Ongoing
5 stories
GOD IN DISGUISE | Vkook by V_kookiFic
GOD IN DISGUISE | Vkook
V_kookiFic
  • Reads 253,166
  • Votes 24,007
  • Parts 94
Disguise ⛓🥀 جونگکوک، وارث گروهِ جئون. کسی که به اجبار پدربزرگش باید سر قرار‌های از پیش تعیین شده می‌رفت تا با ازدواجش بتونه به دنبال خودش وارث جدیدی بیاره! اما همه چیز وقتی بهم خورد که برای فرار از این ازدواج به دروغ گفت: "من گِــــی ام!" و حالا تهیونگ، پسر سرد و بی‌احساسی که اتفاقی توی رستوران باهاش دعوا کرد، کسی بود که در ازای پول باید نقش دوست‌پسرش رو بازی می‌کرد! Couple: Taekook - Secret Genre: Smut - Comedy - Criminal Writter: YASNA Channel: V_kooki
Lagoon | VKOOK by V_kookiFic
Lagoon | VKOOK
V_kookiFic
  • Reads 12,255
  • Votes 1,271
  • Parts 21
𓂃𝑳𝑨𝑮𝑶𝑶𝑵𓍯 "چرا دوستش داشتم؟ چرا هیچ‌وقت بهش فکر نکردم... دارم به گذشته نگاه می‌کنم و هزارتا دلیل یادم میاد که به‌خاطرشون باید دوستش داشته باشم ؛ و هزارتا دلیل دیگه دارم برای پرستیدنش بدون این‌که اصلا نیاز به دلیلی باشه! وقتی بهش فکر می‌کنم مطمئنم که اون برای من ساخته شده بود یا شاید... من برای اون ساخته شدم بودم. یه چیزی ما رو به هم وصل می‌کرد که باور نمی‌کنم تصادفی بوده. فقط یه احساس بچگانه نبود، من بهش ایمان داشتم و اون منو تکه‌ای از وجود خودش می‌دونست. وقتی که ازم گرفته شد، باید چی کار می‌کردم به‌جز این‌که دنبال تیکه‌ی وجودم بگردم و برگردم سراغش؟" ⊹ کاپل⤟ ویکوک، سکرت. ⊹ ژانر⤟ درام، فانتزی، رازآلود، خشن، اسمات ⊹ نویسنده⤟ Jill
Saudade | Vkook by V_kookiFic
Saudade | Vkook
V_kookiFic
  • Reads 4,738
  • Votes 307
  • Parts 15
𓂃𝐒𝐚𝐮𝐝𝐚𝐝𝐞𓍯 "_گمونم دیگه نمی‌خوام بدونم! _چی‌؟ _عطرت؛ دیگه نمی‌خوام بلدش باشم..._" -- عشقِ ممنوع، مرد ساعت‌ساز را هر هفته‌ به تماشای یک نمایش می‌نشاند. نمایشی که برای او معنایی پنهان و بهانه‌ی از سر گذراندن شب‌هایش بود. اما چه اتفاقی می‌افتاد اگر در آخرین بازدید، تئأترِ محبوب ساعت‌ساز کنسل و چشم‌های بی‌روح مرد با فردی غریب دیدار می‌کرد؟ فردی که شاید در ظاهر مزاحم اما، اصلی‌ترین قطره‌ی جوهر، برای سرآغازی سپید و پایان پاییز بود. آن دو تیله‌ی سیه و سرکش، به راستی متعلق به که بود؟ ⊹ کاپل⤟ویکوک ⊹ ژانر⤟درام، رمنس،‌ انگست، معمایی، اسمات ⊹ نویسنده⤟ #Saren
Azazel | VKOOK - YOONMIN  by V_kookiFic
Azazel | VKOOK - YOONMIN
V_kookiFic
  • Reads 2,975
  • Votes 353
  • Parts 11
𓂃𝐓𝐡𝐞 𝐀𝐳𝐚𝐳𝐞𝐥𓍯 تو! فرزند آدم! این شروع زندگی منه...زندگی اَزازِل! هیچوقت به آدمی، مشتی خاک سجده نکردم و نمی‌کنم. بلکه تک تک فرزندان آدم را، در آتش جهنم می‌سوزانم. به روستای هگنر خوش‌آمدید! ⊹ کاپل⤟ ویکوک، یونمین، سکرت. ⊹ ژانر⤟ گوتیک، جنایی، اسمات، درام، معمایی، انگست، مافیایی. ⊹ نویسنده⤟ #Monalisa
Mammatus | VKOOK by V_kookiFic
Mammatus | VKOOK
V_kookiFic
  • Reads 22,185
  • Votes 2,132
  • Parts 45
𓂃𝐌𝐀𝐌𝐌𝐀𝐓𝐔𝐒𓍯 تهیونگ طرد شده بود، به عنوان روانپزشکِ برجسته و جوانی که سال‌ها قبل معشوقه‌ی هم جنس خودش رو به قتل رسوند طرد شده بود... نه خانواده‌ای داشت، نه دوست و نه هم خونه‌ای. فقط و فقط به موسسه‌ی رواندرمانی‌اش میرفت و مشغول کار میشد، قسم خورده بود درب‌های قلبش رو به روی کسی باز نکنه و سمت هیچ پسری برای رابطه نره. اما درست توی یک شب عادی مثل بقیه شب‌هایی که توی موسسه مشغول دیدن بیمارهاش بود، پسر خیابونیی با خشم به اتاقش هجوم آورد. پسری که توی مدت نه چندان طولانی، درب‌های قلب بدنام ترین روانپزشک این شهر رو باز کرد تا دوباره زندگی‌اش پر از تنش‌ و طرد شدن‌های دیگه‌ای بشه. ___ " خدا تو رو خلق کرد و از خودش پرسید چطور ممکنه تنها روی زمین ولت کنه؟ این شد دلیل به دنیا اومدن من. " ⊹ کاپل⤟ ویکوک، یونمین، نامجین. ⊹ ژانر⤟ رومنس، درام، روانشناسی، اسمات، انگست، معمایی. ⊹ نویسنده⤟ LeeTelma