Nargespalar's Reading List
15 Geschichten
برادر  ناتنی  من! || Vkook|| von Kakaguruie
برادر ناتنی من! || Vkook||
Kakaguruie
  • GELESEN 41,057
  • Stimmen 2,872
  • Teile 13
My half brother برادر ناتنی من! خلاصه🕷️: جونگکوک باید کشور، دوستاش و دوست پسرشو ول کنه و به عمارت شوهر ثروتمند مامانش نقل مکان کنه اون با تهیونگ برادر ناتنیش آشنا میشه ‌ اونها بعد مدتی مخفیانه دیوونه وار عاشق هم میشن! سر انجام این عشق به کجا میرسه؟ کاپل اصلی🐾: ویکوک ژانر🌚: عاشقانه ، هیجانی ، اسمات ، هپی اند 🌑داستان کاملا برگرفته شده از فیلم Culpa mia هست ورژن ویکوک نویسنده🕸️: کاکاگورویی🐈‍⬛🖤
☁︎𝒀𝒐𝒖 𝑨𝒓𝒆 𝑴𝒊𝒏𝒆 ☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 | von TheLaughterFake
☁︎𝒀𝒐𝒖 𝑨𝒓𝒆 𝑴𝒊𝒏𝒆 ☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 |
TheLaughterFake
  • GELESEN 34,465
  • Stimmen 7,386
  • Teile 20
نام فیک : تو متعلق به منی کاپل : هونهو , چانبک ژانر : تخیلی , اسمات , رمنس , فلاف , هپی اند Writer : Parla خلاصه : در دنیای خدایان و شیاطین، سهون پسر اسمودوس و لوسیفر ، برای اثبات برتریش نسبت به شیاطین دیگه برای پروراندن یک عشق شهوانی و مغرورانه که سر انجامی جز مرگ نداره راهی زمین میشه ، همزمان سوهو پسر افسرده و دردمندیه که زندگیه یکنواخت و کیوتش چشم سهونو میگیره چی میشه سهون سوهو رو هدف ماموریتش قرار بده؟؟ سخن نویسنده : سلام بچه ها برای کسایی که هات لایف رو دنبال نمی کردن من پارلام و این سومین آپ رسمی من توی واتپده درباره ی اسامی شیاطین احتمالا سخته من توضیح کوتاهی میدم اسمودوس شیطان شهوت بوده و لوسیفر شیطان غرور . دیگه چیزی نمیمونه «فاک عکس پوستر فاکی نیس؟؟؟»
She is a he 2 von Ministories13
She is a he 2
Ministories13
  • GELESEN 50,005
  • Stimmen 9,317
  • Teile 21
she is a he 2(فول شده💜) . . فصل دوم . . خلاصه: من یه پسرم...یه پسر گیج...مهربون...سر به هوا...به قول تاتا پاستیل... دلم برات تنگ شده اقای رییس.‌‌..تو چی؟ من یه پسرم... . . ژانر: کمدی.فلاف.رومنس.اسمات . کاپل: کوکمین.تهگی . . ❤mini stories❤
ICE von rosa_fiction
ICE
rosa_fiction
  • GELESEN 7,126
  • Stimmen 1,225
  • Teile 13
"جناب.." "آیس!" "خوشبختم کیم تهیونگ هستم!" . . . . . *این کتاب بیشتر یک کتاب عاشقانه است تا کتاب مافیا و امیدوارم لذت ببرید* story by Surfangel Genre : romance , fiction , angst , smut, Drama, Horror couple: TaeKook
𝗗𝗮𝗵𝗹𝗶𝗮 ᵏᵒᵒᵏᵛ ᵛᵉʳ von yelital
𝗗𝗮𝗵𝗹𝗶𝗮 ᵏᵒᵒᵏᵛ ᵛᵉʳ
yelital
  • GELESEN 108,606
  • Stimmen 17,565
  • Teile 55
𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه می‌داشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر می‌شدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند ببنده... پیوندی که نمی‌دونست سرنوشتش رو‌ چطور تغییر خواهد داد! ___________________________________________________ - از من می‌خوای که رازت رو نگه‌ دارم؟ باشه، من ماهیت اصلیت رو به کسی لو نمی‌دم‌. - باید... باید بهم تضمین بدی! - پس بیا یه قرار داد ببندیم. - قرارداد؟ چی به من می‌رسه؟ - اینکه تا نود و نه روز رازت رو نگه می‌دارم؟ - در عوض ازم چی می‌خوای؟ - خودتو، خودتو بهم بده دالیا! ___________________________________________________ - گلی ظریف مثل تو، نباید به تنهایی توی سرزمین مردگان قدم بذاره، نمی‌ترسی که با یک اشاره، پژمرده‌ت کنم؟
‍↱ I Wanna Dream ..... Leave Me To Dream 🌌 von eliz_story
‍↱ I Wanna Dream ..... Leave Me To Dream 🌌
eliz_story
  • GELESEN 27,030
  • Stimmen 4,986
  • Teile 31
┃کاپل: کایسو، چانبک | هردو اصلی │ژانر : رمنس، مرموز، جنایی، اسمات ┃وضعیت : فیک بلند | درحال آپ ●پیش نویس: الهامی ریز از موزیک dream از گروه imagine dragons ----------------------↷برش ↶------------------------ ترسناکه اما مهربونه چشم هاش ... اونا برای به دام افتادن کافین اون شبیه مادرمه باشه باشه، میدونم مادری وجود نداره دارم درباره ی اون رویا حرف میزنم تو میخوای منو گیر بندازی؟ من هیچ ردی برات نمیزارم افسر بیون اما اون میتونه اون دیشب پیش مادرم نشسته بود داره جاشو میگیره میتونم حسش کنم که... که رویاهامو توی مشت کوچیکش داره خفه میکنه
ℂ𝕣𝕠𝕨𝕕𝕤 𝕠𝕗 𝕔𝕣𝕠𝕨𝕤 |𝕍𝕂𝕆𝕆𝕂| von namaahmirotichi
ℂ𝕣𝕠𝕨𝕕𝕤 𝕠𝕗 𝕔𝕣𝕠𝕨𝕤 |𝕍𝕂𝕆𝕆𝕂|
namaahmirotichi
  • GELESEN 816
  • Stimmen 123
  • Teile 3
«به زودی» حوالیه شروع دهه‌ی ۹۰ میلادی... زمانی که هیچ چیز کرم-قهوه‌ای و سیاه-سفید نبود! برعکس، همه چیز بیش از حد رنگی بود. صدای آهنگ های بانی ریت، متالیکا، ایمی گرنت دیوار هایی که پر شدن از رد اسپری و شهرای براق شده از تابلو های نئون، ماشینای اسپرت رنگی، آرکید گیم و کلوب های مختلف، دراگ های غیرقانونی و دیسکو هایی که تمام طول روز پر از جمعیت تینیجرها بودن! اینجا هم داستان یه گوشه از همون دهه‌ی لعنتیه... جایی که تصویر لبخندا رو باید توی کاست های vhs محفوظ میکردن. [سال ۱۹۹۱ میلادی] 🕰 «...و تو میخوای گناه کنی؟!» «اوهوم، قراره بگم آره!» «پس...یعنی از خدا.. نمیترسی؟» «اون؟! خب، میتونه منو نبخشه، بعدم بفرستتم به جهنم... ولی چه اهمیتی داره اگه قراره بهشتو با تو اینجا تجربه کنم؟ من طعم سیب عشقتو هرطور شده مزه میکنم؛ بالاخره که تو یکی از این دنیا ها باید برای خودم داشته باشمت!»
DARK MOON: THE BLOOD ALTAR von HYBE_STORIES
DARK MOON: THE BLOOD ALTAR
HYBE_STORIES
  • GELESEN 1,821,592
  • Stimmen 63,598
  • Teile 81
Riverfield, a beautiful town by the ocean, is home to the prestigious Decelis Academy. It's also home to seven boys with a secret: they may simply seem like players of the famous sport, Nightball, but they're actually vampires. To escape from their dark past, they try to lead normal lives as students - other than the occasional hitch since their rival Nightball team happens to be made up of werewolves. But in the end, these seven friends always find strength in each other. Until one day, a new transfer student with curious strength causes the boys' forgotten past to slowly unravel. DARK MOON: THE BLOOD ALTAR with ENHYPEN ***** Original story: HYBE Co-planning: HYBE / NAVER WEBTOON
𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠• von Lostinjhopesmile
𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠•
Lostinjhopesmile
  • GELESEN 348,923
  • Stimmen 31,699
  • Teile 86
𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐌𝐘 𝐂𝐎𝐌𝐌𝐀𝐍𝐃𝐄𝐑🔞 [Completed] «جونگ‌کوک، سربازی که دو ماه به پایان خدمتش مونده و فکر می‌کنه که می‌تونه به آسونی سربازیش رو تموم کنه؛ اما با انتقال فرمانده‌ی جدید به پادگانشون، تمام معادلاتش به‌هم می‌ریزه.» - اگه این‌قدر علاقه به مردن داری... می‌تونم زودتر از این تمرین‌های کشنده دخلت رو بیارم! جونگ‌کوک که گونه و چونه‌اش توی دست بزرگ فرمانده‌اش تحت فشار بود، ناله‌ی آرومی کرد و جوابش رو داد: - آه...فرمانده... این‌قدر دوست داری من رو با دست‌های خودت بکشی؟ تهیونگ نیشخندی زد و با ول‌کردن چونه‌اش؛ انگشت شستش رو سمت زخم ابروی سربازش برد و نوازشش کرد. - تو این مدت... جز کشتنت به چیز دیگه‌ای فکر نکردم! «اتمام یافته» ⊹ کاپل⤟ویکوک ⊹ژانر⤟سربازی-رومنس-اسمات-اکشن-انگست
my origin °•°Vkook°•° von panizloveTK
my origin °•°Vkook°•°
panizloveTK
  • GELESEN 27,430
  • Stimmen 1,593
  • Teile 14
احساس خوبی دارم همه چیز درست می شود تو خواهی آمد و دهان تاریک باد را خواهی دوخت آمدن تو یعنی پایان رنج ها و تیره روزی ها آمدن تو ، یعنی مبدا زندگی من ___________________________________________ این بوک آمپرگ یعنی پسر ها هم درصد خیلی کمی می تونند بچه‌دار بشن..‌. اسمات داره اگر دوست نداری نخون ‌‌.‌.🔞 اینا رو گفتم بعدا نگید وقتم تلف کردم چرا نگفتی‌‌..‌‌ 😘😘🙏 کاپل اصلی: تهکوک کاپل فرعی: نامجین،یونمین فلاف،عاشقانه،انگست،اسمات،مدرسه ای