14 stories
| 杨 𝐋𝐢𝐯𝐢𝐧' 𝐋𝐚 𝐕𝐢𝐝𝐚 𝐋𝐨𝐜𝐚.⋆   by augustninita
augustninita
  • WpView
    Reads 416
  • WpVote
    Votes 56
  • WpPart
    Parts 6
"تو نیویورک از خواب بیدار شدم؛ 𝘞𝘰𝘬𝘦 𝘜𝘱 𝘐𝘯 𝘕𝘦𝘸 𝘠𝘰𝘳𝘬 𝘊𝘪𝘵𝘺 داخل یه هتل بدبو و ارزون 𝘐𝘯 𝘈 𝘍𝘶𝘯𝘬𝘺, 𝘊𝘩𝘦𝘢𝘱 𝘏𝘰𝘵𝘦𝘭 اون دختر قلب و پولمو برد! 𝘚𝘩𝘦 𝘛𝘰𝘰𝘬 𝘔𝘺 𝘏𝘦𝘢𝘳𝘵 𝘈𝘯𝘥 𝘚𝘩𝘦 𝘛𝘰𝘰𝘬 𝘔𝘺 𝘔𝘰𝘯𝘦𝘺 لابد بهم قرص خواب آور داده بود... 𝘚𝘩𝘦 𝘔𝘶𝘴𝘵'𝘷𝘦 𝘚𝘭𝘪𝘱𝘱𝘦𝘥 𝘔𝘦 𝘈 𝘚𝘭𝘦𝘦𝘱𝘪𝘯' 𝘗𝘪𝘭𝘭 اون دختر یه حس جدید پیدا کرده، 𝘚𝘩𝘦'𝘴 𝘐𝘯𝘵𝘰 𝘕𝘦𝘸 𝘚𝘦𝘯𝘴𝘢𝘵𝘪𝘰𝘯𝘴 ضربه های جدید و شعله شمع. 𝘕𝘦𝘸 𝘒𝘪𝘤𝘬𝘴 𝘈𝘯𝘥 𝘊𝘢𝘯𝘥𝘭𝘦 𝘓𝘪𝘨𝘩𝘵𝘴 اون یه اعتیاد جدید پیدا کرده! 𝘚𝘩𝘦'𝘴 𝘎𝘰𝘵 𝘈 𝘕𝘦𝘸 𝘈𝘥𝘥𝘪𝘤𝘵𝘪𝘰𝘯 برای هر شب و روزش 𝘍𝘰𝘳 𝘌𝘷𝘦𝘳𝘺 𝘋𝘢𝘺 𝘈𝘯𝘥 𝘕𝘪𝘨𝘩𝘵" - پارک رزان
+22 more
Around Her Brain in 80 Days by warnox
warnox
  • WpView
    Reads 11,499
  • WpVote
    Votes 1,530
  • WpPart
    Parts 28
[Completed , Editing] زندگی جنگ عقاید درست و غلط است! Highest Rank #1 in Teenfiction پنجمین نوشته
Colors by warnox
warnox
  • WpView
    Reads 32,464
  • WpVote
    Votes 3,704
  • WpPart
    Parts 36
[Completed and Edited] 《او یک تمایز آبی بود...》 اون آبی بود ، من مشکی چه بد که ترکیب این دو رنگ چیز جدیدی خلق نمیکنه! Highest Rank #1 سومین نوشته Thanks for Perfect cover : @IWONTBETHEONE
Colors PT II: Black and Blue by warnox
warnox
  • WpView
    Reads 14,023
  • WpVote
    Votes 1,607
  • WpPart
    Parts 31
[Completed] 《او یک خاطره‌ی سیاه بود...》 رنگ‌ها قسمت دوم : سیاه و کبود اون پیرهن مشکیش رو برام گذاشت و پیرهن آبیم رو با خودش برد و حالا من موندم و سیاهی‌ها و کبودی‌هام... Thanks for Perfect cover: @IWONTBETHEONE
Colors PT III: Clancy's Destiny  by warnox
warnox
  • WpView
    Reads 484
  • WpVote
    Votes 62
  • WpPart
    Parts 2
《او یک یادگاری سیاه بود...》 رنگ‌ها قسمت سوم: سرنوشت کِلَنسی اون به من یه دستبند دست ساز مشکی رنگ داد و من هدفون قرمزم که حرف اول اسمم روش هک شده بود به نظر منصفانه میاد؟ نه اون خیلی چیز‌ها به من داد که من درقبالش چیزی بهش برنگردوندم.... لطفا اول قسمت اول و دوم این سری از بوک‌ها رو بخونید!
drugs. by stillArcane
stillArcane
  • WpView
    Reads 14,268
  • WpVote
    Votes 2,370
  • WpPart
    Parts 18
completed. - می‌دونی اگر موسیقی مواد مخدر بود، من ازش اوردوز می‌کردم؟ کیم‌تهیونگ. - ژانر: درام، نامه، انگست. - کاپل: کوکوی. پ.ن: پارت ها جا به جا می‌افتن. لطفا قبل از خوندن به شماره‌ی نامه دقت کنید و به ترتیب جلو برید. start: 2021 may 14. end: 2021 july 10. [ویرایش شده]
trauma. [drugs 2] by stillArcane
stillArcane
  • WpView
    Reads 1,469
  • WpVote
    Votes 367
  • WpPart
    Parts 11
completed. - داستان حوصله سربریه زندگیم رو می‌گم اسم و ژانر جذابی نداره، ادبی نوشته نشده و ممکنه به ده صفحه نرسیده ببندی و بذاریش داخل کمدت. کرکترش فقط منم چون همه درنهایت می‌رن، هیچ‌کسی تا ته این داستان با من نمی‌مونه! کیم تهیونگ. - ژانر: درام، نامه، انگست. start: 2023 march 16. end: 2023 november 11. [ویرایش شده]
Loser | Vkook ᵃᵘ by Quiwel_
Quiwel_
  • WpView
    Reads 3,069,974
  • WpVote
    Votes 351,312
  • WpPart
    Parts 142
| کامل شده | دوست‌دخترم نود اکسش رو برای من فرستاد، میخوای بدونی بعدش چیشد؟ • ویکوک آیو | چت استوری • کمدی، رقابتی، توییتر، زندگی روزمره، عاشقانه و اسمات! • به قلمِ حنان
One Day ( jenlisa ){Translated} by lalajenlal
lalajenlal
  • WpView
    Reads 45,660
  • WpVote
    Votes 5,354
  • WpPart
    Parts 45
|Completed| "من-من دوست دخترتم." "چی؟! چطور ممکنه؟" جنی کیم برای سفر کاری شرکت به پیست اسکی یانگ پیونگ میره. لالیسا مانوبان، همکار و تحسین کننده مخفی جنی هم به این سفر میره. بعد جنی با یه حادثه ناگوار روبرو میشه که باعث فراموشی موقتیش میشه و همه خاطراتشو از دست میده اما این شرایط فقط یه روز ادامه داره... آیا لیسا از این فرصت استفاده میکنه تا بالاخره کنار جنی باشه؟ آیا جنی بعد از 24 ساعت خاطراتش رو به یاد میاره؟ Jenlisa Translation +18
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) by RAHILRad2
RAHILRad2
  • WpView
    Reads 1,476,036
  • WpVote
    Votes 66,511
  • WpPart
    Parts 56
_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: ویکوک ژانر: جنایی، دارک، اکشن، انگست، ماجراجویی، اسمات، رمنس خلاصه: فرمانده تهیونگ، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و جئون‌ جونگ‌ کوکی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان تهیونگه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا جونگ‌کوک همونیه که نشون میده یا چیزهای دیگه ای توی فکرش داره؟