ForughZakaria's Reading List
185 stories
 The Kim troublebook   by seven7purple
seven7purple
  • WpView
    Reads 287
  • WpVote
    Votes 78
  • WpPart
    Parts 1
دردسرنامه کیم | The Kim troublebook 《 _ خبر دسته اول برای خانواده ی کیم. بابا توییتر نصب کرده! + بابا توییتر نصب کرده؟!!! × بابا توییتر نصب کرده؟!!! 》 به " دردسر نامه‌ کیم " خوش اومدید. جایی که هر کیم بدون استثنا یه دردسری برای خودش یا خانوادش درست کرده . دردسرنامه کیم علاوه بر دردسر ها، شامل اتفاقا و اخبار دسته اول این خانواده هم میشه. درست مثل امروز... " بابا توییتر نصب کرده " 《 به نام خدا . با سلام و احترام . این اکانت برای آقای کیم نامجون میباشد . شما میتوانید با زدن بر روی گزینه ی Follow, بنده را دنبال کنید.》 از شما دعوت می‌شود با داستان های عجیب و غریب و خنده دار کیم فمیلی همراه باشید^_^. کاپل اصلی : نامجین کاپل فرعی : یونمین ، ویکوک ، هوری ( تقریبا میشه گفت بین کاپل های اصلی و فرعی تفاوتی نیست و به همشون به یک اندازه پرداخته میشه ) ژانر : AU ، طنز، رمنس، روزمره، فلاف، اسمات به قلم " آماریلیس " #نامجین #ویکوک #یونمین #جیهوپ #فیکشن
سیاه سفید by fiction_crystal
fiction_crystal
  • WpView
    Reads 441
  • WpVote
    Votes 120
  • WpPart
    Parts 2
«بین ما هر چیزی وجود داشته باشه، قطعاً اون چیز "اعتماد" نیست! من نمی‌خوام بازم با بدبینی و اعتماد ناپایدار تو نسبت به خودم سروکله بزنم.» کلمات یوهان مثل تیغ بُرنده بودن و با هر جمله‌ش بدن گائون منقبض‌تر می‌شد‌. از نظر یوهان، گائون فقط یه خانواده می‌خواست تا بخشی از تنهایی و خلاء زندگیش رو پر کنه و یوهان... دنبال چیزی فراتر از خانواده می‌گشت. اون قلب گائون رو می‌خواست. روح اون پسر و جسمش رو... بدنش برای داشتن بدن اون پسر داشت فریاد می‌کشید و در مقابل تنها چیزی که دریافت می‌کرد، پوچی بود. نمی‌تونست با این احساسات، پسر مقابلش رو در کنار خودش نگه داره وقتی دائماً هوس سلطه پیدا کردن روی جسم گائون؛ منطقش رو می‌دزدید. نویسنده: 𝑴𝑨𝑺𝑼𝑴𝄢 ویراستار: ♧Fatemeh کاپل: کانگ یوهان و کیم گائون (فیک از سریال قاضی شیطان / the devil judge)
𝗦𝗖𝗛𝗜𝗖𝗞𝗦𝗔𝗟 🤍❄️ by speech_Kim
speech_Kim
  • WpView
    Reads 1,963
  • WpVote
    Votes 351
  • WpPart
    Parts 8
Name: 𝗦𝗖𝗛𝗜𝗖𝗞𝗦𝗔𝗟 ❄️🤍 couple: Namjin - Vkook - Hopemin Genre: Omegaverse - Mperg - Romance - Drama " 𝗛𝗮𝗽𝗽𝘆 𝗘𝗻𝗱 " امگای بارونی، با قلبی لرزون و چشم‌هایی که از ترس و تردید می‌درخشید، قدم به کوهستان سرد و برفی گذاشت، ورودی جنگل پوشیده از برف و نامه‌ی تو دست‌هاش مشخص می‌کرد نزدیک اون پکِ وهم‌آور شده! هوای یخ‌زده، گونه‌های رنگ‌پریده‌اش رو می‌سوزند و هر قدمی که روی برف‌های نرم و سنگین برمی‌داشت، صدایی خفه در سکوت ترسناک درخت‌ها طنین می‌انداخت و با صدای جغد و زوزه‌ی حیوانات ترکیب می‌شد. تنها و بی‌هیچ پشتیبانی، با دلی شکسته و امیدی لرزون به حرف دایی ناتنی‌اش اعتماد کرد؛ تنها بازمانده‌ از خانواده که سایه‌ای دور و محو از گذشته‌اش بود. جین می‌دونست که دیگه، برگشتن ممکن نیست. پشت سرش شهری بود که اون رو طرد کرده بود و پیش روی چشم‌هاش دنیایی ناشناخته و خشن، اما شاید، در اون کوهستان یخ‌زده، فرصتی برای شروع دوباره و پیدا کردن پکی که همیشه آرزوش رو داشت، به لطف تنها فرد باقی مونده از خانواده‌اش در انتظارش بود. برف روی شونه‌های ظریف و پهنش می‌نشست و رایحه‌ی بارونش با نسیم سرد کوهستان درهم مخلوط شده بود، انگار که طبیعت باهاش همدردی می‌کرد. با هر قدمی که برمی‌داشت، قلبش بین ترس و امید در نوسان بود.
rebellious(سرکش)  by Querencia_Metanoia
Querencia_Metanoia
  • WpView
    Reads 52,807
  • WpVote
    Votes 4,823
  • WpPart
    Parts 53
🂡🂡🂡مردی، زاده از قدرت، که نگاهش زمین رو از حرکت می‌اندازه. سرد، خاموش، مثل سایه‌ای که همیشه یه قدم از مرگ جلوتره. می‌گن بی‌رحمه، سنگه، اما هیچ‌کس نمی‌دونه تنها کسی که دل این جهنم‌زاده رو لرزوند، یه انتخاب بود. انتخاب سرپرستی یه پسر پاک، که چشم‌هاش لبریز سکوت بود و دست‌هاش هنوز با جهان سیاه اون آشنا نشده بودن. اما عشق همیشه آغوش نیست. اون پسر، زیر پر و بال این مرد، سوخت، شکل گرفت و درآخر زهر شد. حالا آس پیک پنهان در تاریکی اون مرده؛ یه سلاح مرگبار که پنهون پشت لبخندی دلرباست. برای اون مرد می‌کشه، بدون پرسش، بدون مکث و از جسد دشمن‌هاش، پله‌هایی می‌سازه، پله‌هایی رو به مردی که نجاتش داد، نابودش کرد و حالا تنها آغوشیه که حاضرِ توی آتیشش بمیره. این داستان سقوطی‌ست در لباس نجات، عشقی زهرآلود، میان قاتل و نجات‌یافته‌ای که خود تبدیل به مرگ شده. 🂡🂡🂡🂡 برشی از فیک 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 «-اونقدر بهت نزدیک شدم که میتونم لمسش کنم، دردهات، آرزوهات و لذت هات میخوام همشون رو احساس کنم» 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 «پشیمون نیستم، حالا هدفم معلومه، میخوام روی زمینی که قدم میزنی فرشی از جنس دشمن هات پهن کنم.» Genre: mafia, action, drama , romance, smut, verse نویسنده: hediyeh
𝘼𝙢𝙤𝙧𝙖𝙣𝙨𝙞𝙖 🩶🩸 by speech_Kim
speech_Kim
  • WpView
    Reads 3,297
  • WpVote
    Votes 71
  • WpPart
    Parts 2
Name: 𝘼𝙢𝙤𝙧𝙖𝙣𝙨𝙞𝙖🩶🩸 couple: #vkook #yoonmin #namjin #sope Genre: #Criminal #romance #drama #comedy (maybe) " 𝗛𝗮𝗽𝗽𝘆 𝗘𝗻𝗱 " ? :) "آمورانسیا" قصه‌ی عشقی بود که همیشه یک قدم از رسیدن فاصله داشت. عشقی که گاهی در سکوت رشد می‌کرد، در نگاه‌های دزدیده‌شده جان می‌گرفت و در دلِ دل‌تنگی، آروم آروم می‌سوخت. شاید اینجا شهر خواستن و نرسیدن باشه، شاید چشم‌پوشی از خود برای لبخند معشوق، زنده‌کردن خاطراتی که درد دارن، اما شیرینن و زندگی‌کردن با خیال کسی که دیگه نیست، اما هنوز وجود داره در قلب، در خاطره، در هر ضربان. جونگ‌کوک، پسر سر به‌هوای فرمانده جئون، به‌خاطر سوءتفاهمی ساده وارد بازی خطرناکی شد؛ بازی‌ای که به دست پسرعمه‌اش، سرگرد مین یونگی، و سروان تازه‌وارد، کیم تهیونگ، چیده شده بود. قرار بود طعمه‌ی پرونده‌ای بشه که هیچ آینده‌ای براش نوشته نشده... نه برای مجرم، نه برای مأمور، و نه برای قلبی که بی‌صدا عاشق شد!
ANAEL | VKOOK by thejulydream
thejulydream
  • WpView
    Reads 11,236
  • WpVote
    Votes 1,337
  • WpPart
    Parts 35
𓏲،🗒️Story Description : بین هیاهوی غمی که میون زندگی کیم تهیونگ جریان داشت، به جا آوردن رسم عاشقی مقابل کافه‌چی جوانی که قلب زیبا و مزین به پاکی خودش رو به وجود سیاه شده‌ی مرد هدیه کرده بود؛ درست شبیه به دست نیافتنی‌ترین آرزوی ممکن به نظر می‌رسید. مرد سیاه‌پوش لئونارد که گاهاً برای وصف آتش خانمان‌سوزی به نام عشق دست به قلم می‌برد؛ چنان دیوانه‌وار به پسر زیبایی که پشت پیشخوان «کافه آنائل» می‌ایستاد و شیرینی لبخندهاش رو به نگاه خسته‌ی تهیونگ می‌بخشید دل باخته بود که برای هر یک ثانیه دیدن جونگ‌کوک، بارها مقابل خالق این پسر بی‌نقص، سر به تعظیم فرود می‌آورد. - 𓏲➸ Part Of The Story : _ شبیه همیشه نیستی، انقدر نوشیدی که کلماتت رو بدون هیچ ترسی به زبون میاری. _ تو چی پسرم؟ از اینکه انقدر عمیق به چشم‌های آدم مستی زل زدی که بی‌پرواتر از همیشه لمست می‌کنه نمی‌ترسی؟ _ من هیچ‌وقت از تو نمی‌ترسم تهیونگ! - ᭝ Main Couple ➸ VKook ᭝ Sub Couple ➸ Secret ᭝ Genre ➸ Romance, Drama, Mystery, Angst, Smut ᭝ Age Category ➸ NC +18 ᭝ Writer ➸ Roya ᭝ Writer id ➸ Telegram [TheJulyDream] Instagram [TheJulyDream_] ᭝ UP⏱ ➸ Once every two weeks
𝗗𝗔𝗚𝗚𝗘𝗥 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞  by vkfic_
vkfic_
  • WpView
    Reads 728,465
  • WpVote
    Votes 96,489
  • WpPart
    Parts 39
هیچ‌وقت توی بدترین کابوس‌هام هم فکر نمی‌کردم برادر ناتنی‌ای که همیشه درباره‌ش می‌گفتن، همون جفتی باشه که سرنوشت برام انتخاب کرده. جئون جونگکوک، یه آلفای مغرور که از ازدواج پدرش با کیم ته‌هی ناراضیه و اون زن رو یه هرزه می‌دونه، اما هیچ‌وقت حتی به ذهنشم نرسیده بود که پسر همون زن، یه آلفای خون‌خالص، جفتش باشه ... یعنی کیم تهیونگ. «تو یه بی شخصیتی که رایحه‌ش حالمو بهم میزنه.» Dagger [ خنجر ] Couple : Taekook , Namjin , Sope تهکوک ، نامجین و سپ [ شیپ یونگی و هوسوک ] Genre : Omegaverse , Action , Romance , Smut Writer : Mahla Instagram : Vkfic_ Telegram : Tkfic Start:1404,01,01 تایم آپ نامنظم
(GANGSTER) COMPLETED   by sahar_78
sahar_78
  • WpView
    Reads 559,332
  • WpVote
    Votes 54,973
  • WpPart
    Parts 71
جونگکوک بخاطر وابستگی شدیدی که به پدرخونده‌اش کیم تهیونگ داشت، دلش میخواد همه‌جا کنارش باشه حتی تو زندان.
𝗛𝗼𝘁 𝗕𝗼𝘅𝗲𝗿: 𝗝𝗲𝗼𝗻ᵃᵘ by KookAtTaelaxy
KookAtTaelaxy
  • WpView
    Reads 268,220
  • WpVote
    Votes 26,814
  • WpPart
    Parts 33
𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘝 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘊𝘰𝘮𝘦𝘥𝘺, 𝘚𝘱𝘰𝘳𝘵𝘺, 𝘈𝘯𝘨𝘴𝘵, 𝘚𝘮𝘶𝘵 از - حرف‌های گنده‌تر از دهنت می‌زنی بچه! به - یک بار برای همیشه می‌گم و بهتره خوب توی گوشت فرو کنی تهیونگ! تا زمانی که جزئی از وجود منی حق اینکه به جایی که بهش متعلقی برنگردی رو نداری! هیچ اهمیت فاکی‌ای نمی‌دم، قهری، آشتی‌ای، ناراحتی، دوستم داری یا ازم متنفری! تا زمانی که انقدر می‌خوامت به کنار من بودن محکومی، فهمیدی؟!