Most precious ones
11 stories
 Lily of the valley: Muguet (COMPLETED) by CynthiaPaul2002
CynthiaPaul2002
  • WpView
    Reads 141,162
  • WpVote
    Votes 24,861
  • WpPart
    Parts 17
بکهیون یه پزشک جامعه ستیز و منزویه که با توانایی ماوراطبیعیش میتونه تعداد روزهای باقی مونده از عمر آدمارو به شکل یه عدد بالای سرشون ببینه. اون ازدواج کرده، یه دختربچه داره و درظاهر کلی موفقه اما تو تمام دنیای تیره و تاریکش، فقط یکنفر هیچ عددی بالای سرش نداره و به بکهیون نمیگه چه موقع قراره بمیره. اون شخص کسی نیست جز همسر سابقش، پلیس جذابی به اسم پارک چانیول. 𖤐⃟🌱Fɪᴄ: Lɪʟʏ ᴏғ ᴛʜᴇ ᴠᴀʟᴇʏ: Mᴜɢᴜᴇᴛ 𖤐⃟🌱Gᴇɴʀᴇ: Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Aɴɢsᴛ, Sᴜʀʀᴇᴀʟ 𖤐⃟🌱Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ موگه یه فیکشن کوتاه و نمادینه.
Undertaker (COMPLETED) by CynthiaPaul2002
CynthiaPaul2002
  • WpView
    Reads 445,616
  • WpVote
    Votes 105,659
  • WpPart
    Parts 86
✫چانیول، یه بوکسر زیرزمینی 35 سالست که تو روسیه‌ همه به اسم رایان میشناسنش و از بعد تصادف پارسالش، دنبال گذشتش و شخصی که از بعد تصادف فراموشش کرده میگرده. ✫بکهیون، بهترین بالرین و پاتیناژکار 28 ساله روسیه‌ست که به جز رنگ موهاش، انگار صورت و لحن و رفتاراش هم روکشی از یخ و سرما دارن و این حتی مشکوک‌ترش میکنه اونم وقتی از نگاهش نفرت خاصی بیرون میزنه... -بهت گفته بودم خوشم نمیاد دهنت تلخی اون قهوه لعنتی رو بگیره! -اما تو که نمیدونی بعدش لبات چقدر شیرین بنظر میرسه. -امشب عجیب نگام میکنی. -امشب زیباتر از همیشه­‌ای. -هربار بهم میگی. -هربار زیباتر میشی. -تو چی از عشق میدونی... -عشق چیز ثابتی نیست که همه به یک شکل بشناسنش و توضیح و توصیف بشه...اون فقط باارزش­ترین چیز برای داشتن، سخت‌ترین چیز برای به دست آوردن و...دردناک‌ترین چیز برای از دست دادنه. -نه...تو هیچی از عشق نمیدونی... 𖤐⃟🪦Fɪᴄ: Uɴᴅᴇʀᴛᴀᴋᴇʀ 𖤐⃟🪦Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ, HᴜɴHᴀɴ, KᴀɪSᴏᴏ 𖤐⃟🪦Gᴇɴʀᴇ: ᴍʏsᴛᴇʀʏ, Aɴɢsᴛ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Nᴄ+18 فیکشن مافیایی آندرتیکر رو از دست ندید...
The faults in Byun Baekhyun by blehmeh2014
blehmeh2014
  • WpView
    Reads 21,723
  • WpVote
    Votes 932
  • WpPart
    Parts 38
Baekhyun and Chanyeol hate each other's guts. It's the start of a new college year, with hormones flying and emotions sinking, with idiots roaming and jerks slinkering. Chanyeol prays that he will survive the year, hopes that he can get closer with a certain guy he's had a crush on since forever. But what he wishes above anything else is that he doesn't get roomed with Baekhyun. However, scenarios can appear deceiving and things never go as planned. What happens when Chanyeol finds a certain Byun Baekhyun stumbling on his door, horny and drunk and smelling of sex? Why, nothing, of course. ---------------------------------------------------------------------------------------------------- IMPORTANT! I do NOT allow reposts of this fic, and any of my fics, on any other platform. Please do not entertain reposters. I do NOT allow PDFs of this fic, and any of my fics, to be made and/or distributed around. Please respect my wishes and read online. I have made it public for all to see and criticize, and I hope you can support me by reading it here. Let me know of any PDF makers and spreaders, and let them know of my wishes please! Please message me on any reposters, problems with translations, PDF spreaders ... etc. Thank you so much!
The flaws in Park Chanyeol by blehmeh2014
blehmeh2014
  • WpView
    Reads 54,588
  • WpVote
    Votes 3,005
  • WpPart
    Parts 11
They are going so well. Chanyeol spends every day seeing the light sparkle in Baekhyun's eyes and watching the love of his life return to his old self. He doesn't think anything can happen to Baekhyun, or come in between them, especially when he promises himself he will let nothing hurt Baekhyun ever again. Especially when he sees that the way Baekhyun looks at him is different from the way Baekhyun looks at everyone else. "Do you love me?" He asks. Baekhyun opens his mouth, but he never has the chance to answer. "Baekkie?" Joo-hyung returns, and this time, it is for a completely different reason.
••🌘Silver and Silk🌒••  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 787,166
  • WpVote
    Votes 101,446
  • WpPart
    Parts 72
📋خلاصه داستان : بیون بکهیون یکی از افسرهای سازمان اطلاعاتی کره اس! کسی که به خاطر ظاهرش همیشه از عملیات ها کنار گذاشته میشه اما یه روز موفق میشه بلاخره یه ماموریت به عنوان مامور مخفی بگیره! بک به خاطر این ماموریت پا به سیلور تاون که یه باند قمار غیر قانونیه میذاره و با ادمای جدیدی اشنا میشه. یکی از این ادمها پارک چانیول رییس بانده که به خودش لقب سیلور داده. بک ناخواسته توجه سیلور رو جلب میکنه و تو موقعیتی گیر میافته که هیچوقت تصورش نمیکرد... همیشه عشق وقتی که کمتر از همیشه انتظارش رو داری سراغت میاد.❣️ دوستی های عمیق... شکستن قوانین... فداکاری... و پیدا کردن کسی که باعث بشه بخوای بخاطرش عوض بشی... 💎💎💎💎💎💎💎💎💎 من به عشق اعتماد ندارم بک... هیچ وقت نداشتم... چه حسی داره وقتی یکی که حتی به عشق اعتقاد نداره حس میکنه عاشقته؟! 💎💎💎💎💎💎💎💎💎 🌗کاپل ها: چانبک-کایسو. کریسهو 🌗ژانر: رمنس. جنایی . درام 🌗محدودیت سنی: 18+NC 🌗نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿 Story started at :5/9/2016 Finished: 16/2/2017
ColdBreath🍂 [Completed] by MoonAeri9797
MoonAeri9797
  • WpView
    Reads 29,195
  • WpVote
    Votes 7,308
  • WpPart
    Parts 14
نفسِ سرد 🍁 ژانر: رمنس | انگست | فانتزی | ترسناک(مهیج) کاپل: چانبک♡ نویسنده: 🐾ماه‌بانو🐾 🍂🍂🍂 ◇خلاصه‌ای از داستان◇ شش ماهِ جهنمی از ناپدید شدن بکهیون گذشته و چانیولی که یه زمان به بدترین شکل ممکن عشقِ اون پسر با لبخند درخشان و زیباش رو پس زده بود، حالا برای پیدا کردنش کل کشور رو زیر و رو کرده بود. اما بکهیون جوری غیبش زده که انگار از اول هم وجود نداشته...
Lost my mind. by polargreen
polargreen
  • WpView
    Reads 89,610
  • WpVote
    Votes 29,657
  • WpPart
    Parts 52
🕯️COMPLETED🕯️ روزهای با تو بودن، دیگه برای من قابل لمس نیست و انگار تمام اون روزها رویا بودن، تمام اون روزها خوابِ شیرینِ من در انتهای یک روزِ سرشار از نداشتنِ تو بودن و اون خوابِ شیرین مدت‌هاست که توسطِ شب به تجاوز رسیده و من بدن زخمی و خونی خاطرات و رویاهام رو روی دست‌های ناتوانم بلند میکنم تا تمیزشون کنم... اما چرا مدام خونی‌تر میشن؟ هم دست‌هام و هم رویاها و خاطراتم! حالا تمام روزها، هوای منفیِ بیست درجه‌ی تنهاییه و رادیو اعلام نمی‌کنه که امروز چندمین روزِ بدون تو بودنه... -Couple : Chanbaek (baekyeol), Sebaek. Other. -Genre : Drama, Romance, Fantasy, Smut(+18), Angst.
V E N G E A N C E [S1] by TheSuperGirl6104
TheSuperGirl6104
  • WpView
    Reads 479,730
  • WpVote
    Votes 72,223
  • WpPart
    Parts 56
- خلاصه ↓ ورود بکهیون به خونه‌‌ی ویلایی پارک، مساوی میشه با قتل دختر اون خانواده و زندگی شیرین بکهیون، در عرض یک شب، تبدیل میشه به یه کابوس بزرگ و پارک چانیول تبدیل میشه به فرشتهٔ عذابش! ༄•༊Fɪᴄᴛɪᴏɴ : تقاص ༄•༊ Cᴏᴜᴘʟᴇ : Chanbaek ༄•༊ Gᴇɴʀᴇ : Romance , Smut , Mpreg , Angst ༄•༊ Aᴜᴛнᴇʀ: SuperGirl
••✴️Stigma✴️•• by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 1,546,616
  • WpVote
    Votes 228,017
  • WpPart
    Parts 171
بکهیون یه پرستار ساده و خوش قلبه که یه روز موقع برگشتن از سرکارش توی کوچه چانیول رو در حالی که چاقو خورده و وضعیتش خیلی بده پیدا میکنه. بکهیون به درخواست اون پسر که بهش میگه به پلیس زنگ نزنه اون رو به خونه اش میاره و با وجود تمام اخلاق های بد چانیول ازش مراقبت میکنه... اما یه روز چانیول بی خبر میذاره و میره و بکهیون باور داره که محاله دوباره با اون پسر بداخلاق روبرو بشه... اگرچه که پدر چانیول اقای جئون که یکی از کارخونه دارهای برجسته کره اس از چانیول میخواد که به شخصی نزدیک بشه و باهاش طرح دوستی بریزه اما نمیگه چرا... و اون شخص بکهیونه... زندگی و سرنوشت دوباره مقابل هم قرارشون میده اما معلوم نیست قراره اخرش این رابطه عجیب به کجا برسه... 💢 ☠️فیکشن : استیگما #stigma ☠️کاپل ها: چانبک-ویکوک. هونهان ☠️ژانر: رمنس. جنایی . درام ☠️محدودیت سنی: 18+NC ☠️نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿
☁️Trance|خلسه☁️ by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 33,470
  • WpVote
    Votes 6,381
  • WpPart
    Parts 10
کاپل : چانبک ژانر: رمنس. روانشناسی .انگست محدودیت سنی: 18+ NC نویسنده : #SilverBunny ⌗═✾خلاصه داستان ✾═⌗ بیون بکهیون پسر جوون و بی انگیزه ایه که زندگی خاکستریش توی سفرهای هر روزه اش به محل کارش و اتوبوس سواری مسیر برگشت و قدم زدن های گاه به گاه روی پلی که تو مسیرشه خلاصه میشه... اون نه انگیزه ای برای ادامه دادن داره نه جراتی برای تموم کردن همه چی... تا اینکه یه روز توی اسانسور با یه پسر قد بلند و جذاب اشنا میشه... یکی که انگار اومده تمام کمبود هاش رو یه تنه جبران کنه... دنیا برای بکهیون رنگی میشه... اما همه چی اونجوری که به نظر میرسه نیست... ◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆ _من تک تکِ اون آدمایی هستم که باید عاشقت میشدن و نشدن... همه اون چیزی ام که میخواستی داشته باشی اما نداشتی... اگه اینجام فقط به خاطر توئه... ◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆ -تو فرشته مرگی... +عاشقتم حتی اگه فرشته مرگ باشم بازم عاشقتم...هر کوفتی باشم عاشقتم اون قدری که حتی خودت هم بلد نیستی خودت رو دوست داشته باشی چون تو نمیدونی کی هستی اگه میدونستی مثل من عاشق خودت میشدی -من کی ام؟ +یکی که میتونه دنیای منو فقط با عوض شدن تصمیمش از حرکت بندازه... 🌫️🌫️🌫️🌫️🌫️🌫️🌫️🌫️ ❌این داستان تم سرد و به شدت غمگینی داره و برای ادم های حساس توصیه نمیشه ❗❌