Select All
  • "THE WISH"
    10.1K 1.3K 13

    تهیونگ، تمام مدت سعی میکنه با مشکلات خانوادگیش کنار بیاد. اما برای وقتایی که کم میاره، عمه و شوهر عمه‌اش رو داره! اونا خانواده ی دومش محسوب میشن. همه چیز روال ثابت و همیشگی خودش رو داره، تا وقتی که یروز عمه سویون به همه خبر میده که پسرش داره از استرالیا برمیگرده. جونگکوک! پسر عمه‌ای که تهیونگ هیچوقت ندیده بودش. وقتی...

    Mature
  • In The Colour Of Acacia
    155K 19.9K 36

    - این گرگ یاغی‌ شغال‌صفت، زیادی برای تو رام و دست‌پرورده‌ست که این‌قدر جنم پیدا کردی؛ وحشیم نکن تهیونگ. - وحشیت هم کاری به کارم نداره یاغی. - زخمات این رو نمی‌گن! - بوسه‌هات چی؟ 𝗡𝗮𝗺𝗲: In The Colour Of Acacia 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Sport, Romance, Smut, Supernatural ،Fantasy 𝗨𝗽: جـمعه‌ها «این فیکشن، امگاورس نیست»

    Mature
  • blueberry omega 💙 (kookv)
    66.4K 12.2K 40

    کیم تهیونگ تقریباً از موقعی که به‌یاد می‌آورد، همه‌چیز رو از دست داده بود. خانواده‌ای براش وجود نداشت و جفت حقیقی‌اش هم اون رو رد کرده بود. پس چه دلیلی برای زندگی جز پسر و مغازه‌ی میوه فروشی کوچکش داشت؟ چی می‌شه، اگه جئون جونگ‌کوک بخواد دوباره برای بلوبری و پسرش تلاش کنه؟ می‌تونه بدستشون بیاره؟ main couple:kookv genre...

  • 𝑐𝑢𝑝𝑐𝑎𝑘𝑒 𝑝𝑟𝑜𝑚𝑖𝑠𝑒🧁
    129K 25.5K 31

    توی دنیایی که تولد هجده سالگی هر فرد برابر میشد با مشخص شدن موقعیتش در چارت امگاورس و دیدن رویای فردی که میتونست عشق واقعی رو بهش هدیه بده ؛ جونگکوک بدون اینکه حتی فکرش رو هم بکنه به چیزی تبدیل شد که فقط یک درصد جمعیت جهان رو تشکیل میدادن. بدبختانه تر از مورد قبلی رویایی بود که در شب تولدش پشت پلکهاش نمایش داده شد...

  • Blind [ KookV ]
    36.2K 6.7K 10

    "من همسرتم، من با تو ازدواج کردم. من عروسک لعنت شده‌ات نیستم." تهیونگ حالا با صدایی که از خشم می‌لرزید گفت و جونگ‌کوک چهره ناراحتی به خودش گرفت و گفت:"تحت تاثیرم قرار دادی که، حالا چی‌کار کنیم؟ بگم هرچی تو بگی؟" اُمگا محکم لب پایینش رو از حرص گزید و جونگ‌کوک با حرص گفت:"آره اُمگا، تو عروسک من نبودی. تو عشق من بودی، تن...

    Mature
  • The last separation
    32.4K 5K 12

    ژانر: امگاورس، امپرگ، انگست، اسمات، هپی اند کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: نامجین، یونمین خلاصه: تهیونگ اتفاقی سوالی که دوست جونگکوک ازش پرسید رو شنید. _آوردیش سر قرار... نکنه میخوای باهاش ازدواج کنی؟ بابت جوابی که قرار بود جونگکوک به دوستش بده ذوق داشت، با همون خوشحالی تست حاملگیش رو تو دست فشرد. _نه بابا رفیق، دیوون...

  • Accursed | Kookv
    197K 27.4K 44

    Accursed Genre: Historical..angst..smut..omegavers..mpreg Couple: kookv Sub Couple: kookmin..yoonmin Up Day: Monday خلاصه: تهیونگ به طور خیلییی اتفاقی اولین امگای تاریخه ک با وجود فقر و نداشتن پدر از مادر مریضش نگه داری میکنه. چی میشه اگر توی روز هیتش ولیعهد چین به رم بیاد و چی میشه اگر ولیعهد جفت تهیونگ باشه ...

  • Mad wolf | kookv
    160K 24.2K 38

    هیچکس فکرش رو هم نمیکرد بدترین الفای پک جئون ها جفت کیم تهیونگ، وارث سلطتنی ها از اب در بیاد؛ اما وقتی اتفاق افتاد همه میدونستن این داستان به جاهای خوبی نمیرسه. « من مال تو بودم جونگکوک... الان دیگه نیستم » امگا با لحن سردی زمزمه کرد الفا بوسه ای روی دست های کشیده ی پسر گذاشت « اشکالی نداره، من هنوز مال توام هیونگ،...

  • White Rose | kookv
    134K 18.3K 34

    White Rose | رُز سفید من به دلیل ترسی که از تو داشتم برای قوی‌تر شدن تلاش کردم و به عنوان قوی ترین امگای پک رُز سفید شناخته شدم. ولی این کافی نبود نه تا وقتیکه تو دوباره برگشتی و ترسی که من چندساله در حال فرار کردن و انکار کردن آن هستم دوباره ظاهر شد. ::: - ا-از من دور شو... چشم های جونگکوک در یک لحظه از شیفتگی با بر...

  • twelfth dimension
    280K 63.3K 131

    بُعدِ دَوازدَهُم ________________________ "صدای اوپنج موج داشت. موجT،S،R،Q،P... امواجی که کاملا تصادفی، به نام امواج یک نوار قلب نامیده شدند. شاید زیاد هم بی ربط نبود. امواج صدای تهیونگ به نام امواج ضربان های قلب کوکی نام گرفته بود. موجPصدای تهیونگ بود که راه را برای موجQقلب کوکی باز میکرد. " _______________________...

  • 🐺🍫 The War Of Pheromones 🍑🐺
    236K 47.4K 31

    نام: جنگ فرومون‌ها کاپل: چانبک / کوکوی ژانر: امگاورس / رمنس / اسمات / فانتزی نویسنده: White Noise چانیول و تهیونگ دو فرمانده اردوگاه ویژه‌ی سئولن... چانیول آلفای قدرتمند روسیه و تهیونگ امگایی خشن... با ورود سربازای تازه وارد زندگیشون دستخوش تغییر میشه...

    Mature
  • Abandoned Omega | Kookv
    335K 40.1K 38

    Couple: Kookv Genre: Omegaverse-Mpreg-Smut-Angst -خودت گفتی من در حدی نیستم که تو آلفام باشی! اذیتم کردی..بدون اینکه کاری کرده باشم هزاربار تحقیرم کردی..من حتی اسم تورو هم نمیدونستم اما جوری باهام رفتار کردی که انگار دلیل تموم بدبختیات منم.. +تو هیچوقت نمیتونی اون روزا رو فراموش کنی، نه؟ تهیونگ امگا 18 ساله که برای...

    Mature
  • Stay With Me
    86.8K 13.1K 30

    🍭فیکشن : با من بمون 🍭 کاپل : هونهان 🍭 ژانر : ددی کینک ، اسمات ، رمنس ، فلاف +18 🔆 خلاصه : سهون یه ددی مهربون اما سرده که بعد از یه سری مسائل تلخ و شیرین تصمیم میگیره لوهان و به سر پرستی قبول کنه و بعد از زندگی کردن باهاش متوجه ی این میشه اون پسر ورژن کوچیک شده ی خودشه ^-^ بیاین داستانمون و با این خانواده ی کیوت و...

  • Back To You (SeKai)
    10.7K 2.9K 23

    وقتی برادر و همسر برادرشو از دست داد و به کره برگشت، تنها چیزی که تونست غم مرگ اونو براش کم رنگ کنه تنها یادگاری باقی مونده از اونا بود. برادرش براش عزیز بود و برادرزاده‌ش براش عزیزتر، دلش می‌خواست یه زندگی‌ راحت برای اون بسازه که همه حسرتشو بخورن و هیچ چیزی تو زندگیش براش کم نذاره. اما یه مانع جلوی راهش بود، یه مانع...

  • Blue Side [KookV]
    152K 27.2K 28

    "آلفا در رو برام باز کن، خیلی درد دارم. چرا لباس‌هام رو درآوردی؟" "چون توی تمام سوراخ‌های لباست مواد پنهان کرده بودی، حسابی هم حرفه‌ای شده بودی نه؟" جونگ‌کوک با طعنه گفت و تهیونگ با بغض لب زد:"من و مسخره نکن." "به‌خاطر خریتت نازت رو بکشم؟ بگم عزیزم عیبی نداره که اول گند زدی به زندگی خودت و بعد تمام احساسات لعنتی من و...

    Mature
  • My you
    219K 35.2K 48

    _شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد...

  • I'm not virgin ⛓️⚖️
    37.5K 9.1K 49

    I'm not virgin ⛓️⚖️من باکره نیستم کاپل: کایهون، چانبک، شیچول، کریسهو ژانر: امگاورس، انگست، درام، اسمات خلاصه: از وقتی به سنی رسید که تونست تفاوت آلفا و امگا رو بفهمه، تو سرش کوبیدن که یه امگا حق نداره با کس دیگه ای به جز الفاش باشه. از ماهیت جنسیش متنفر بود... از جامعه ای که توش به دنیا اومده و بزرگ شده بود متنفر بود...