Okucam bi zaman
6 stories
Wild [KookV] by Dkooktae
Dkooktae
  • WpView
    Reads 389,426
  • WpVote
    Votes 53,492
  • WpPart
    Parts 38
چشم‌هاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمی‌خواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمی‌خواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمی‌خواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم می‌شدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیش‌قدم می‌شدند و حالا اینطور تحقیر‌آمیز باهاش رفتار می‌کردند. مقابل رهبرِ پک دشمن زانو زده بود و دست‌هاش بسته بودند. جئون جونگ‌کوک، آلفای خون‌خالص و قدرتمندی که تنها با یک‌ماه سابقه رهبریت نیمی از کشور رو زیر سلطه داشت خیره نگاهش میکرد. بلند شد و جلو‌ اومد. مقابلش روی یک زانو نشست و محکم چونه‌اش رو توی دستش گرفت. "چه پایان غم‌انگیزی...مگه نه کیم تهیونگ؟" با نفرت به چشم‌های مرد خیره شد و جونگ‌کوک از نگاه امگا به خنده افتاد. سرش رو جلوتر برد و با لحن آرومی گفت:"از این به بعد تو قراره به من خدمت کنی امگا، هم توی قصر، هم روی تخت!" لبهاش رو به گوش امگا چسبوند و زمزمه کرد:"فقط و فقط به من نطفه نحس." Couple: KookV Genere: Omegavers, Smut, Romance, Mystry
He Is My Boyfriend ❢ Vkook by Zargoli
Zargoli
  • WpView
    Reads 1,988,838
  • WpVote
    Votes 234,520
  • WpPart
    Parts 68
《اون دوست پسر منه》 +باورم نمیشه..تو.. _آره خودمم، دوست پسرت. #Vkook °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• +راستش من شما رو نمی‌شناسم؟! _بذار از اول شروع کنیم. یونگی هستم، مین یونگی. قراره از این به بعد هم اسممو زیاد بشنوی و هم زیاد صداش کنی. #Yoonmin °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• جونگکوک تو اوج مستی، کیم تهیونگ رئیس شرکتی که قراره به زودی توش مشغول به کار بشه و هنوز ندیدتش رو دوست پسرش معرفی می‌کنه و ازش آویزون میشه..در حالی که صبح بیدار میشه و بدون اینکه چیزی یادش باشه، آماده میشه تا به اون شرکت بره و قرارداد امضا کنه. کاپل اصلی : ویکوک کاپل فرعی : یونمین ژانر : رمنس/فلاف/زندگی روزمره وضعیت آپ: کامل شده
fast and furious love |taekook by yoonminlivkook
yoonminlivkook
  • WpView
    Reads 362,063
  • WpVote
    Votes 44,566
  • WpPart
    Parts 17
Sokak yarışı izlemeye giden omega Jeon Jungkook en olmaması gereken zamanda en olmaması gereken kişiyle ruh eşi çıkmıştı. Sokak yarış çetelerinin başı baskın alfa Kim Taehyung'la.
BROKEN |Vk ver. by Helen___Aw
Helen___Aw
  • WpView
    Reads 53,034
  • WpVote
    Votes 4,755
  • WpPart
    Parts 40
[Completed] "به شوهرم نگو، ولی قراره ازش طلاق بگیرم" جونگکوک مست در حال گفتن این حرف ها به تهیونگ بود. کسی که در واقع شوهرش بود! Genre: romance, General, Drama, Slice of life Couple: Vkook Writer: ongiepills Translator: Helen___aw ⭐ورژن Kookv در اکانت موجوده. 🥇angst 🥇Lgbt 🏅boyxboy 🏅Kookv 🥇Fanfiction 🥇Jungkook 🥇fic 🥇taekook 🥇Romance 🥇جونگکوک 🥇ویکوک 🥇تهکوک 🥇فیک
all for us. | taevkook by ioclock
ioclock
  • WpView
    Reads 50,510
  • WpVote
    Votes 1,632
  • WpPart
    Parts 2
Dudaklarımı aynaya ittiklerinde arsızca kendimle öpüştüm.
𝔻𝕚𝕒𝕞𝕒𝕟𝕥𝕤 /ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ/ by tara97jk
tara97jk
  • WpView
    Reads 38,932
  • WpVote
    Votes 3,489
  • WpPart
    Parts 10
Genre : Romance | Smut | Secret | Secret | Cap :Vkook | Up: Author: Amador | Teaser: in part 1 | 🥇مافیا - بدون گرفتن نگاهش از رقص پسر، بهش اشاره کرد: بیارش اینجا... چانیول از پله های استیج بالا رفت و به جونگ کوکی که با قطع شدن آهنگ، رقصیدن رو متوقف کرده بود اشاره کرد: برو پیش رییس... جونگ کوک نفس عمیقی کشید و به سمت تهیونگ راه افتاد. در لباس گشادش و باکسر به پا کمی معذب بود. صاف ایستاد و منتظر ماند تا حرفی از جانب کسی که رییس خطاب شده بود، بشنوه. ته از پایین تا صورت کوک رو آنالیز کرد. اون پسر خیلی تو دل برو بود... لبخند زد و با نگاه نافذی به کوک خیره موند: اسمت چیه؟ جونگ کوک به دو چشمی که از اول ورود توجهش رو جلب کرده بودند خیره شد: جئون... جئون جونگ کوک ته سر تکان داد: خوب میرقصی...یه سری آموزش حرفه ای لازم داری...تو قبول شدی جونگ کوک تهیونگ می توانست قسم بخوره... زیباترین خنده رو به عمرش دیده بود...