Select All
  • Flight Night
    23.6K 1.4K 19

    قضیه از اون‌جا شروع شد که چان شب رو توی اتاق دیگه‌ای موند... !!! اسمات خالص کاپل‌ها: چان‌مین‌سونگ، چانگ‌جین ژانر: زندگی روزمره، اسمات

    Completed  
  • My Half Brother [ برادر ناتنی من ]
    6.7K 554 20

    ⋆ᴄᴜᴘᴇʟ: #Minsung ( Hyunlix & Chanmin ) ⋆ᴀᴜᴛʜᴏʀ : #Mini ⋆ɢᴇɴʀᴇs: BDSM, Rape, Harsh, Angst, Drama, Pedophile and ... ⋆ᴜᴘ: Irregular ⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒ ⋆ قسمت‌هایی از فیک ⋆ @مینهو تک پسرم . _ن نه... نانا تنبیه نمیخواد . ÷لعنتی داره تشنج میکنه . ٫ حالش خوبه مین ... تو چت شد یهو ؟ _چی ... چیکار ..ش...

  • Predator
    11.6K 1.7K 31

    ༄ name:درنده/Predator ༄ couple: Minsung,Hyunsung,Chanmin,Changlix ༄ Genre: Romance , Smut , Violence , Action , Mafia ༄ Writers:Mihi,byeol Up:Friday

  • Let's Play
    7.6K 1.1K 7

    ←[کامل شده]→ پسرها حوصلشون سر رفته بود؛ پس تصمیم گرفتن هشت نفری یک بازی متفاوت انجام بدن.. بازی که اگه توش می‌باختی جریمه‌ی سنگینی داشت.. حالا سناریوی بازی چی بود؟ هیچی! فقط میخواست یکی از فن‌فیکشن های واتپد رو انتخاب کنی و خودتو جای کاراکتر بزاری.. به نظرتون چه کسی برنده میشه؟ ~°{با هنرمندی اکثر کاپل‌ها} ~°ژانر: کمدی...

    Completed  
  • The Insider
    23.5K 2.8K 16

    ژانر : اسمات - درام - BDSM - ددی کینک - رازآلود کاپل‌ اصلی : چانلیکس- مینسونگ دستش رو بر روی نقاشی مورد علاقش نوازش وار حرکت داد - این ردهای بنفش و قرمز روی بدنت من رو دیوونه میکنه موهای پسر رو اسیر مشتش کرد و سرش رو بالا کشید تا به آینه نگاه کنه صدای نفس نفس زدن و ناله‌های دردناک پسر گوشش رو نوازش میکرد - به خودت نگ...

  • Little slave
    5.3K 931 14

    عنوان مانهوا: little slave آرتیست: 来一缸糖 کاپل: ییجان ژانر: علمی تخیلی- فانتزی خلاصه ای از داستان: "شیائوجان مدت‌هاست در تلاشه تا بتونه به وسیله‌ی انرژی روحانی (که همون قدرت ذهنشه) به ذهن شخصی خاص دسترسی پیدا کنه. شخصی که خیلی وقته دلتنگ اونه..."

    Mature
  • ‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢
    83.9K 15.7K 71

    مینهو خوناشام نود ساله که طلسم شده و تنها راه شکستن طلسمش، نوشیدن خونِ شاهرگ معشوقشه تا جایی که معشوقش جونشو از دست بده. پس مینهو قلبشو قفل و زنجیر میکنه تا هیچ وقت دلبسته کسی نشه. اما آیا سرنوشتش اینجوری رقم میخورد؟ شاید یک پسربچه عجیب وارد زندگیش بشه و قلب خوناشام سرد و غم دیده قصه رو به اسارت چشم های آبیش در بیاره...