I want it
26 stories
The Silent Court of Perfumes (Completed) by MiyunaBBH
The Silent Court of Perfumes (Completed)
MiyunaBBH
  • Reads 47,748
  • Votes 14,010
  • Parts 44
💚☘بدون عطر🧶...🧶بدون صدا☘💚 ✨✨🧡❤️دادگاهِ بی‌صدای عطرها❤️🧡✨✨ پارک چانیول و بیون بکهیون...همدیگه رو ملاقات کردند و عاشق شدند...نه اشتباه نکنید...اون‌ها همدیگه رو ملاقات کردند اما بجاش هرکی عاشق خودش شد. بکهیون، عاشقِ بکهیون و چانیول، عاشقِ چانیول! چی شد که همچین شد؟ شاید چون یکی حرف نزد و اون یکی نتونست حرف بزنه...شاید هم می‌خواستن با چشمهاشون عشق رو ببينند اما در قلب‌هاشون هنوز بسته بود. شاید هم فقط کلید رو گم کرده بودند. شاید هم چون عاشق بودند اما ملاقاتی سه تایی صورت نگرفت...ملاقاتی که یک طرف بکهیون و چانیول نشسته باشن و عشق روبه‌روشون باشه! 🍀Genre ☘️: Romance, Action, Omegavers, Fluff, Smut ☘️Couple 🍀: Chanbaek, Hunhan
𝐇𝐀𝐂𝐊𝐄𝐑 [Completed] by HalcyonFictions
𝐇𝐀𝐂𝐊𝐄𝐑 [Completed]
HalcyonFictions
  • Reads 89,436
  • Votes 32,393
  • Parts 54
فصل اول بیون بکهیون یه برنامهنویس بیاعتماد به نفسه که کد زدن براش مساویه با فتح قله اورست و چانیول هکری که از دید حکومت کره جنوبی کلاه سیاهه و تحت تعقیب و حالا بیون بکهیون ترسو اتفاقی سر راه چانیول قرار میگیره و تمام تلاشش رو میکنه تا اونم یه هکر خفنطورناک شه🙄 بکهیون حاضره برای یادگیری هک تن به خواسته های پارک چانیول بده؟ فصل دوم چانیول حالا استاد دانشگاه شده و بکهیون شاگردیه که قراره حسابی این استاد ترسناک رو حرص بده با حضور زوج دوست داشتنی هونهان ژانر : فلاف، کمدی، روزمره، رومنس، انگیزشی
SAY WITH YOUR EYES by sunnyloocb
SAY WITH YOUR EYES
sunnyloocb
  • Reads 20,080
  • Votes 5,831
  • Parts 100
🥀نام فیک: با چشمانت بگو🌟 👬کاپل: چانبک🔗 🍷فصل اول: سکوت 🔥فصل دوم: فریاد 🫀وضعیت آپ: کامل شده. 🌌ژانر: رمنس، معمایی، (بخشی از فیک فانتزی)💫 🍻خلاصه داستان: بکهیون بعد از به زندان افتادن پدرناتنیش بخاطر تهمت غلط، میخواد از رئیس شرکت پدرش انتقام بگیره ولی چی میشه اگر پسر مقابلش روحشم از چیزی خبر نداشته باشه و به ناحق درگیر بلاهای بکهیون شه؟؟ و چی میشه اگر کائنات عصبانی شن و بخوان انتقام پسر لال و بیگناه رو از بکهیون بگیرن؟؟👀 🔥قسمتی از داستان: بکهیون با خشم کف دستشو رو سینه رئیس شرکت کوبید و داد زد. _ تو یه آشغال عوضی خودخواهی!! چانیول با چشمایی که کمی گرد شده بودن به پسر ریزاندام و عجیب جلوش خیره شد... پسری که سعی داشت با صورت کیوتش خشم رو انتقال بده ولی فقط باعث میشد تو دل پسر بزرگتر چیزی شبیه قند آب بشه... یه شیرینی ضعف آور که تاحالا حسش نکرده بود... لبخند کمرنگی ناخودآگاه به لبش اومد ولی انگار همین لبخند پسر کوچیکتر رو بیشتر آتیش زد چون تو صورتش فریاد زد. _میخندی؟؟میخندی کثافت؟؟وقتی زندگیتو داغون کردم، وقتی این شرکت خوشگلتو رو سرت خراب کردم میفهمی نباید به بدبختی دیگران بخندی... لبخند رو لب های چانیول ماسید و یه علامت سوال گنده تو چشماش جاخوش کرد... مگه چیکار کرده بود؟؟ -------------------------------------------------
💎••SpotLight••💎 by SilverBunny6104
💎••SpotLight••💎
SilverBunny6104
  • Reads 707,345
  • Votes 233,991
  • Parts 124
بکهیون وارث بیچونوچرای شرکت پارکه. اون همه زندگیش رو صرف رسیدن به این نقطه کرده و برای نگه داشتنش از هیچی دریغ نکرده. ولی چی میشه اگه یه روز رقیبی که همیشه ازش میترسید پیداش بشه و موقعیت بکهیون رو به خطر بندازه؟ یعنی بکهیون باز هم میتونه تو صدر بمونه؟ 💎 فیکشن : SpotLight 💎 کاپل : چانبک. ویکوک. کریسهو 💎ژانر : رمنس. درام 💎محدودیت سنی : 18+ 💎نویسنده : #SilverBunny 🐰 🕰️روزهای آپ : دوشنبهها 8 تا 10 شب
Elevator by TinaneCb
Elevator
TinaneCb
  • Reads 33,967
  • Votes 8,344
  • Parts 7
(completed) •𝗢𝗻𝗲𝘀𝗵𝗼𝘁 𝗡𝗮𝗺𝗲 : 𝑬𝒍𝒆𝒗𝒂𝒕𝒐𝒓 ❞𓂃🩺 خلاصه: جونگین بهش تأکید کرده بود که باید از اون پزشک سخت گیر فاصله بگیره و بکهیون نمی‌دونست که چرا باید بطور اتفاقی تو آسانسوری که خراب شده باهاش گیر بیفته! 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : 𝖢𝗁𝖺𝗇𝖻𝖺𝖾𝗄 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 : 𝖳𝗂𝗇𝖺𝗇𝖾 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲𝘀 : Doctor!AU, 𝖲𝗆𝗎𝗍, 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾
BLUE BLOODED by UltraFiction
BLUE BLOODED
UltraFiction
  • Reads 25,028
  • Votes 5,344
  • Parts 65
مامور عالی رتبه مخفی ، پارک چانیول ، که از تنهایی خودش لذت میبره و انگار با شغلش ازدواج کرده برای ماموریتش وارد سیستمی میشه که کل مسیر زندگیش رو عوض میکنه ، بخاطر شغلش وارد اون سیستم شده بود اما برای اولین بار حواسش پرت شخصی میشه! با ملاقات دوباره ی پسری که به شکل یه دختر استتار کرده دنیا رو به یک شکل جدید میبینه و لمس میکنه . چی میشه اگه اون پسر...بیون بکهیون به چانیول اعتماد کنه در حالی که چانیول نمیتونه راجب خود واقعیش و زندگی اصلیش به عنوان یه مامور مخفی بهش چیزی بگه !؟
⌊ Enigma ⌉ by TheRealUniqueY
⌊ Enigma ⌉
TheRealUniqueY
  • Reads 302,118
  • Votes 73,926
  • Parts 99
‌‌❦→ E N I G M ᗩ ←❦ 🕯Cᴏᴜᴘʟᴇs: Cʜᴀɴʙᴀᴇᴋ/ Hᴜɴʜᴀɴ /Kaisoo 🕯Gᴇɴʀᴇ: Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ | drαм | Myѕтerιoυѕ | Sмυт | angst وقتی به خونه‌ی جدید اثاث‌کشی کردم، صاحب‌خونه می‌گفت خونه‌ای که پنجره‌ی اتاقم رو به حیاطش باز میشه سال‌هاست که متروک و خالیه اما من نیمه‌های شب می‌شنوم که از خونه‌ی خاک گرفته و متروک، صدای به هم خوردن ظروف و باز شدن شیر آب به‌ گوش می‌رسه. وقتی از پنجره به حیاط نگاه می‌کنم هیچ صدایی نمیاد. فقط خاموشیه و مه غلیظ. ══════════════❈ ||✍🏼𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: @Unita13🍃 ||🔔𝘊𝘩𝘢𝘯𝘯𝘦𝘭 𝘪𝘥: @UnyPv🌸
🔥Attraction🔥 by ren_6104
🔥Attraction🔥
ren_6104
  • Reads 61,585
  • Votes 10,980
  • Parts 44
فیکشن:Attarction کاپل:چانبک،هونهان،کریسهو ژانر:،رمنس،جنایی NC +18 بیون بکهیون زندگی عالی ای رو کنار خانوادش سپری میکرد،اون تو آرامش بود تا وقتی که اون اتفاق افتاد اتفاقی که زندگی بکهیونو تغییر داد اون اتفاق باعث شد با تک تک سلولاش از پدرش متنفر بشه فرار،انتقام،زندگی جدید و آدمای جدید "شاید از اولم نباید وارد اون گروه مافیا میشد؛اونم فقط بخاطر انتقام" "زیادی برای این دنیا و آدماش پاک و خوبی،هیچ کس لیاقت قلبتو نداره یول" "حتی تو؟" "حتی من" "ولی قلب‌ من خوب بودنش شرطی شده،اگه بکهیونی نباشه قلب خوب‌و پاکی هم وجود نداره" #1 chanbaek ✅ #1 baekyeol ✅ #1 سهون✔ #1 لوهان ✔ #1 action ✅
You Must Be Mine by golabaton
You Must Be Mine
golabaton
  • Reads 171,244
  • Votes 40,334
  • Parts 80
💥 عنوان : تو باید مال من باشی 💥 ژانر: رمنس درام انگست اسمات 💥نویسنده : golabaton 💥کاپل : چانبک اصلی، هونهان فرعی 💥وضعیت: کامل شده 🥀 خلاصه پارک چانیول، وقتی یه نوجوان پانزده ساله بود اشتباه بزرگی در حق یه پسربچه کرد. اشتباهی که باعث شد سالهای زیادی با عذاب وجدانش بجنگه و تبدیل به مردی منزوی و خشن بشه‌ . تنها راه خلاص شدن از این عذاب، این بود که بکهیون رو وارد زندگیش کنه. اونم توی شرایطی که خودش دوست پسر داره و بکهیون....اون پسر از گی ها متنفره‌..‌..به خصوص اگه صدای بمی داشته باشن!
Heaven Garden 🏡 by Saghar_Stories
Heaven Garden 🏡
Saghar_Stories
  • Reads 47,094
  • Votes 11,838
  • Parts 40
اگر از پارک چانیول ، نویسنده جوان و مشهور کره ای بپرسین -به نظرت بهشت چه جور جاییه ؟ اون قطعا بهتون جواب میده : -جایی که کلبه های چوبی و کوچیک داره ، دور تا دورش رو درخت پوشونده ، به دریا نزدیکه و میشه تو ساحلش روی نیمکت های چوبی نشست و غذاهای خوشمزه خورد ، و صاحبش یه پسر ریز جثه است که همیشه با لبخند و روی خوش با بقیه برخورد میکنه .... اونجا بهشته □■□■□■□■□■□ -تو اینجا چیکار میکنی ؟ -بهت قول داده بودم شیشم ماه می ساعت دوازده شب بیام و در خونتو بزنم ... به قولم عمل کردم □■□■□■□■□■□ -بهت گفته بودم اگر پنج سال دیگه برات یه خونه و ماشین خریده بودم ... اگر همه ی امکانات یه زندگی راحتو برات فراهم کرده بودم اون روز رسما ازت خاستگاری میکنم .. حالا اون روز رسیده .. الان اجازه دارم ازت بپرسم .. باهام ازدواج میکنی ؟ □■□■□■□■□■□ -من اینی که همه میبینن نیستم ! -پس چرا جوری تظاهر میکنی که بقیه فکر کنن هستی ؟ -چون نیاز دارم اینجوری باشم ... ولی واقعیت اینه که نیستم -من چجوری بهت اعتماد کنم ؟ برای من خیلی زوده که بشکنم ... چجوری باور کنم که قلبمو نمیشکنی ؟ -نمیدونم ... فقط میدونم که من عاشقت شدم ! □■□■□■□■□■□ Story Genre:fiction,fluff,romance,smut🏵 Couple:chanbaek,kaisoo,secret😏🌸 "Complete"🌻