ | Vkook на haana707
haana707
  • WpView
    Прочтений 75,012
  • WpVote
    Голосов 6,487
  • WpPart
    Частей 34
༺ Deadly Ballet (کامل شده) بـالـریـن کـو؛ هنـرآمـوزی کـه با طـراحی اجرایـی از جنـس عشـق و گنـاه، قـراره بـرای اجـرای اکتبـر، بـه روی صحـنه بـره. اجـرایـی کـه مسیـر بـازگشـت افسـانه‌ی بـالـه، "کـیـم تـهـیونـگ" رو پـس از سـال‌هـای طـولانی، همـوار مـی‌کنه . . "تصمیم گیرنده‌ی بدنِ یک بالرین، توی جمجمه‌ش نیست جونگکوک، فرمان از ماهیچه‌ های بدنه! و می‌دونی مهمترین ماهیچه‌ی بدن چیه؟ قـلـب! " . "-جیمین. -بله؟ -ازم بپرس جونگکوک کجاست. -چی؟! -مگه به گوشی جونگکوک زنگ نزدی؟ پس ازم بپرس جونگکوک کجاست! -خب... جونگکوک کجاست؟ -توی بغلم خوابیده." . ┊Genres: Romance, Drama, Smut, Angst ┊Couples: Vkook, Hopemin ┊Writer: Hana (@VKballet) ┊«این فیکشن ژانر فلاف و فضای ملایم و یکنواختی نداره» .
𝑯𝒂𝒍𝒇 𝑩𝒍𝒐𝒐𝒅 𝑷𝒓𝒊𝒏𝒄𝒆 | شاهزاده‌ی دورگه  на haana707
haana707
  • WpView
    Прочтений 5,135
  • WpVote
    Голосов 773
  • WpPart
    Частей 7
جئون جونگ‌کوک که یه شاهزاده‌ی دورگه‌ست، سال‌هاست به سیاتل تبعید شده. اون توسط مردی ناشناس به فرزند‌خوندگی پذیرفته و برای به‌دست‌آوردن تاج‌وتخت آماده شده؛ اما حالا شاهزاده بعداز سال‌ها تحمل، از قوانین حوصله‌سربر کاخ خسته‌ست، پس تصمیم می‌گیره روز تولدش بزرگ‌ترين قانون پادرینو رو زیرپا بذاره و برای یک روز فرار کنه. فراری که اون رو به مرد عجیبی می‌رسونه؛ مردی که قراره کلید شناخت پادرینو برای شاهزاده باشه... ‌ ‌ ‌ ‌برشی از داستان: - گاهی احساس می‌کنم به هیچ‌جا تعلق ندارم... - بهم اجازه می‌دی؟ - برای چی؟ - که روی تنت عطر خودم رو به‌جا بذارم و بهت نشون بدم تنها جایی که نیازه بهش تعلق داشته باشی، منم! - قول می‌دی... مراقبم باشی؟ - همیشه. ᤴ 𝖭𝖺𝗆𝖾: #HalfBlood - چهارشنبه‌ها ᤴ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: Vkook ᤴ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: Romance, Smut, Drama, Political-Royal ᤴ 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋s: Hana #MultiShot ⑈
Insolent | گستاخ на meshimara
meshimara
  • WpView
    Прочтений 93,920
  • WpVote
    Голосов 9,300
  • WpPart
    Частей 30
| رمنس | اسمات | آرتیستیک | راز آلود | وقتی قراره نقاش مخصوص معروف ترین گالری دار هنری نیویورک باشی و یک مجموعه نقاشی نود از خود صاحب گالری نقاشی کنی... تهیونگ نگاه دقیقی به صورت خونسردش کرد و گفت: _ با نگاه کردن به تن لخت مردها که مشکلی نداری؟ جونگ کوک پوزخندی زد و جواب داد: _موقع نگاه کردن به سوژه با چشمام باهاش عشق بازی میکنم ، تو چی؟ تو مشکلی با این موضوع نداری؟ Vkook | kookv تمام شده 🫀 Shinara✨
Sugar Cherry [VKOOK] на ZERONT
ZERONT
  • WpView
    Прочтений 452,321
  • WpVote
    Голосов 81,047
  • WpPart
    Частей 40
[Complete] "نگران نباش شوگر من کمک های اولیه رو خوب بلدم." "مطمعنم فقط به خاطر تنفس مصنوعیش رفتی یاد گرفتی." ꪊᦔᧁꪊᦔᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔ جئون جونگ‌کوک، تیکتاکر معروفی که توی لایو باید مجازاتی که فالوراش براش تایین میکنن رو انجام بده.
° ᴍɪ ᴘᴀᴢ ° (kookv - vkook) на rira_drk
rira_drk
  • WpView
    Прочтений 543,522
  • WpVote
    Голосов 52,484
  • WpPart
    Частей 44
[complete] + "اسپانیایی ها یه اصطلاح دارن، بهش میگن 'mi paz'... به معنی آرامش ابدی... وقتی حس می‌کنی یه نفر برای تمام عمرت کافیه و می‌تونه تا پایان زندگیت برات یه آرامشی ابدی باشه...و تو... تو "می پاز" منی تهیونگ." + "مهم نیست الهه ی ماهِ لعنتی تو رو به عنوان جفت خواهرم درنظر گرفته... من تو رو به هیچ کسی نمی‌دم ته..." " تو سهم من از آرامشی :) " .. « کاپل : کوکوی - ویکوک (ورس) » « ژانر : رمنس، امگاورس، اسمات »
Lips on your skin|Kookv на nasi_lynx
nasi_lynx
  • WpView
    Прочтений 451,506
  • WpVote
    Голосов 49,250
  • WpPart
    Частей 33
[] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخوای بگی که همه عمرت رو توی یه گاراژ گذرونده بودی؟! " - " یونگی هیونگ...حالا ازم متنفر شدی؟! " - " متنفر؟! اونم بخاطر اینکه بابای روانیت کل زندگیت تو رو زندانی کرده بود؟! تو یه احمقی جیمینا! " •• Yoonmin 🔞 ~ تایپ فن‌فیک : INTP •° این فیک خودمه و به هیچ عنوان حق ندارید جای دیگه بذاریدش! °•
𝐁𝐥𝐮𝐞𝐌𝐚𝐫𝐠𝐚𝐫𝐢𝐭𝐚ᴷᴼᴼᴷⱽ ᴬᵁ на Annil_o
Annil_o
  • WpView
    Прочтений 385,540
  • WpVote
    Голосов 30,990
  • WpPart
    Частей 27
جونـگ‌کوک، بوکسور معروفی که به بی‌رحمی و زورگویی مشهور شده بود، بازی بدی رو با پسرک مو آبی شروع کرد؛ به طوری که نمی‌دونست قراره هم‌خوابگی بعد از هر فایتش با اون پسر باکره و خجالتی‌ رو به اعتیادش به مارگـاریتا ترجیح بده. _ من تموم زندگیم رو درحال مسابقه دادن بودم و به هیچ‌کدومشون باخت ندادم؛ چون‌ تونستم و بلد نیستم باختن رو. میون همه‌ی این مسابقه‌ها، تو با بی‌انصافی کاری کردی که ببازم -چی رو؟ _ قلبم رو به لبخندت آسمون کوچولو 𝅏 𝗡𝗮𝗺𝗲: Bluemargarita 𝅏 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Fluf, Smut, Romance, Sports 𝅏 𝗨𝗽: جمعه‌ها و دوشنبه‌ها 𝅏 𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: KOOKV فصل اول: پایان یافته. فصل دوم: پایان یافته. «فصل‌ها به هم مربوط نیستند و داستان‌های جدای از همدیگه رو دارن»
ʟɪꜰᴇ ᴀꜰᴛᴇʀ ʜɪᴍ на Mahiora5
Mahiora5
  • WpView
    Прочтений 42,728
  • WpVote
    Голосов 5,789
  • WpPart
    Частей 16
[ کامل شده] جیمین امگایی نابیناست که آرزو داره جفتش رو ملاقات کنه. چه اتفاقی می‌افته اگه از طرف خاندان مین براش درخواستی فرستاده بشه، درخواستی با مضمون ازدواج با پسر دوم خاندان مین؟؟ ɴᴀᴍᴇ: ʟɪꜰᴇ ᴀꜰᴛᴇʀ ʜɪᴍ ɢᴇɴᴇʀ: ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀꜱᴇ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , ᴀɴɢꜱᴛ, ᴍᴘʀᴇɢ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ʏᴏᴏɴᴍɪɴ ᴡʀɪᴛᴇʀ: ɴᴀʀɢᴇꜱ
red eyes🥀 на jkvfic_
jkvfic_
  • WpView
    Прочтений 3,874
  • WpVote
    Голосов 334
  • WpPart
    Частей 2
بدهی؟ آره بدهی که تمام زندگی و آزادیش رو تو یک روز به کیم ویکتور باخت.... اون عوضی مافیا با دست گذاشتن رو نقطه ضعف جونگکوک تونست اونو تو قل و زنجیرش حبس کنه.... اونم ازدواج با مادرش...... اون میتونه همزمان از عشقی که به اون مرد داره بگذره و انتقام بگیره؟ برشی از داستان~ اینبار از کمر جونگکوک گرفت سمت خودش کشید که بهم برخورد کردن و صورتشون باهم مماس شد.... روی لبهاش زمزمه کرد... _تاوان حسابت رو خانوادت پرداخت میکنن جونگکوک، تو میشی پسر خوانده من، و اون زمانی که اسمت بره تو شناسنامم، اون وقت میگم.... نزدیک تر شد و آروم لب زد: _به جهنمِ ویکتور کیم خوش اومدید کیم جونگکوک! ژانر:هپی اند،مافیایی،اس‌مات،ماجراجویی،رمنس..... کاپل: ویکوک ، مشخص نیست.... اسم داستان:چشمان قرمز....