فیکشن : گرگ فصل ها : پایان یافته 🐺 فصل اول : * تمام شده * فصل دوم : * تمام شده * نویسنده : آرینا کاپل : جنلیسا ژانر : گرگینه؛ ورزشی؛ ماوراطبیعی؛ عاشقانه؛ درام؛ انگست خلاصه : جنی دختری ثروتمند که زندگیش رو با تفریح و خوش گذرونی میگذرونه و به اجبار خانواده اش یه بالرین میشه یه روز با یه گرگ سفید زخمی برخورد میکنه جونش...
جنی وبتون نویس معروفیه که توسط یه گروه مافیایی دزدیده میشه و شرایط برای ادامه زندگیش روز به روز سخت تر میشه.. . . . جنی:اینجا کجاست؟ لیسا:من ازت مراقبت میکنم جنی .. . . . ژانر : اکشن .. عاشقانه .. اسمات .. * * * * #jenlisa .. #blackpink .. #cheasoo .. #jisoo .. #jennie .. #rose .. #lisa .. @bp_jenlisa_23_forever
یک هرزهٔ عوضی و استریت که هر چیزی که میخواست رو داشت-جنی در یک روز غیرمنتظره با یه پلی گرل منحرف به اسم لیسا، ملاقات میکنه؛ اون دو نفر، مثل آتیش و یخ هستن، پس..چه اتفاقی قراره براشون بیفته؟ Cover by: lisarius
~وضعیت:°پایان یافته°~ چجوری شد که اومدی تو زندگیم...زندگی سیاه و بی رنگ من با ورود تو رنگارنگ شد...خوب موقعی وارد زندگیم شدی! آخر داستان ما چی میشه؟خوب تموم میشه...ما به هم میرسیم؟! 🔞این فیک دارای صحنه های زیادی است🔞 Lis_top jisoo_top Cupels : jenlisa & chaesoo Another cupels : seulrene & ryuji Romantic_smut_ha...
زندگی تو یه پادگان که فرمانده اش یه عوضی خشن باشه، میتونه چطور باشه ؟! لالیسا مانوبان، فرمانده با جسارتی که برای به دست آوردن سرباز کوچولوی لوسش هرکاری میکنه. "از این فرمانده لعنتی متنفرم، چطور میتونه من، دخترِ ژنرال کیم رو دست کم بگیره ؟" وضعیت : کامل نشده [در حال آپ] ⚠️
مگه چیکارش کرده بودم که میخواست جلوی چشمام خودشو بکشه؟ میخواست مطمئن شه هیچوقت دیگه نمیتونم بخندم؟ شاید این جوری مطمئن میشد همه ی لبخندام برای همیشه متعلق به اون باقی میمونه امید وارم از خوندنش لذت ببرید:)
پارک چهیونگ، قاتل سریالی تحت تعقیبی که آوازهٔ جنایت هاش در تموم شهر پیچیده؛ چی میشه اگه کارگاه پلیس، کیم جنی وظیفه رسیدگی به این پرونده رو به عهده بگیره؟!
پارک چهیونگ وقتی از زندان آزاد میشه نمی‌دونه چطور باید به زندگی برگرده. سوالی که صاحب ریز جثه‌ی آپارتمان کناری که حالا باید با پسر کوچولوش تنهایی از پس تمام مشکلات بربیاد هم هر روز از خودش می‌پرسه. "من شاید لیاقت یه زندگی خوب رو نداشته باشم. اما تو و سونگ جین دارید. پس تا آخرش اینجا کنارتون می‌مونم تا مطمئن بشم یک ثا...
'فریب' تو دنیایی که همه مشغول فریب همدیگه هستن چجوری باید اعتماد کرد؟ دشمن همیشه در تلاشه که جایی بهت زخم بزنه اما همیشه که زخم زدن کار دشمن نیست گاهی از نزدیک ترین ادم زندگیت زخم میخوری و اونجاست که با خودت میگی چرا من؟ کدوم کارم اشتباه بوده؟ ولی مهم اینه که خودتو نبازی بلند شب و قوی تر ادامه بدی..... جنی 19 سال از...
◉ نام فن فیک: #بعد_از ◉ ژانر: رمنس_درام_مادلینگ • ◉خلاصه : چرا رهام کردی؟ بهت گفته بودم که دیوانه وار عاشقتم...من بعد از تو دیگه خود قبلیم نشدم! قسمتی از فیک : با حرص نفسشو بیرون داد -«رزی ول کن دستمو...بزار با خوشی از هم خداحافظی کنیم» فقط سرمو به چپ و راست تکون دادم و التماسش کردم +« جیمین تروخدا...من بدون تو میمیرم...
اگر سلطان میدونست که دخترش مرتکب چه اشتباهی میشه حاظر میشد که با دشمن قسم خورده اش متحد بشه؟ به محض برخورد لب ها دخترک در قلب طوفان بود! ژانر:تاریخی.تخیلی.عاشقانه.
