Vkook
192 stories
red gun/vkook  by kim_karsaa
kim_karsaa
  • WpView
    Reads 212,402
  • WpVote
    Votes 21,132
  • WpPart
    Parts 41
-اسلحه سرخ- هیچوقت فکر نمیکردم عاشق اون مزاحمی که برام نود فرستاد بشم.. • ژانر:فیک چت، کمدی، عاشقانه، اسمات، زندگی روزمره • کاپل اصلی:تهکوک • فرعی:یونمین •پایان یافته•
My you  by Vkookchild9597
Vkookchild9597
  • WpView
    Reads 474,397
  • WpVote
    Votes 61,470
  • WpPart
    Parts 60
_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد. _یه لحظه یه لحظه، الان چی گفتی؟ _گفتم امگای قوی داری... _نه نه بعدش، قسمت دوم جمله‌ات... تـ... تو گفتی چی؟ بچه؟! ساحره ابرویی بالا انداخت و پلک زد. _نمی‌دونستی؟ امگات بارداره... Writer: Ashil Couple: Vkook, Hopmin, Taehi Genre: omegaverse, action, fantasy, romance, mpreg, smut
Van Gogh was his god! • [Completed] by amaraaa_7
amaraaa_7
  • WpView
    Reads 95,103
  • WpVote
    Votes 15,728
  • WpPart
    Parts 45
•Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخند‌هایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفره‌ی سفیدی و غم‌هاش رو روی سر شهر پهن کرده بود، خیره شد: _من تفاله‌های باقی مونده از تنهایی‌های یک نقاش دیوانه‌م... حاصل مرگ بی‌رحمانه‌ش توی تنهایی... چطور میتونم بخندم یا اشک بریزم وقتی فراموش کردم که چطوری باید زندگی کنم؟ من همه چیز رو فراموش کردم، دوست داشتن رو، فکر کردن، نقاشی کردن و حتی فریاد زدن... خیلی وقته مردم... مرده‌ها که لبخند نمیزنن!
Wrong Distance | Completed by callmeParvaz
callmeParvaz
  • WpView
    Reads 203,667
  • WpVote
    Votes 28,664
  • WpPart
    Parts 20
میگن بیمارهای روانی حد و مرز چیزیو تشخیص نمیدن و مرز بین عشق‌وتنفر فقط یه خط باریکه! ------------------------------- + دوستم نداری؟ از اولشم نداشتی نه؟ پس چرا باهام ازدواج کردی؟ داری انتقام چیو ازم میگیری؟ ------------------------------- توجه! بخش هایی از داستان حاوی سلف هارم میباشد. کاپل: ویکوک، یونمین ژانر: انگست، روانشناسی، رومنس، +18❌ [ورژن چانبک این فیک در چنل KarmanOffical به آپ رسیده.]
Emmanuel | Taekook, Sope | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 157,075
  • WpVote
    Votes 27,860
  • WpPart
    Parts 49
خلاصه ی آیو: امانوئل(جونگکوک) رقاص و ساقی 24 ساله، اهل مکزیکه که تصمیم میگیره برای دیدن نامزدش یو جی‌ته که رئیس یکی از باندهای قاچاق مواد مخدره، به سئول بیاد. اما با اومدنش به این شهر از طریق هوسوک مشاور شخصی جی‌ته، متوجه میشه که نامزدش قصد جوش دادن معاملاتی رو با کیم تهیونگ، دلال و رابط پر سابقه ای که توی زندگیش برای برای اطرافیانش مثل یک راز بوده رو داره. چی میشه اگر این پسر مکزیکی تصمیم بگیره دور از چشم نامزدش به تهیونگ پیام بده و سعی کنه سر از کارش در بیاره؟! پیج نویسنده: @sylvie_fic Up: Sunday Couple: Vkook, Sope Genre: Dram, Romance, Crime, Smut 🔞🔥 Writer: Sylvie Editor: Noyan
🌺Blooms Melody🌺 by Black_Angel_2020
Black_Angel_2020
  • WpView
    Reads 422,963
  • WpVote
    Votes 80,982
  • WpPart
    Parts 91
کیم تهیونگ توی دنیای سیاه و سفیدی زندگی می‌کنه که فقط افرادی که نیمه‌ی گمشده‌شون رو پیدا کردن، قادر به دیدن رنگ‌ها هستن! دو نیمه فقط با لمس همدیگه و جریان الکتریسیته‌ی خوشایندی که بهشون موهبت رنگی دیدن می‌بخشه، از وجود هم خبردار می‌شن و جمعیت به قدری زیاده که پیدا کردن نیمه‌ی گمشده مدت‌ها طول می‌کشه. تهیونگ بعد از سال‌ها تلاش و ناکام موندن، قید پیدا کردن نیمه‌ش رو می‌زنه و ترجیح می‌ده کنج چهاردیواری خونه‌ش سینگل به گور بپوسه و تا آخر عمرش فن‌بوی شماره یک آیدول مورد علاقه‌ش بمونه و هر روز دست به دامن کائنات خودخواهانه آرزو کنه اون پسر نیمه‌ش رو پیدا نکنه! اما همه‌ی زندگی ساده‌ش با پا گذاشتن به فن‌میتینگ آیدولش زیر و رو می‌شه... 🥀 _اون روز برای اولین‌بار رنگ‌ها رو لمس کردم، همون روزی که شکوفه‌های عشق و بیماری، همزمان جسم و روحم رو در بر گرفت! 🥀 •••••••••••••••••••••••••• 🌺کاپل اصلی:کوکوی (متمایل به ورس«>~•») 🌺کاپل‌های فرعی: ❓❔❓ 🌺ژانر:هاناهاکی/ تاریخی / فانتزی / انگست / معمایی [Completed]
Achmaz by Annil_o
Annil_o
  • WpView
    Reads 90,512
  • WpVote
    Votes 8,098
  • WpPart
    Parts 11
جونگ‌کوک حتی فکرش رو هم نمی‌کرد نودفرستادن برای استاد کیمی که ازش متنفره، باعث بشه درگیر راز کثیف و غیرقابل‌تصور اون استاد بشه؛ چه برسه به اینکه بابت اون اشتباه، باید هر شب خسارتی بپردازه که زندگیش رو به دور از تصورش ببره! _داستان اینه وروجک؛ تو می‌خوای بدویی و من بیفتم دنبالت، منم دویدن رو خوب بلدم. - مگه موش و گربه‌ایم؟ _ تو شکار منی، منم شکارچی‌ام. - غذا نیستم من. اخم‌هاش رو توی هم کشید؛ به غرور پسرانه‌اش برخورده بود خب! اما مرد، خیره به لب‌های آویزون پسر که تبدیل شده بود نقطه‌ضعفش، گفت: _ اما خوشمزه‌ای. - معلومه که هستم! 𝅏 𝗡𝗮𝗺𝗲: Achmaz-Vkook 𝅏 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Comedy, Smut, BDSM, School life
Little Devil   by MelonHansis
MelonHansis
  • WpView
    Reads 49,007
  • WpVote
    Votes 4,468
  • WpPart
    Parts 9
پس از مرگ خانواده‌ی جئون، سرپرستی جونگ‌کوک یتیم رو عموش کیم تهیونگ قبول میکنه و توی پر قو بزرگش میکنه... اما چی میشه اگه جونگ کوک سعی در اغوا کردن عموی ناتنیش داشته باشه؟؟ GENRE: MAFIA, SMUT, DADDYKINK, ROMANCE COUPLE: Vkook _ SOPE WRITER:@melonhansis ✎Fiction_melon : آیدی چنل تلگرام 「ساخته‌ی ذهن نویسنده 」
criminal by MelonHansis
MelonHansis
  • WpView
    Reads 2,493
  • WpVote
    Votes 299
  • WpPart
    Parts 2
جئون جونگکوک رئیس پک کارامل با خیانت یکی از افرادش بازداشت میشه، اما چی میشه اگه همسر سابقش «رئیس پلیس کیم تهیونگ» برای بازدید به زندانی که جونگکوک در اونجا سپری می‌کنه بره؟! ________ GENRE : SMUT_MAFIA_DADDYKINK_ROMANCE_POLICE COUPLE : VKOOK_SOPE WRITER : melonhansis
Diavolo by Vkookchild9597
Vkookchild9597
  • WpView
    Reads 283,041
  • WpVote
    Votes 33,429
  • WpPart
    Parts 53
_چی از جونم می‌خوای؟! _عاشقم شو. _عاشقت بشم که چی بشه؟ به لیست ترس‌هام یه اسم دیگه رو اضافه کنم؟ _تو همین الانم من رو توی لیست ترس‌هات داری کیم تهیونگ؛ ولی می‌ترسی... می‌ترسی از اینکه بفهمم جزئی از ترس‌هات شدم!!! ❗️فصل اول پایان یافته❗️ فصل دوم داخل همین بوک ادامه داره... Wr:Ashil🌸 Couple:taekook(ویکوک غالب), jungtae, namjin Genre:Romance, crime, mystery, action, smut, angst, happy ending , comedy 🔺توجه:این فیکشن ورسه اما ویکوک غالبه