I want to read...🍁
167 stories
That damn night by nePeNthe_21
nePeNthe_21
  • WpView
    Reads 7,524
  • WpVote
    Votes 871
  • WpPart
    Parts 9
couple: kookv, namjin genere: omegaverse, angest, Romance, drama, mpreg سلام لابلیا💜 کاپل اصلیمون kookv و همینطور شخصیت های اصلی هستن و بقیه شخصیت های فرعی میشن ولی خوب کاملا به زندگیشون پرداخته میشه. قسمتی از داستان: یه لحظه چشمم به آینه توی هال افتاد، به شدت جا خوردم، چشمام و موهام آبی شده بودن و مارکم هم به شکل عجیبی عوض شده بود، توی تاریکی نفهمیدم چه تغییری کرده تا حالا چهره ی توی هیت خودم رو بعد از مارک شدن ندیده بودم. با شنیدن صدای در سرم رو سمت آیفون کنار در برگردوندم، جین بود. بعد از اینکه در رو برای جین باز کردم و آب خوردم روی تختم نشستم، جین وارد اتاقش شد و باز هم اصرار بیخودش برای پیدا کردن اون آلفا، میدونستم کار یه روزه، میدونستم به راحتی پیدا می شه اونم خیلی ساده از طریق رایحه اش؛ ولی به هیچ کس راجبش نگفتم و دلم نمیخواد ببینمش. _جین با من بحث نکن فقط شات و بزن. _ تهیونگ، گرگت بیدار شده می فهمی یعنی چی؟ _آره میدونم لامصب، میدونم مراقب خودتون باشید لاو یو ال💜 راستی کاور هم کار دوست قشنگمه: @Nrgryt
Brat of Mine by Donya_aqua
Donya_aqua
  • WpView
    Reads 24,800
  • WpVote
    Votes 3,100
  • WpPart
    Parts 28
زوج: ویکوک ژانر: امگاورس، کمدی، عاشقانه، اسمات فیک چت حاوی الفاظ ۱۸+ و فحاشی فراوان
Still with you by _sorablue_
_sorablue_
  • WpView
    Reads 5,069
  • WpVote
    Votes 493
  • WpPart
    Parts 8
[امگاورس☼]جئون جونگکوک، الفای پک سیلور مون خیلی وقته که ارزوی‌ دیدن جفتش رو داره ولی خبری نداره که همه‌ی دیدار اول‌ها یه تخت پر از گل رز نیست، بلکه می‌تونه غیر منتظره باشه. 𝑴𝒂𝒊𝒏 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ~ 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ~ ??? ~~~~~~~~~~~~~~~~ 𝑻𝒉𝒆 𝒔𝒕𝒂𝒓𝒕 : 𝒋𝒖𝒏𝒆 23 𝑻𝒉𝒆 𝒆𝒏𝒅 : ???
Love in nyc by camomile_13
camomile_13
  • WpView
    Reads 156,499
  • WpVote
    Votes 17,827
  • WpPart
    Parts 31
خلاصه : تهیونگ امگایی که برای کارشناسی بورسیه دانشگاه هنر نیویورک رو می‌گیره و با هوسوک و رزیتا و جونگکوک همخونه میشه ... البته که زندگی در کنار جونگکوک براش بدون دغدغه نخواهد بود چون هردو دچار عشقی میشن که ازش فرارین .... بخشی از داستان : دیگه نمی‌تونست جلوی احساساتش رو بگیره! انگار تک تک سلول‌های وجودش، از بی‌رحمی اون فرشته‌ی شکلاتی به درد اومده بود. چشمای قرمز و اشک‌آلودش رو به موجودی که، هر پلک زدنش قلبش رو زیر و رو می‌کرد، دوخت. با دیدن چشمان اشکی تنها عشق زندگیش، حالش ویرون تر شد. دستای لرزونش رو به صورتش کشید تا شاید آروم بشه. با صدای گرفته و بمش گفت: -من نمی‌دونم تو از من، توی تصوراتت چه هیولایی ساختی شکلات؛ اما من بدون تو خوب بودم. بی‌قراریش بیشتر شد و فریاد کشید: -من بدون عشق تو بهتر از این ها بودم. تو منو عاشق خودت کردی و باید مسئولیتش رو قبول کنی...! ____________ کاپل اصلی :کوکوی کاپل های فرعی :هوسوک_رزیتا/نامجین / سیکرت کاپل ژانر: امگاورس، کمدی، عاشقانه، درام داستان بیشتر محوره کوکوی میچرخه و برای کاپل دیگه ای این فیک رو شروع نکنید #kookv#کوکوی#bts
Tears of Fears ~|| Kookv Au [ ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ ]  by _bunisa
_bunisa
  • WpView
    Reads 49,249
  • WpVote
    Votes 6,629
  • WpPart
    Parts 46
نگه داشتن یک رابطه دشواره. به خصوص اگر معروف باشی و چشم‌های زیادی روت باشه. جونگکوک و تهیونگ همیشه از این موضوع اطلاع داشتن و با این وجود، به رابطه‌ای شانس دادن که حالا چیزی جز تیکه‌های شکسته ازش باقی نمونده بود. یا جایی که وی و ایان اعضای معروف‌ترین بند راک Tears of Fears و شیپِ مورد علاقه‌ی افراد متعددی‌ان. از نظر طرفدارها، اون‌ها دوستان صمیمی و معشوقه‌های خیالی‌ان اما توهمات شیرینشون حسابی از حقیقت به دوره. جونگکوک از تهیونگ متنفره و تهیونگ سعی داره دوست صمیمی‌ و شاید اگر شد، قلب و عشقی که در گذشته صاحبش بوده رو هم پس بگیره. ----❦ 𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: اشک‌هایی از ترس‌ها 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ویکوک 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: ایدل لایف، اسمات، عاشقانه، تکستینگ 🥇 in #Short 🥇 in #رمنس 🥈 in #عاشقانه 🥈 in #Romance
𝑻𝒉𝒆 𝑳𝒂𝒔𝒕 𝑯𝒐𝒑𝒆 𝑶𝒇 𝑶𝒍𝒚𝒎𝒑𝒖𝒔 by melodymmoon
melodymmoon
  • WpView
    Reads 10,864
  • WpVote
    Votes 1,918
  • WpPart
    Parts 17
𝐂𝐮𝐨𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 𝐺𝑒𝑛𝑒𝑟: 𝐹𝑎𝑛𝑡𝑎𝑠𝑦 - 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 - 𝑆𝑚𝑢𝑡 - 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡 من باور دارم که تو فقط برای من متولد شدی کیم! از زمانی که به یاد دارم زندگی ، متعلق به مرگ بود... پس من چیزی رو ندزدیدم. من به عنوان خدای مرگ، " زندگی " ای که بهم تعلق داشت پس گرفتم... تو متعلق به من بودی و من اینو به المپوس نمی باختم! . . . خلاصه فیکشن: جئون جونگکوک کسی که برخلاف خواسته ی خودش درجایگاه خدای‌ مرگ زندگی میکنه... اما یکروز برای انتقام به المپوس میره و بزرگ ترین‌گنج اونهارو میدزده... آخرین امید المپوس و خدای زندگی "‌کیم‌تهیونگ" رو! . . کامل شده~
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
im-not-arshyabro
  • WpView
    Reads 182,624
  • WpVote
    Votes 19,697
  • WpPart
    Parts 24
اسم:dear (عزیز کرده) تمام شده✓ ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات ، علمی تخیلی... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:تمام شده این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
Proud boss (kookv) by foxsismm
foxsismm
  • WpView
    Reads 41,536
  • WpVote
    Votes 2,272
  • WpPart
    Parts 21
خلاصه داستان: رئیس بخش ۱۹ جئون جونگ کوک یه آدم مغرور که عملیات و نظم خیلی براش مهمه و کیم تهیونگ بهیار بخش۱۵که منتقل شده به بخش ۱۹ یه پسر خیلی شیطونه ک هیچوقت با قوانین کنار نمیاد ...توی همین بین این دوتا به پست هم بخورن یا کارشون به هم بیفته... وضعیت اپ : درحال پخش ژانر:ماجراجویی/معمایی/اسمات/جنگی
UKIYO by Donya_aqua
Donya_aqua
  • WpView
    Reads 33,458
  • WpVote
    Votes 3,685
  • WpPart
    Parts 17
زوج: کوکوی KookV ژانر: رمنس، درام، روانشناختی، خشن، اسمات رده‌ی سنی ۱۸+ وضعیت: تکمیل شده✅ ᯽᯽᯽ ⚠این داستان شامل ناسزا و الفاظ جنسی رکیک، صحنه های خشونت آمیز آشکار و تا قسمتی توهین به یک سری از مقدسات رو در بر میگیره پس اگه زیر هجده سال هستین، یا روح لطیفی دارین و حس میکنین نمیتونین با هر یک از موارد بالا کنار بیاین از الان داستان رو کنار بذارین. خلاصه: اگه ازم میپرسیدن که ترجیح میدم تو خونه بمونم یا وجب به وجب ایالات جنوبی آمریکا رو بگردم و سر از هر مدل خلافی که حتی از گوشه‌ی ذهنم رد نمیشد در بیارم، البته که جوابم موندن تو خونه بود. اما کسی که اومد و منو با خودش همراه کرد، نه تنها چنین سوالی نپرسید، بلکه خودمم دیگه بعد از دیدنش به یاد نیاوردم خونه‌ام کجاست! امیدوارم با ستاره‌هاتون حمایتتونو نشون بدین.(^~^)