•Liked•
29 stories
Irresistible [L.S] *Completed* by darya_stylinsonff
darya_stylinsonff
  • WpView
    Reads 34,252
  • WpVote
    Votes 6,586
  • WpPart
    Parts 37
چون تو برای من خواستنی، ممنوع، و هر چیزی بین این دو مفهومی. و من به سادگی نمیتونم مقاومت کنم...
Different (L.s) (completed) by Larryfanfic_HL
Larryfanfic_HL
  • WpView
    Reads 174,822
  • WpVote
    Votes 19,717
  • WpPart
    Parts 99
+اين داستان عشق نيست +داستان اعتياده
Same Ocean Eyes [L.S] by rojii_tommo
rojii_tommo
  • WpView
    Reads 128,064
  • WpVote
    Votes 19,433
  • WpPart
    Parts 86
_نایل؟حالت خوبه؟من صدای داد شنی... هری سرشو بالا اورد و پسر با دیدنش انگار کلماتش رو از یاد برد _تو... اون با شوک زمزمه کرد +لو..لویی...!؟ ~roji tommo 2 in fanfiction🖇 1 in larrystylinson🖇 1 in harrytop🖇 1 in harrystyles🖇
The marauders  by yasssssHP
yasssssHP
  • WpView
    Reads 6,581
  • WpVote
    Votes 927
  • WpPart
    Parts 23
داستان از آن جایی شروع می شود که جیمز پاتر و سوروس اسنیپ در قطار برای اولین بار همدیگر را می بینند و و‌دشمنی آنها نیز از آنجا نشأت می گیرد. بعد ها جیمز در میابد که لی لی (که او را هم در قطار دیده بود) مانند دیگر دختر ها نیست و مدام سعی می کند توجه او را جلب کند
EMPTY NOTE by AsraAghaii
AsraAghaii
  • WpView
    Reads 31,411
  • WpVote
    Votes 6,168
  • WpPart
    Parts 10
غریبه‌ام با هویتی که از آن منه و نیست. راهی برای نجات پیدا نمیکنم. هیچ چیز رو بخاطر نمیارم. چیزی برای فکر کردن ندارم. حتی به یاد نمیارم این درد از کجا نشات میگیره. هیچ چیز رو به یاد نمیارم.
Liberte noire - 20th  by pegahfk
pegahfk
  • WpView
    Reads 114,356
  • WpVote
    Votes 21,353
  • WpPart
    Parts 75
آزادی سیاه " بالاتر از سیاهی کجاست لویی؟" " نمی دونم، شاید همین نقطه که ما ایستادیم " خلاصه : داستان تو قرن ۲۰ اتفاق می افته، هری مجبور میشه برای کاری بره به یکی از شهر های آلمان و موقتا تو یکی از هتل ها می مونه که از قضا مدیر اون هتل ... ~ sharing - no smut ~slow update ~slow burn & angst
Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation) by PersianGayVodka
PersianGayVodka
  • WpView
    Reads 138,454
  • WpVote
    Votes 30,050
  • WpPart
    Parts 52
[Completed] پنج سال پیش، هری استایلز برای تبدیل شدن به یک خواننده و هنرمند، زادگاهش رو ترک کرد. هری به اون چه که پشت سرش به جا گذاشت توجه زیادی نکرد- یک زندگی، یک خانواده، و یک همسر... کسی که روزی از خواب بیدار شد و فهمید هری ترکش کرده. و حالا، هری همه چیز داشت: پولدار و معروف بود و همه ستایشش می کردند، از جمله دوست پسرش. اما وقتی حرف جدی شدن رابطه به میان اومد، هری مجبور شد با تمام واقعیت های ناراحت کننده ی گذشته اش رو به رو بشه - و لویی. کسی بود که تمام برگه های طلاقی که هری در طي پنج سال گذشته براش فرستاده بود رو پس فرستاد. ------ H a p p y E n d i n g ------ Written by: @Hattalove (AO3) Translated by: Persian Gay Vodka Team
•Fading• [L.S]  by SeTaRe4
SeTaRe4
  • WpView
    Reads 220,726
  • WpVote
    Votes 31,817
  • WpPart
    Parts 48
[Complete] لویی زیبایی رو، ترکیب رنگ‌ها و جنس‌های مختلفی که حس ظرافت رو درون آدم‌ها به‌وجود میارن، میشناسه. اون درحالی که داره توی دانشگاه فشن میخونه، هر روز این ترکیب‌ رو میبینه. برش لباس‌ها، رنگ پارچه‌ها، پیچیدگی‌ طرح‌ها، همهٔ این‌ها کنار هم قرار میگیرن تا یه‌چیز زیبا رو بسازن. ولی وقتی که یه دانشجوی علوم با پاهای بلند و لبخندی که چال‌ گونه‌هاش رو به نمایش میزاره قبول میکنه که مدل لویی بشه، لویی میفهمه که تازه زیبایی رو پیدا کرده. هری فکر میکنه لویی فقط به کسی نیاز داره که بهش ثابت کنه چقدر زیباست. °Persian Translation°
Wanted Housemates [L.S](Persian Translation) by PersianGayVodka
PersianGayVodka
  • WpView
    Reads 121,235
  • WpVote
    Votes 21,617
  • WpPart
    Parts 28
[Completed] لویی به تازگی به همراه دوست پسرش یه خونه ی پنج خوابه خریده. ولی دوست پسرش بهش خیانت می کنه پس لویی اون رو از خونه پرت می کنه بیرون... با این حال خونه رو خیلی دوست داره و یه آگهی در اینترنت می ذاره تا بتونه این خونه رو با چند نفر شریک بشه... که این همخونه ای ها شامل نایل، یک برنامه نویس الکلی، زین، یه معلم جذاب پیش دبستانی، لیام، یه استریپر مهربون و هری،یه روانشناس جنسی عجیب میشه! و لویی درباره ی همه ی این ها اصلا مطمئن نبود... Written by: @Crypticfangirl Translated by: @Vampire_sh17
Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED by mayda_fanfic
mayda_fanfic
  • WpView
    Reads 359,012
  • WpVote
    Votes 59,368
  • WpPart
    Parts 79
Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!