dinaebrahimi6's Reading List
115 cerita
🩺мιѕυnderѕтand🩺  oleh Jimin_V_VMIN
🩺мιѕυnderѕтand🩺
Jimin_V_VMIN
  • Membaca 17,446
  • Suara 1,938
  • Bagian 28
❤️‍🩹Misunderstand❤️‍🩹 ❤️‍🩹سوء تفاهم❤️‍🩹 🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹 همچی از جایی شروع شد که تصمیم گرفتم گل رزش باشم و اون شازده کوچولوم💫🌹 _ میخوام از این به بعد تو گل رزم باشی قبولم میکنی؟ + دوست دارم شازده کوچولو *********** + تو اصلا متوجه نیستی داری باهام چیکار میکنی...من همسرتم میتونی این بفهمی؟میفهمی داری پژمردم میکنی؟مگه خودت نگفتی همیشه مراقبمی؟مگهههه گللل رزتتتت نبودمممم؟ _ دیگهههه گللل رزممم نیستییی شکه و ترسیده نگاهش کردم اشکام دست خودم نبود...دیگه گل رزش نبودم!؟💔 🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹 **************************** Couple: Vmin❤️‍🩹 Sub-Couple: sope , namjin , ? Genre: Romance ، Drama ، medical ، Smut ، Mpreg #vmin #Teahyung #V #Jimin #jhope #jimin #jin #jungkook #namjoon #suga #bts #bl #gay
𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺  | KOOKV oleh ItuHide
𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺 | KOOKV
ItuHide
  • Membaca 625,221
  • Suara 84,314
  • Bagian 32
[Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید‌. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوضی، توی کار من دخالت نکن! اون پسر منه، بخوام می کشم، بخوام آتیشش می زنم! لحظه بعد، انگشت های قوی دور گلوش پیچونده شد و از زمین بلند شد. جونگ کوک در حالی که با خونسردی ترسناکی چشم های آبیشو به چشم های وحشت زده کیم دوخته بود لب زد: - داری ناراحتش می کنی کیم... هیچ کس امگای منو ناراحته نمی کنه و زنده بمونه." 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐌𝐩𝐞𝐫𝐠, 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫[DO NOT COPY THIS WORK]🚫
Echo(kookmin) oleh Parihalsey
Echo(kookmin)
Parihalsey
  • Membaca 5,698
  • Suara 1,283
  • Bagian 19
«اِکو» تکرار! تکرارِمرگِ وجودِ بی تکرارش تو لحظات متوالیِ زندگیش،هیچوقت تکراری نمیشد! از تمام عالم، یه فضای کوچیک به اندازه آغوش "اون" رو می خواست و همون براش ممنوعه ترین بود. . . . . . نفس عمیقی کشیدو با صبوری و صدای آروم تری ادامه داد. -مثل همیشه با هم حلشون میکنیم پس ازم فاصله نگیر!دور نشو!فرار نکن! مهم نیست اون مشکل کوفتی چیه با من ازش عبور میکنی. شمرده شمرده ادامه داد -من...ازش...عبورت...میدم. دستشو کشید و دوباره سمت حموم رفتن.اینبار مقاومت نکرد،صدای غر زدنشو در حالی که دمای آب و تنظیم می کرد می شنید،اجازه داد وان پر بشه. . . . . . قطره های عرق روی ستون فقراتش سر می خوردن.فشار عصبی داشت از پا درش میاورد اما تغییری توی صورتش ایجاد نکرد.به صورتش خیره شد. -می دونی در آخر به اینجا میرسی ولی هر دفعه تکرارش میکنی. "عوضی"خطاب بهش،تو دلش گفت. سعی کرد صداش نلرزه. +و هر بار به این نتیجه میرسیم که من راست می گفتم.غیر از این بوده؟ کمی روی مبلش جا به جا شد و به نشونه نه سر تکون داد. -حرفات دلیل خوبی برای اعتماد کردن نیست پارک. با دست به خودش اشاره کرد. +بدنم چطور؟اون می تونه دلیل خوبی باشه. نگاهی به سرتا پاش انداخت. -باید ببینم... با اشارش،افرادش به سمتش اومدن.ناخداگاه دستاشو مشت کرد و محکم ایستاد.چرا عادت نمی کرد؟چرا نجات
SWEET DREAM | KOOKV [VKOOK] oleh imcalix_
SWEET DREAM | KOOKV [VKOOK]
imcalix_
  • Membaca 203,330
  • Suara 25,500
  • Bagian 54
-Completed رویای شیرین❄🌨 انگشت‌های بلندش به نرمی دور کمر باریک مرد حلقه شد و پوست بیرون زده از پیراهنش رو نوازش کرد، در حالیکه از گردنش عطر تلخ و قهوه‌ی همیشگیش رو نفس می‌کشید، زمزمه کرد: _تو منو آبی می‌کنی... دمِ عمیقی گرفت و رد لب‌های داغش رو روی شاهرگش به جا گذاشت و از لرزش مرد توی آغوشش، نوازش انگشت‌هاش رو به روی مهره‌‌ی کمر و شیارهای بیرون زده‌اش رسوند و ادامه داد: _ تو باعث می‌شی من عاشق این "غم" بشم. Fic name: رویای شیرین Couples: کوکوی/ویکوک Genres: درام، انگست، رمنس، نقد اجتماعی، اسمات، روزمره Writer: calix
We are just friends oleh arame_e
We are just friends
arame_e
  • Membaca 27,947
  • Suara 5,063
  • Bagian 57
|کامل شده| ما فقط دوست بودیم. نمی‌دونم چیشد چطور چرا اما وقتی به خودم اومدم دیدم که دیوونه‌وار عاشقتم. « - دیگه چرا سیگار نمیکشی؟ - میدونی نیکوتین چیه؟ - توی سیگاره. - آره. همون لحظه ای که سیگار و میکشی نیکوتین باعث میشه آروم بشی. درسته ضرر داره اما آرومت میکنه. تو نیکوتینِ منی جیمین!» « - دوباره داری سیگار میکشی؟ - آره. - مگه ترکش نکرده بودی؟ چرا؟ - دیگه نیکوتینَمُ و نداشتم!» ژانر: عاشقانه، شاید اسمات🌝 کاپل: ویمین، مینوی.
Helpless oleh mawni_o
Helpless
mawni_o
  • Membaca 388,092
  • Suara 47,791
  • Bagian 48
" کامل شده" +کوکو.. _هوم؟! به کوک که یه دستش روی فرمون بود و دست دیگش که دستشو گرفته بود و روی دنده بود نگاه کرد +من بوی تورو میدم.. _چی بیب؟ با تعجب به ته نگاه کرد و دوباره نگاهشو به جاده مقابلش داد + یه جایی خونده بودم هرکسی موقع مرگش بوی جایی یا کسی رو میده ک خیلی دلتنگشه یه لبخند محو زد و به درختایی که به سرعت از کنارشون رد میشدن نگاه کرد _من وقتی بمیرم بوی تورو میدم . . . __________________________ Couple :kookv,yoontae
vagrant oleh nim_nimak
vagrant
nim_nimak
  • Membaca 2,779
  • Suara 404
  • Bagian 10
_تهیونگ فرار کنننننننن با داد شوگا سریع مواد برداشتم انداختم توی کیفم از پنجره خودمو پرت کردم پایین ...
GREY • 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬 oleh WhiskyPisky
GREY • 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬
WhiskyPisky
  • Membaca 249,797
  • Suara 36,609
  • Bagian 34
جونگکوک و تهیونگ ازدواج کردن، اونا حتی یک دختر شونزده ساله دارن. توی زندگیِ اونا چیزی به اسمِ قسط، بدهی، کمبود مالی یا اجناس ارزون قیمت معنایی نداره. پس چی باعث شده که جونگکوک خودش رو دور از همسرش توی سرمای ونکوور به مدت سه سال حبس کنه؟ چی باعث شده این زوج از هم جدا بشن؟ ~~~ • ~~~ • ~~~ • ~~~ ~~~ • ~~~ • ~~~ ژانر: ازدواج🌲روزمره🫒خانوادگی🍸دارای پرده های غم‌انگیز🌨نیش های طنز❄️پایان خوش✈️ روز های عاپ: پنجشنبه وضعیت: تکمیل🫧 Start : 2 / 6 / 1402 End : 15 / 9 / 1403
᪥༄ 𝑨𝒆𝒔𝒕𝒉𝒆𝒕𝒊𝒄 ༄᪥ oleh LUYATAN
᪥༄ 𝑨𝒆𝒔𝒕𝒉𝒆𝒕𝒊𝒄 ༄᪥
LUYATAN
  • Membaca 13,075
  • Suara 1,721
  • Bagian 21
᯾ 𝙵𝚊𝚗 𝙵𝚒𝚌𝚝𝚒𝚘𝚗 ᯾ کیم تهیونگ، مردی که شاید یه شهر حاضرن خودشونو بکشن تا یه شب، فقط یه شب مال اون باشن! اما چی میشه اگه تهیونگ از بین اینهمه آدم دست بزاره رو پسری که تصادفی وارد زندگیش شده، جئون جونگکوک، و قراره یه روزی ولش کنه و بره؟ قلب تهیونگ میتونه با این" عشق یه طرفه" دووم بیاره؟! یا مجبوره دست به کاری بزنه که روح کوک رو اسیر و مال خودش کنه؟! مردی که سادیسم داره و بخاطر عشقش درد نیاز رو تحمل میکنه... میتونه آدم مناسبی برای کوک و مکمل خوبی برای روح پاک و لطیفش باشه؟! 𝑁𝑎𝑚𝑒: AESTHETIC 𝑐𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒: VKOOK 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: kinky / Smut / Romance / BDSM 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: #Hiwa #Sad_ending 𝐶𝑜𝑣𝑒𝑟: @Luyatan ↬#Fic ↬#Aesthetic Vkook✨ Smut, bdsm, romance... +but you look such an art work Bae!
kingship_kookmin oleh Ghazal181082
kingship_kookmin
Ghazal181082
  • Membaca 136,154
  • Suara 21,238
  • Bagian 52
(کامل شده) Complete کاپل اصلی:کوکمین کاپل فرعی:_______ ژانر:عاشقانه،اسمات،امگاورس(رایحه و فرمون از اینجور چیزا نداره)،امپرگ، پادشاهی جیمین 16ساله کوچیک ترین پسر امگای پادشاه هستش که برای پیوند تهیونگ برادر بزگترش با شاهزاده جونگکوک به قصرش در انگلیس میرن اما تهیونگ عاشق یکنفر دیگست و نشان باکرگی نداره ولی با تجاوز جونگکوک به جیمین و از بین بردن نشان باکرگی امگا همه چیز تغییر می ده #1کوکمین 2#kookmin