Taekook/Kookv
10 cerita
 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤       oleh ariiellmina2
💍⃤ REPLᴀCE💍⃤
ariiellmina2
  • Membaca 854,424
  • Suara 101,472
  • Bagian 50
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و دستت که دستمو محکم فشار میده رو ببینم و بدونم هیچکدوم از اینا متعلق به من نیستن .. من درست شبیه یه گل فراموشم نکن کنار یه جاده وسط زندگی تو دارم به خودم میلرزم ... میترسم بدون اینکه من رو ببینی از روم رد بشی ... میترسم فراموشم کنی ... من از اینکه تو فراموشم کنی میترسم جونگکوک ... ________________________ •. #REPLACE💍⃤ ️ ↳Genre↬Romance_ Mystery_smut +18 ↳Couple↬ kookv .Yoonmin
The Trap | VKOOK  oleh V_kookiFic
The Trap | VKOOK
V_kookiFic
  • Membaca 447,161
  • Suara 41,806
  • Bagian 46
𝐓𝐡𝐞 𝐓𝐫𝐚𝐩 تله 🔖|• بین آدم‌هایی که با ماسک‌های روی صورتشون دور و اطرافش در حال رقص و شادی بودن داشت به دنبال شخصی به‌نام کیم‌ویکتور(تهیونگ) می‌گشت. مردی دورگه با چشم‌های فریبنده و تیله‌های آبی رنگ که قاچاقِ انسان انجام می‌داد! بازرس جئون قرار بود درآینده به عنوان یک پلیس مخفی به جای پسر عموی کیم‌ویکتور وارد عمارت رویایی اون مرد بشه تا بتونه برای به دام انداختنش مدرک کسب کنه، اما بازرس جئون از یک چیزی خبر نداشت، این که کیم‌ویکتور عاشقِ پسر عموش بود! Genre : 𝐂𝐫𝐢𝐦𝐢𝐧𝐚𝐥, 𝐌𝐲𝐬𝐭𝐞𝐫𝐲,𝐒𝐦𝐮𝐭 Couple : 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 - 𝐇𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧 Writer : 𝐋𝐞𝐧𝐚 situation : 𝐅𝐮𝐥𝐥
Nepenthe | Vkook Namjin oleh _SaeVa_
Nepenthe | Vkook Namjin
_SaeVa_
  • Membaca 796,020
  • Suara 104,626
  • Bagian 52
[completed] خلاصه: این ازدواج اجباری برای جونگ کوک، اونم توی کشور هموفوبیکی مثل کره سم بود. نمیدونست چطوری از اون موقعیت فرار کنه. نمیدونست چطور شجاعتش رو جمع کنه و مخالفت کنه. فقط میدونست که هرچقدر بیشتر مقاومت کنه، بیشتر توی این منجلاب فرو میره... ژانر : ازدواج اجباری - عاشقانه - انگست - هپی اند کاپل : ویکوک (تهکوک) - نامجین - یونمین شروع : 1400.1.1 پایان : 1400.4.30 ✨Best rankings✨ #1 Vkook #1 BTS #1 Farsi #1 jungkook #2 فارسی #1 تهیونگ
Stop Rewind Play | Vkook | mini fic oleh Moonlike_Rmy
Stop Rewind Play | Vkook | mini fic
Moonlike_Rmy
  • Membaca 84,215
  • Suara 11,612
  • Bagian 6
خلاصه: جونگکوک و تهیونگ با وجود اینکه پنج ساله باهم ازدواج کردن اما تصمیم گرفتن که از هم جدا بشن؛ ولی مجبورن برای طلاق گرفتن جلسات مشاوره ای رو بگذرونن و سنیورا اسمیت، مشاور پیری که به کمک اون دو اومده، سعی میکنه تا مشکلاتشون رو بهشون نشون بده💞 ژانر: فلاف، روانشناسی، برشی از زندگی، درام کاپل: ویکوک نویسنده: Moonlike_Rmy چنل تلگرامی: @V_kooki
Dark half oleh callmedeesse
Dark half
callmedeesse
  • Membaca 51,415
  • Suara 7,948
  • Bagian 11
″ تجاوز، کلمه ی عجیبیه. توی فیلم و داستان ها قربانی ها عاشق متجاوزشون میشن. توی واقعیت قربانی رو متهم به گناهکار بودن میکنن. من یکی از اون قربانی ها بودم؛ من پسری بودم که قربانیه تجاوزه! ″ [Complete] ___________ • Name : Dark half • Couples : kookv • Genre : romanc , Angst • Writer : Déesse __________ •این مینی فیک احساسات فردی که قربانی خشونت جنسی شده رو نشون میده. لطفا تجاوز رو اتفاق ساده ای در نظر نگیرید؛ تجاوز یک آمیزش جنسی نیس بلکه یک خشونت جنسی در حق روح و جسم فرد قربانی است.
╏╏Deep Pain╏╏  oleh FATNA8001
╏╏Deep Pain╏╏
FATNA8001
  • Membaca 4,498
  • Suara 568
  • Bagian 26
"completed" 오늘도 비가 내릴 것 같아 بنظر میاد امروز دوباره قراره بارون بباره (هوا پسه) 흠뻑 젖어버렸네 تا اعماق وجودم خیس شدم (افسردم) 아직도 멈추질 않아 این بارون نمیخواد به این زودیا بند بیاد 저 먹구름보다 빨리 달려가 سعی میکنم تند تر از ابرا حرکت کنم تا دیگه روم نبارن 그럼 될 줄 알았는데 به خیال خودم فکر کردم این کار جواب میده 나 겨우 사람인가 봐 به هر حال منم آدمیزادم (شکست ) ________________________________ Genre: Angst, romantic,... Couple: Vkook Writer:FATNA🌌 Start:1400/08/17 End:1400/09/12 امیدوارم دوستش داشته باشید💔🥀✨
Paris Is Dead(VKook/KookV) oleh Feranki7
Paris Is Dead(VKook/KookV)
Feranki7
  • Membaca 234,420
  • Suara 36,597
  • Bagian 49
[Completed] -اگه دستمو رها کنی میفتم +هیچ وقت اینکارو نمیکنم. -حتی اگه یه چاقو تو قلبت فرو کنم...؟ ꪶ • کاپل اصلی | vkook, kookv •کاپل فرعی | Yoonmin • نویسنده | Feranki7 • ژانر | رومنس، انگست، اسمات‼️ ๑🗼
𝑩𝑳𝑼𝑬 oleh esamsam
𝑩𝑳𝑼𝑬
esamsam
  • Membaca 62,481
  • Suara 10,117
  • Bagian 16
براى آخرين بار با چشمانى غمبار به او نگريست و توانست با آخرين نفسش به او بگويد: " فقط خدا مى داند که چقدر تو را دوست داشتم..." گابریل گارسیا مارکز 💙 کاپل: کوکوی. 💙 ژانر: انگست، درام 💙 وضعیت: کامل شده.
Suicide Pact| translated  oleh YakeyYakey
Suicide Pact| translated
YakeyYakey
  • Membaca 2,510
  • Suara 325
  • Bagian 13
-Taekook- ده روز مونده قبل از اینکه زمانشون تمام شه؛ بخاطر یه پیمان خودکشی. *ترجمه شده Author: flirtyoongs
𝑹𝐮𝐬𝐬𝐢𝐚𝐧 𝑹𝐨𝐮𝐥𝐞𝐭𝐭𝐞 || 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 ᵛᵉʳ oleh Nochu_mochi7
𝑹𝐮𝐬𝐬𝐢𝐚𝐧 𝑹𝐨𝐮𝐥𝐞𝐭𝐭𝐞 || 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 ᵛᵉʳ
Nochu_mochi7
  • Membaca 10,103
  • Suara 1,422
  • Bagian 10
✔︎ کامل شــده ⚠︎ رولت روسـی: بـازیِ شانسی‌ کـه هیچ کس نمیدونـه تیـر هفتم سهم کیـه! ༄~•~•~•~•~•~•~•~•~༄ ?خلاصه? چی‌میشه اگر سرنوشت تو یک شبِ نفرت انگیز، دو پسری که دیوانه وار همدیگه رو دوست دارن، مقابل همدیگه قرار بده و مجبورشون کنه تا برای نجات جونِ همدیگه، اسلحه‌هاشون رو برای هفت بار تو قلبِ همدیگه شلیک کنن و رولتِ روسی بازی کنن؟ ༄~•~•~•~•~•~•~•~•~༄ ?بخشی از مینی فیک? _زودباش جونم رو بگیر و‌ جونت رو نجات بده! +جونت رو بگیرم؟ جونِ من تویی تهیونگ! _شلیک کن جونگکوکم. شلیک‌کن و به جای من زندگی‌ کن. +کدوم زندگی؟ وقتی منِ بدونِ "تو" میشه مرگ‌! ༄~•~•~•~•~•~•~•~•~༄ ?نام مینی‌فیک: راشن رولت ?کاپل: ویکوک ? ژانر: جنایی، تریلر، انگست، اسمات ?نویسنده: Let's Get It