در حال خواندن ها
62 stories
Chocolate cake🂱 by mirelle4love
mirelle4love
  • WpView
    Reads 9,468
  • WpVote
    Votes 1,294
  • WpPart
    Parts 19
Genre: Romance, Mafia , Harsh , Angst ,smut , forced marriage ༘⋆ couple: Vkook, Yoonmin. ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ وقتى كه زندگیِ تو، مست از کلاب برمیگرده 🂱 و بعدش همه در و پنجره های زنگ زده رو پشت سرش مى بنده، تو میمونی و هوای یخ زده اطرافت، ولی بعدش در‌های جهنم به روت باز میشن. 𓆝 ⋆.˚𓆝 ⋆.˚𓆝 ⋆.˚𓆝 ⋆.˚𓆝⋆.˚𓆝⋆.˚𓆝⋆.˚ 𓆝 روز تولد برادر ناتوان و معلولش، بخاطر یه کیک شکلاتی از شغل کوچیک و بی‌دردسرش اخراج شد. چيزى براى از دست دادن نمونده بود، جيب پاره و سرهم شدش خاليه خالی، قلب پاک و ابریش همین شب قراره بباره و اميدش از پل داغونِ رویاهاش سقوط کرد بود و الان درحال مرگِ. درون مخمصه آخرين تلاشش براى نجات قلب شکسته برادرش گند زده بود، الان با تکه شکسته های همون قلب دنبال يه شغل میگشت... اما جاشو توى يه کافه دنج و گرم ‌ ☕︎ پیدا نمى كنه. چی میشه اگه، وسط تاريكى و خون، با يه مافياى خشن وبى رحم روبرو شه؟؟؟ اما قصه فقط درباره‌ى بدهكارى و ترس نيست... يه قرارداد عجيب، يه بيشنهاد غير منتظره، و یه ازدواج اجباری وسط جهنم...
the first night [Vkook/Kookv] by vjk1275
vjk1275
  • WpView
    Reads 2,846
  • WpVote
    Votes 280
  • WpPart
    Parts 25
"الان دیگه مال منی آدونیس،دیگه کسی نمیتونه داشته باشتت" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کیم تهیونگ صاحب برند سلین که چهار سال متوالی برنده جایزه فشن شو پاریس شده ولی امسال با حضور صاحب برند دیور برای اولین بار جایزه امسال رو از دست میده. چی میشه اگه جئون جونگکوک ،صاحب برند دیور علاقه زیادی برای آشنایی با کیم تهیونگ داشته باشه و همین باعث اتفاق های دیگه ای بشه؟! couple:vkook/kookv genre: romance _ smut _dram
submissive/مطیع by okiko_yoko
okiko_yoko
  • WpView
    Reads 5,943
  • WpVote
    Votes 671
  • WpPart
    Parts 7
درحال آپ📌 -ازت متنفرم +من بیشتر -دوست دارم +من بیشتر *** بعد از مرگ مادر تهیونگ، پدرش با عمه‌ی جونگ‌کوک ازدواج می‌کنه و این دوتا پسرِ ناخواسته توی یه خونه‌ی مافیایی گیر می‌افتن. یه دعوای بزرگ همه‌چیو می‌شکنه؛ پدر تهیونگ، جونگ‌کوکِ چهارده‌ساله رو تبعید می‌کنه روسیه... جایی که هشت سال تو جهنم مافیا بزرگ می‌شه و برمی‌گرده به کره؛ اما نه همون پسری که رفته بود، بلکه شیطانی پر از خشم و نفرت... حالا پدر تهیونگ دوباره اونا رو مقابل هم می‌ذاره... این‌بار توی یه مأموریت مشترک. جایی که باید کنار هم بجنگن، در حالی که زخمای قدیمی هنوز تازه‌ن و هیچ‌کدوم نمی‌دونه آخر این داستان، قراره با کینه ادامه پیدا کنه یا دل بهم ببندن؟ کاپل: ویکوک کاپل فرعی: یونمین ژانر: مافیایی، اکشن، انمیز تو لاورز، بی دی اس ام
The Color of bloody lilies  by ImLeon
ImLeon
  • WpView
    Reads 6,901
  • WpVote
    Votes 1,015
  • WpPart
    Parts 10
"یه آرزو کن، لی‌لی من!" "حالم خوب بشه. با همدیگه زیر بارون برقصیم، بچرخیم و به همه‌ی غم‌هامون بخندیم مارشال... حالا تو یه آرزو کن." "آرزو می‌کنم، حالت خوب بشه..." *** "این کارها یعنی چه؟ چرا موهات رو رنگ کردی، جونگکوک؟" "خـ... خواستم یه... یه چیز جـ... جدید رو امتحان کنم." "مگه بهت نگفتم از این کارها خوشم نمیاد؟ نکنه به کارهای زنونه علاقه‌ی زیادی داری؟" "دیگه... هیچی توی قیافه‌ام رو دوست... نداره!" The color of Bloody Lilies ɢᴇɴʀᴇ : Romance , Angst , Criminal , Smut , Political ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : Vkook ᴜᴘ ᴛɪᴍᴇ : Tuesday ᴡʀɪᴛᴇʀ : Léon
𝐥𝐨𝐯𝐞𝐝 |جڱرڴۉشۂ(𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤) by SUNSET_Vk
SUNSET_Vk
  • WpView
    Reads 51,093
  • WpVote
    Votes 5,206
  • WpPart
    Parts 23
_اگه دیدی این‌طور اینجا افتادم چیکار می‌کنی؟ با چهره متمرکزی دوباره آدامسش رو جوید و نگاهش کرد؛ به معنی اینکه یادش نمیاد سرش رو به طرفین تکون داد مرد بزرگتر دو دستش رو که رویِ سینش قرار گرفته بودن به آرومی بوسید _میری پایین به؟ +میرم پایین به جیمینی خبر میدم! دستی به کمر و لگن پسر که روی شکمش قرار داشت کشید _آفرین جگرگوشه من ____________________ اهمیتی نداشت کجا و کی؛ اون از پسرش محافظت می‌کرد،باید ازش مراقبت می‌کرد حتی اگه دیگه فرصتی برای موندن نداشت! ____________________ ~🅅𝒌𝒐𝒐𝒌_🅈𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏_🄽𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ~🅁𝒐𝒎𝒂𝒏𝒕𝒊𝒄_🄰𝒏𝒈𝒆𝒔𝒕_🄳𝒂𝒊𝒍𝒚 𝒍𝒊𝒇𝒆_🅂𝒐𝒇𝒕_ 🄿𝒔𝒚𝒄𝒉𝒐𝒍𝒐𝒈𝒚_(🅂𝒎𝒖𝒕 𝒂 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆) •🅆𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓:🅂𝒖𝒏𝒔𝒆𝒕 "شروع 1402/11/24" "پایان 1403/08/18" *توجه؛ فیک به‌زودی تحت ویراستاری قرار خواهد گرفت*
Satan's Forbidden by Vkook_Fiiik
Vkook_Fiiik
  • WpView
    Reads 44,411
  • WpVote
    Votes 5,309
  • WpPart
    Parts 41
کیم تهیونگ، مافیای مطرح روسیه، در یک روز بارونی از زندگی تاریک و خون‌بارش، با پسری تصادف میکنه؛ پسری که چشم‌هاش، چند روز قبل در یک کلیسا، در حافظه‌ی نگاه مرد ثبت شده...آیا تهیونگ میتونه راهی از دنیای سرخ کشتار به چشم‌های معصوم اون پسر پیدا کنه...؟ بعید به نظر میرسه؛ چون اون پسر برای بدنام‌ترین شیطان شهر، یک ممنوعه‌ست... _________________________ پسر شیطان، پسر مسیح نخواهد شد؛ مگر با عبور از قاب کهکشان چشمانی فرشته‌‌وار... خیره‌گی برای بدنام شهر، چیزی بی‌زمان خواهد بود... برای شیطانی با قلبی جوهرکشیده‌ به رنگ شب، که راه رسیدن به بهشت فرشته‌ی ممنوعه را باید از میانه‌ی جهنم کرکس‌ها، طی کند... آیا زاده‌ی شر، راهی به محراب‌زاده‌ی آسمانها دارد...؟ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کوک : از من بگذر چون من از تو گذشتم تهیونگ : دوست داشتن تو اخرین ذره ی معصومیت من بود اگه بری آخرین ذره ی انسانیت منو با خودت میبری چون من دیگه هیچ انسانی نمیشناسم _________________________ Genre : Romance - Angst - Mafia - Smut - Action Couple : Vkook _ Sub Couple : yoonmin_namjin_ secret _________________ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 : 𝐄𝐋𝐋𝐀 _ 𝐏𝐀𝐒𝐀 𝐒𝐞𝐞𝐧𝐚𝐫𝐢𝐬𝐭 : 𝐄𝐋𝐋𝐀 __ 𝐄𝐝𝐢𝐭𝐨𝐫 : 𝐏𝐀𝐒𝐀 __________ Time up : Every other day
Lost memories ᵥₖₒₒₖ by Moonmjm
Moonmjm
  • WpView
    Reads 270,736
  • WpVote
    Votes 5,684
  • WpPart
    Parts 15
✓در حال بازنویسی✓ ❥فصل اول❥ نه عشقی، نه خانواده‌ای و نه هیونگی...چطور باید در مقابل دنیا میجنگید وقتی هیچکس باورش نداشت؟ ••••••••••••••••••••••••• ☜فصل دوم☞ -جونگ کوک؟؟؟ +اشتباه گرفتی. -اما تو خیلی شبیه اونی. +جونگ کوکی دیگه وجود نداره، دیگه دنبالش نگرد که هرگز پیداش نمیکنی. •••••••••••••••••••••••••• ༺فصل سوم༻ : اون قدرتمندترین مافیاست... #اون کیه؟؟ : جئون جونگ کوک... ژانر فصل اول: انگست، درام، اسمات🔞، کمی رومنس ژانر فصل دوم و سوم: مافیایی، اسمات،🔞 پلیسی، اکشن، انگست، رمنس، درام، معمایی نویسنده: Mahsa پارت ها کوتاهه، از تعداد زیادشون نترسید چون فقط چند پارت آخر طولانیه، بقیه کوتاهن و همشون سر هم اندازه شصت پارت میشه☘️ 💎#1 taekook 💎#1 angst 💎#1 jhope 💎#1 jin 💎#1 mystery 💎#1 action 💎#1 jimin 💎#1 kook
﴾ Silver blood | خون نقره‌ای ﴿ by user73426675
user73426675
  • WpView
    Reads 2,905
  • WpVote
    Votes 328
  • WpPart
    Parts 18
ژانر: سون‌سام، انگست، امگاورس، سلطنتی، تاریخی نویسنده: Honey داستان با زندگی پنهانی جانگ‌کوک آغاز می‌شود. او سال‌هاست بوی طبیعی‌اش را با گیاهان و عطرها پنهان کرده تا از چشم آلفاها دور بماند. اما زمانی که بوی نقره‌ای‌اش به‌طور ناگهانی در جنگل پخش می‌شود، سه مرد از سه مسیر متفاوت به‌سوی او کشیده می‌شوند: - یونگی، که به‌دنبال جبران گذشته است. - سوکجین، که حقیقت را در طومارهای ممنوعه یافته. - و تهیونگ، که مأمور محافظت از او شده اما به‌زودی دلش را به او می‌بازد. در همین حال، دربار سلطنتی نیز به‌دنبال جانگ‌کوک است-نه برای نجات، بلکه برای کنترل. نامجون، جیمین و جیهوپ هرکدام با انگیزه‌ای متفاوت به‌دنبال امگای نقره‌ای‌اند. درگیری‌ها آغاز می‌شود. جانگ‌کوک برای اولین بار می‌بیند که دیگران حاضرند برای محافظت از او بجنگند. دیوارهای دفاعی‌اش ترک برمی‌دارند، و رابطه‌ای آهسته و پرتنش میان او و تهیونگ شکل می‌گیرد-رابطه‌ای که میان وظیفه، غریزه و احساسات در نوسان است. در دل جنگل، در میان شمشیرها، خون، و بوی غریزه، جانگ‌کوک باید تصمیم بگیرد: آیا می‌خواهد وارث تاج‌وتخت باشد؟ یا فقط انسانی آزاد؟
Seven Beats by Ghazal259
Ghazal259
  • WpView
    Reads 56,947
  • WpVote
    Votes 4,524
  • WpPart
    Parts 31
کاپل: سون‌سام ژانر: امگاورس/روزمره/اسمات این فیکشن سون سام هست و صحنه های زیادی داره پس اگه دوستش ندارید یا سنتون کمه پیشنهاد میکنم نخونید 🔞
Heartbeat |sevensome| by 13butterfly7
13butterfly7
  • WpView
    Reads 460,109
  • WpVote
    Votes 47,753
  • WpPart
    Parts 68
کاپل : سون سام ژانر: امگاورس / امپرگ / اسمات / روزمره