𝙁𝙖𝙣𝙘𝙮 𝙮𝙤𝙪
◉๛Kookgi {yoonkook} ◉๛Romance,Sport,Omegavers,Dram,Smut ◉๛زمانی که ستاره تیم فوتبال ملی کرهجنوبی،جئون جونگکوک در اوج درخشش قرار دارد؛ همه چیز با برخورد او با بهترین رپر امگا کره دچار ریزش ميشود.
◉๛Kookgi {yoonkook} ◉๛Romance,Sport,Omegavers,Dram,Smut ◉๛زمانی که ستاره تیم فوتبال ملی کرهجنوبی،جئون جونگکوک در اوج درخشش قرار دارد؛ همه چیز با برخورد او با بهترین رپر امگا کره دچار ریزش ميشود.
کیم تهیونگ، یه آلفا بود. و اون آلفا هیچوقت فک نمیکرد که از یه امگا بترسه. البته نمیشه اسمشو ترس گذاشت، اون امگا فقط...یه روانی به تمام معنا بود! ...... کاپل ها:ویکوک_سپ_نامجین
نام رمان : تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا ب...
『 نون خـامهای مـن 』 | •Yoonmin | •completed✔ | •mpreg ,fun ,fluf ,omegaverse ,smut اون به مثال حکم نون خامهای رو داشت برای پدرش اما در نظر اون یکی پدرش، یه شیطان که برای گول زدن همسرش خودشو داخل زندگیشون جا داده بود.
_ بابای من، از بابای تو متنفره! + خب که چی ؟! بابای منم همینطور! . وقتی نامجون، مهندس معمار پروژه رو اخراج میکنه و توی سایت دنبال یه مهندس معمار با ویژگی های خاص میگرده، چشمش به رزومه ی مستر کیم میخوره! و چی میشه وقتی میفهمه اون پسر، همون مردیه که تا سر حد مرگ ازش متنفره؟! کاپل اصلی= نامجین( به همراه فسقلیاشون، ت...
[𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅] توافق یعنی تو مال من باشی... عشق توی دنیای مافیا معنایی نداره. یه مافیا به آدم ها مثل اشیا نگاه میکنه، همونطور که وقتی چشمش یه الماس رو میگیره و اونو به هرطریقی به دست میاره، با آدم مورد علاقش هم همینطور رفتار میکنه، به دستش میاره حالا یا به میل خودش یا ... اما چی میشه رئیس با نفوذ ترین گنگ مافیا...
[بوسهی ماه] [همیشه و از جایی که شاهزاده به یاد داشت؛ بهش گوشزد کرده بودند که نزدیکِ اون جنگل نشه. ولی از اونجایی که پسر سرتق و کنجکاو تر از این حرفها بود، اهمیتی نداده و حالا اونجا بود... در حالی که یک غریبهی جذاب داشت دندونهای نیشش رو بهش نشون میداد و میخواست پوستِ گردنش رو خراش بندازه تا خونش رو بمَکه!] ≈...
دست هاش یکی بعد از دیگری روی گونه هاش فرود می اومدن و صورتش رو کبود می کردن. ضربه هایی که رد کمربند رو روی بدنش به جا میذاشتن تمومی نداشت. بدنش از ترس می لرزید. چرا از هرچیزی که می ترسید داشت سرش میاورد؟ بعد از شبی که توی تاریکی درحموم رو روش قفل کرده بود وصدای جیغ ها و گریه هاشو برای باز کردن در شنیده بود الان داشت...
🍨 فیکشن : نجاتم بده 🍨 ژانر : امپرگ ، عاشقانه ، فانتزی ، اسمات 🍨 نویسنده : روشنا 🍨 کاپل : هونلی ، ویکوک ، سکرت 🍨 اولین رقص در کلمهها : [ پنج فروردینِ ۱۴۰۲] 🍨 آخرین بوسه به کاغذ : [ سی آذرِ ۱۴۰۲]
*تموم شده ولی شاید یه روز ادامش دادم* ارکیده! هوسوک رایحهای شبیه به یک باغ بزرگ پرشده از گلهای ارکیده داشت، مخلوطی از عطر ظریف و دلپذیر گلهای رز، عطر شیرین و خوش طعم شکلات، رایحهی تند دارچین و بوی ترش مرکبات! تمام اینها عطرها در وجودش مخلوط شده بود و یونگی را تنها به یاد بوی خوش گلهای زیبای ارکیده میانداخت! Nᴬᴹᴱ...
... Very very slow update and in progress of editing :))) ᴺᴬᴹᴱ: ˢᶜᴬᴿ Cₒᵤₚₗₑ: ₛₒₚₑ Gₑₙᵣₑ: ₒₘₑgₐᵥₑᵣₛₑ; Dᵣₐₘₐ; ₐₙgₛₜ; ₛₘᵤₜ