Select All
  • تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S²
    68.7K 9.5K 38

    مبادا که اشتباهی فصل اول این فیکشن رو اسکیپ کرده باشید📍 خلاصه‌ی قصه این است: ²⁰²⁴ « - آدما فرق دارن! شاید من به قدری برات ارزش نداشتم که اون‌موقع بمونی به پای حرفی که بیست و چهارساعت هم ازش نگذشته بود... اما من، فکر کردم مال منی... که قلبت، فکرت، تنت، همه‌شون به من تعلق داره... همه بهم می‌گفتن بهت اعتماد نکنم... می‌گ...

  • تُو تنها متعلّق به منی‌! | Completed S¹
    68.2K 10.6K 23

    خلاصه‌ی قصه این است: ²⁰¹⁸ «_ اونقدر قوی‌ای... که حتی منو هم زمین انداختی... اونم بدون اینکه کار خاصی کنی... فقط با ساده ترین سلاحی که داری انجامش دادی... چشمات! ~~~ _ ازت بدم نمیاد، تا حالا هم انقدر به گرایشم فکر نکردم که بخوام به این نتیجه برسم که فقط از دخترا خوشم میاد... فقط... زندگی کوفتیم همیشه بهم ثابت کرده نبای...

    Completed  
  • Distances are shortened (Season 2)
    29.4K 4.6K 15

    𖤜᭄ Fallow me ♡ قبل از شروع فیکشن فصل اول آن را با نام ( That summer has passed) در همین پیج مطالعه کنید Season 2: Completed• فصل دوم فیکشن : آن تابستان که گذشت... That summer has passed Season 2 ویکتورکیم مدل سرشناس آمریکایی بعد از ده سال برمیگرده که عشق قدیمیش رو پیدا کنه و بهش نشون بده که چقدر قدرتمند شده... چی میش...

    Completed  
  • That Summer Has Passed (Season 1)
    67K 11.5K 28

    𖤜᭄ Fallow me ♡ Season 1: Complete جونگ کوک پسری بازمانده ی یه تصادف و تهیونگ نوجوان ناشنوایی که از کلیسا اومده باهم توی روستا آشنا میشن و عشقی که بین دو قلب شکسته اتفاق میوفته... Genre ⟱ ᯓ Diary - Smut 🔞 - Romance Couple ⟱ ᯓ KooKV Up⟱ ᯓ Complete ࿐* Writer ⟹ ABK

    Completed  
  • Survivor S2 | Kookv
    1K 212 4

    در دنیایی که ویرانی برش سایه افکنده، هیچ‌چیز ان طوری نیست که به نظر می‌رسد! اما اگر در میان آجر‌ها و بوی خون و آهن، غنچه عشقی بدون هیچ ترس و دلهره‌ای جوانه بزند چه؟! چنین عشق رام نشدنی و بی‌باکی در چمن‌زار ربات‌ها نجات می‌یابد؟! یا تبدیل به یک افسانه غمگین دیگری در تاریخ می‌شود؟! ▫️کاپل‌ها: کوکوی، نامجین، یونمین ▪️ژان...

    Mature
  • Survivor S1 | KookV
    21.6K 5.1K 35

    کیم تهیونگ ۲۰سال از ترس ربات‌هایی که روی زمین آزادانه راه می‌رفتند، در زیرزمین پنهان شده بود و درباره درخت، اسمان و حتی خورشید خیال بافی می‌کرد اما در روز تولدش همون ربات‌هایی که رویای رام شدنشون رو داشت؛ زندگیش رو سیاه کردند. اما شاید تمام این اتفاقات کار تقدیر بود! شاید تقدیر بود که می‌خواست قطعات تلخ روزگار رو کنار...

    Completed   Mature