-
10 stories
Controlled Love [L.S] by CoralineJs
CoralineJs
  • WpView
    Reads 34,990
  • WpVote
    Votes 6,188
  • WpPart
    Parts 37
|Persian Translation| Completed ✓ لویی عشق میخواد. هری کنترل میخواد. این نگاهیه به عشق کنترل شده‌ی اون‌ها. Writer: @Larrymeharder
Anhedonia by sonyia_directioner
sonyia_directioner
  • WpView
    Reads 3,701
  • WpVote
    Votes 745
  • WpPart
    Parts 8
*𝙘𝙤𝙢𝙥𝙡𝙚𝙩𝙚𝙙* ²⁰²² با سردیِ سبزِ لغزنده ی چشم های فرّارش، روی موج همه جا، موج سواری میکنه جر اقیانوسی که سالهاست، به زنجیرش بسته. او اماده بود تا از اون چشم ها فرار کنه، اقیانوس رو ترک کنه، حتی اگر بهای اون شنا کردن و گذشتن از جزیره ها باشه. حتی اگر پا گذاشتن رو نیاز و خواسته ی ماهی های کوچیکش باشه. حتی اگر نپتون این دریاها، راهش رو سد کنه. Telegram: anhedonia_larry AO3: https://archiveofourown.org/works/52631602 ᪥ 𝙎𝙝𝙤𝙧𝙩 𝙎𝙩𝙤𝙧𝙮 ᪥ 𝙇𝙖𝙧𝙧𝙮 ᪥ 𝙈𝙥𝙧𝙚𝙜, 𝙙𝙧𝙖𝙢𝙖, 𝙛𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 ᪥ 𝘽𝙮: 𝒮ℴ𝓃𝓎𝒾𝒶 🏅#1 داستان کوتاه
28th (L.S) by bebygun
bebygun
  • WpView
    Reads 109,569
  • WpVote
    Votes 17,903
  • WpPart
    Parts 47
مي بيني چرخش روزگار را؟ مي بيني؟ مني كه روزي در روياهايم تو را به آغوش مي كشيدم و در واقعيت از دور مي پاييدمت، حالا از آغوشت مي گريزم و در روياهايم به دنبالت مي دَوَم...! و تماشا كن مرا... مني كه عشقت را از دور ديدني مي ديدم و حالا... دريا دريا غرقت شده ام. ميداني، كاش لااقل آن روزها به جاي نقش كردن تصويرت ميان قاب دوربين، همانقدر يواشكي، بودنت را توي وجودم زنداني مي كردم؛ آخر اين "ديوانه"، هنوز هم به اندازه ي عمري برايت عشق دارد و... ديوانگي. "بيست و هشتمين"
A Letter For Every Christmas Together [L.S] by AidaStylinson
AidaStylinson
  • WpView
    Reads 5,482
  • WpVote
    Votes 2,084
  • WpPart
    Parts 27
[ C o m p l e t e d ] لویی و هری این رسم عجیب رو بین خودشون دارن که هر کریسمس برای همدیگه نامه بنویسن... نامه‌هایی که داستان زندگیشون رو طی سال‌های مختلف شرح میده. • Persian Translation • Translate by: @AidaStylinson • Original Story by: @Louboobear28 • Cover: bykarax
Letters |L.S| by Itseta
Itseta
  • WpView
    Reads 23,260
  • WpVote
    Votes 6,700
  • WpPart
    Parts 33
این‌ها رو نوشتم، چون دلم برات تنگ شده.
Blue Cold Room [L.S] by eyasmin
eyasmin
  • WpView
    Reads 1,446
  • WpVote
    Votes 285
  • WpPart
    Parts 6
COMPLETED || BOOK 1 TRAGEDY || - خواب ميبينم اولاي زمستونه، سر و ته توي حياط آويزونم كردن و پاهام رو محكم با يه طناب بستن و دستام رو بريدن. حالا اون مورچه هايي كه توي سرم بودن اومدن بيرون و روي صورتم راه ميرن و من دست ندارم كه پسشون بزنم. Start: 20/05/402 End: 15/06/402 Word Count: 10,000 © : eyasmin
Hanahaki[L.S] by mansurepotter
mansurepotter
  • WpView
    Reads 10,481
  • WpVote
    Votes 3,139
  • WpPart
    Parts 18
مثل زخم، مثل درد، مثل ماه نصفه و نیمه. [Completed]
You're my masterpiece [L.s].[completed] by Beti_Tommo
Beti_Tommo
  • WpView
    Reads 177,247
  • WpVote
    Votes 25,906
  • WpPart
    Parts 32
Larry+a little bit of ziam 👬 Strong language ⛔ Drug using🚫 Smut🔞 #1 in, onedirection لویی از زندگی بیزاره و هری عاشق زندگیه.... یا، داستان نویسنده ای که شیفته یه استریپر میشه و استریپری که عاشق یه نویسنده میشه.
Who Like Me [L.S] *completed* by sepi1919
sepi1919
  • WpView
    Reads 75,980
  • WpVote
    Votes 10,084
  • WpPart
    Parts 46
(completed) هری نادیده گرفت چشماش رو بست فقط برای اینکه لوییش رو نگه داره لویی دروغ گفت پنهان کاری کرد فقط برای اینکه هریش رو خوشبخت کنه . . . . ولی همیشه اونطوری نمیشه که ما پیش بینی میکنیم Larry Ziam
His Hazza (mpreg)(persian translation) by _yamna_
_yamna_
  • WpView
    Reads 126,170
  • WpVote
    Votes 18,177
  • WpPart
    Parts 30
[Completed] " تو خیلی ریزه میزه و شکننده ای. من میخوام همونطور باهات رفتار کنم" لویی با یکی از فرهای هری بازی میکنه و لبخند میزنه " پسر پرفکت من. هزای من" " میگن تو مثل یه خدا راه میری. نمیتونن باور کنن من تو رو ضعیف کردم" .... لویی یه پانکه. معروف برای بی ادب و آزاردهنده بودن نسبت به همه. به استثناء هری استایلز.