کامل نشده
70 stories
All The Married Alphas || همهٔ آلفاهای متاهل{KookV} by LiberteNovels
LiberteNovels
  • WpView
    Reads 25,226
  • WpVote
    Votes 3,638
  • WpPart
    Parts 26
توجه‼️ این داستان در دو ورژن کوکوی و یونته نوشته شده. همه ی آلفاهای متاهل به جفتشون بیتوجهی میکردن؟ یا فقط اونهایی که بدون آشنایی قبلی با همسرشون ازدواج کرده بودن؟ ༺ Liberté Novels ༻ Name: All The Married Alphas نام داستان: همه آلفاهای متاهل Couple: KookV کاپل: کوکوی Omegaverse, Smut, Slice of life, angst امگاورس، اسمات، روزمره، انگست ■ A Novel By May ■
𝑵𝑬𝑷𝑬𝑵𝑻𝒀   𝗅𝗅  ٺسڪؽݩ by vkook_lover
vkook_lover
  • WpView
    Reads 31,425
  • WpVote
    Votes 3,008
  • WpPart
    Parts 28
جئون جونگکوک پسری که با آرامش کنار تنها آدم مهم زندگیش درحال زندگی کردن بود، اما روزی میرسه که همه چیز با خاک یکسان میشه. پسر بدون هیچ خبری خونه ی مرد رو ترک می‌کنه و بعد با یک پیام کوتاه و غیر منطقی به دوست پسرش خبر میده که داره برای ادامه تحصیل از کشور خارج میشه و میخواد رابطشون رو تموم کنه... دوسال بعد بدون هیچ خبری، برای شروع زندگی جدید دوباره به کره برمیگرده و تو بزرگترین مجموعه مد به عنوان مدل قبول میشه. اما چی میشه اگه جونگکوک نه تنها قرار نکرده، بلکه توی مشت "کیم وی" رئیس شرکت لویی ویتون و دوست پسر سابقش بیفته!؟ ᷼𑪍⏜꤭𓂃 ᷼𑪍⏜꤭𓂃 ᷼𑪍⏜꤭ ┼‌ ᷼𑪍⏜꤭𓂃 ᷼𑪍⏜꤭ 𓂃 ᷼𑪍⏜꤭ بخشی از فیک: "تو تنها عشق تک عشقم بودی... تنها و دردناکترین جای قلبم. حتی حالا که نفس‌هات از یادم میره هنوز با تمام وجودت داره میاد جونگکوک من هنوزم دوستت دارم.... حتی اگه این عشق آخرین زخم بی التئام من باشه. ᷼𑪍⏜꤭𓂃 ᷼𑪍⏜꤭𓂃 ᷼𑪍⏜꤭ ┼‌ ᷼𑪍⏜꤭𓂃 ᷼𑪍⏜꤭ 𓂃 ᷼𑪍⏜꤭ ✢ کاپل اصلی: ویکوک ✢ کاپل فرعی: یونمین،نامجین ✢ نویسنده: ݪۅݩا ✢ تایم آپ: نامنظم ✢ ژانر:معمایی،درام،اسمات،انگست تلگرام:vkook_TK7
『 𝑴𝑶𝑻𝑯 𝑻𝑶 𝑨 𝑭𝑳𝑨𝑴𝑬 』 by Atlasless
Atlasless
  • WpView
    Reads 10,744
  • WpVote
    Votes 1,558
  • WpPart
    Parts 23
- من فقط به تو اعتماد دارم، آجوشی. +حتی اگه احساس امنیت رو ازت بگیرم ؟ -حتی اگه اسلحه ای که ازم قایم کردی رو روی سرم بذاری. COUPLE: VKOOK GENRE : OMEGAVERSE, ROMANCE, ANGST, DRAMA UP: چهاشنبه ها
𝑆𝑖𝑙𝑣𝑒𝑟 𝐿𝑖𝑛𝑖𝑛𝑔𝑠 𝑃𝑙𝑎𝑦𝑏𝑜𝑜𝑘[ᵏᵒᵒᵏᵛ] by anittashere
anittashere
  • WpView
    Reads 8,776
  • WpVote
    Votes 1,096
  • WpPart
    Parts 13
تو جفت مقدر شده من بودی، کسی که باید در شادی و بیماری کنارم میبود تا زمانی که مرگ مارو از هم جدا بکنه اما تصمیم گرفتی یک روز زیر سایه یک سرو بلند این پیوندو بهم بزنی و من نباید مزاحم زندگیت با زنی که عاشقشی باشم، حالا کی بعد از ده سال مزاحم زندگیه اون یکی شده جونگکوک؟ ژانر:امگاورس،رومنس،دراما،انگست،اسمات کاپل:کوکوی،یونمین،هوسوکxگرل
I had no plans for love (Vkook , Kookv) by xLiminalx
xLiminalx
  • WpView
    Reads 1,856
  • WpVote
    Votes 241
  • WpPart
    Parts 7
جونگ‌کوک، بوکسور خشن و تنهایی‌ که زندگیش رو در زیرزمین‌های تاریک و پر از دود و خون می‌گذرونه؛ جایی که هر مشت، تنها راه فرار از گذشته‌ی پر درد و خانواده‌ی نابود شدشه. از اونور، کیم تهیونگ، استاد دانشگاهی‌ از خانواده‌ای سیاستمدار و بانفوذ، که دشمنان پنهان و خطرناک در کمین او و دختر کوچیکشن. برای محافظت از خود و تنها امید زندگیش، مجبور میشه دست به انتخابی غیرمنتظره بزنه وقتی دنیای سرد و زخم‌خورده‌ی جونگ‌کوک با زندگی پیچیده و احساسی تهیونگ گره می‌خوره، هر دو مرد، قدم‌به‌قدم به چیزی نزدیک می‌شوند که تا امروز هیچوقت نداشتن: امنیت، اعتماد... و شاید عشق. ______________♡ اسم داستان: I had no plans for love (هیچ برنامه‌ای برای عشق نداشتم) کاپل:ویکوک،کوکوی(ورس) ژانر:رمنس، فلاف، مقدار کمی انگست [پارت گذاری هر سه روز درمیون] _____________♡
𝗔𝗞𝗢𝗬𝗔 ᵛᵏ by vk_dusk
vk_dusk
  • WpView
    Reads 63,218
  • WpVote
    Votes 6,832
  • WpPart
    Parts 67
• خـلاصـه: او نیمه‌ی دوم من در جسمی دیگر بود و از روزی که برای اولین بار چشم‌هایش را دیدم، می‌دانستم او را «قلب خارج از جسم» صدا خواهم زد. البته، اولین باری که تنها من، خیال می‌کردم اولین است! • بـرشی از داسـتان: - دوستت دارم، جئون تهیونگ. - منم دوست دارم، قلبِ جئون تهیونگ. - عاشقمم هستی؟ - عاشقت هم هستم، برات هم می‌میرم. ▸ 𝐍𝐚𝐦𝐞: AKOYA ▸ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: VKook ▸ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Romanse, Drama, Angst, Smut ▸ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: @lSilvanal
𝖠𝗋𝖼𝖺𝗇𝖺 ᭡  by Hansuoh
Hansuoh
  • WpView
    Reads 19,504
  • WpVote
    Votes 2,508
  • WpPart
    Parts 9
𐙚‌ ‌‌ 𝖭𝖺𝗆𝖾: 𝖠𝗋𝖼𝖺𝗇𝖺 ‌ ‌ ‌ ‌ ‌𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏 ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌𝖾, ‌ ‌ ‌ ‌ 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖢𝗈𝗆𝖾𝖽𝗒, 𝖲𝖼𝗁𝗈𝗈𝗅 𝗅𝗂𝖿𝖾, 𝖣𝗋𝖺𝗆𝖺 مراسم ازدواج امگا و انیگمایی که هیچ‌کس حتی فکرش رو هم نمی‌کرد جفت هم باشن، تعیین شده بود و اون دو نفر نباید تا قبل‌از پیوند رسمی‌شون هم رو ملاقات می‌کردن؛ اما کی می‌تونست جلوی جونگ‌کوک رو بگیره که به دیدن امگاش نره و به بهانه‌های مختلف نبوسدش؟ البته یه مشکل جدی هم وجود داشت؛ جونگ‌کوک به‌عنوان جفتی که هنوز به تهیونگ اعتراف نکرده بود، بیش‌ازحد مالکانه و بی‌پروا رفتار می‌کرد. شاید امگای آلبالو نباید برای تحریک‌کردنش پیشنهاد به‌هم‌زدن ازدواجشون رو می‌داد‌؟ «کی می‌تونه جلوی من رو بگیره اگه بخوام ردت کنم و بی‌خیال این ازدواج بشم؟» «توی روی جفتت وایستادی و همچین سؤالی می‌پرسی امگا؟» ⚝ Telegram: ‌@Hansuoh
𝐎𝐧𝐞 % ᵛᵏᵒᵒᵏ/ᵏᵒᵒᵏᵛ by AlHphBA
AlHphBA
  • WpView
    Reads 46,691
  • WpVote
    Votes 4,903
  • WpPart
    Parts 46
[Completed] یک بیمارستان، یک روز، چند ساعت اختلاف، دو تخت دورتر، تو، کیم تهیونگ، من، جئون جونگ‌کوک، دوتا 'یک درصد'. مثل هم و در عین حال متفاوت؛ 'ما' از اونجا آغاز شد. «-اون جونگ‌کوکه. کسی که از شونزده‌سالگی توی ارتش بوده و به آسونی توی دام نمیفته.» «-و من فرمانده‌شم، کسی که دستوراتش رو اجرا می‌کنه و البته... بهتر از هرکس دیگه‌ای جزئیاتش رو حفظه.» • Name: One Percent 🕷 ・Genre: Angst, Violence, Action, Criminal, Smut, Romance ・Couple﹕KOOKV/VKOOK
COLD FIRE║KOOKV-YOONMIN by sufiland
sufiland
  • WpView
    Reads 3,755
  • WpVote
    Votes 671
  • WpPart
    Parts 12
«فقط کافیه یه دفعه‌ی دیگه من رو اینطوری صدا بزنی تا سگ بشم و یه کار دست جفتمون بدم...» ❈نام‌اثر: |آتـــش‌سرد| ❈کاپل: کوکویـ / یونمین ❈ژانر: اندکی‌انگست / عاشقانه‌ / رابطه‌ی قراردادی / اسمات / پایان‌خوش ❈وضعیت: [نامنظم]-͟͟͞͞𖣘 •این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته شده و هیچ ارتباطی با زندگی شخصی افراد ندارد پس لطفا جوگیر و تعصبی نباشید. •تمام حقوق این کتاب متعلق به نویسنده می‌باشد لطفا از انتشار آن در سایر پلتفرم‌ها و ایده‌ برداری از محتوا خودداری فرمایید.
𝑩𝒖𝒕𝒕𝒆𝒓𝒇𝒍𝒚 | Kookv by nabie_2024
nabie_2024
  • WpView
    Reads 29,085
  • WpVote
    Votes 3,606
  • WpPart
    Parts 38
genre: romance, harsh, angst قلب مادرت بین مرگ و زندگی می‌زنه، حاضری برای نجاتش تا کجا پیش بری؟ کیم تهیونگ، پسری با ترس از تنهایی، که درگیر سخت‌ترین انتخاب زندگیشه. وقتی زنی مرموز، به ظاهر ناجی، دست کمک به سمتش دراز می‌کنه، نمی‌دونه قراره با امضای یه قرارداد ساده، وارد دنیایی بشه که پر از دروغه. تهیونگ برای نجات مادرش، پا روی غرور و آرامش زندگیش می‌ذاره، اما وارد دنیایی میشه که توش مرز بین نجات و نابودی خیلی باریکه. یه قرارداد... یه بازی خطرناک... و مردی که قلبش مثل یخ سرده... در میون همه‌ی این تهدید‌ها، احساساتی شکل می‌گیره که سرنوشت چهار مهره رو تغییر میده... ------- « تا الان برای آرا بازی می‌کردی، از الان به بعد، مجبوری توی زمین من بازی می‌کنی تهیونگ... برای من.» «دست از سر من و مادرم بردارین!» «لعنت بهت... روز به روز داری برام جالب‌تر می‌شی...» «اگه مال من شه، خدا هم نمی‌تونه ازم بگیرتش.» ___