Select All
  • 𝕿𝐇𝐄 𝕯𝐄𝐕𝐈𝐋'𝐒 𝕸𝐈𝐒𝐓𝐑𝐄𝐒𝐒 | 𝐊𝐀𝐍𝐆 𝐘𝐎 𝐇𝐀𝐍 | The Devil Judge
    13.4K 509 11

    ❝ 𝒀𝒐𝒖 𝒓𝒆𝒂𝒍𝒍𝒚 𝒔𝒉𝒐𝒖𝒍𝒅𝒏'𝒕 𝒉𝒂𝒗𝒆 𝒅𝒐𝒏𝒆 𝒕𝒉𝒂𝒕. 𝒀𝒐𝒖 𝒔𝒆𝒆, 𝑰 𝒕𝒆𝒏𝒅 𝒕𝒐 𝒃𝒆 𝒎𝒐𝒓𝒆 𝒕𝒉𝒂𝒏 𝒋𝒖𝒔𝒕 𝒂 𝒃𝒊𝒕... 𝒑𝒐𝒔𝒔𝒆𝒔𝒊𝒗𝒆. ❞ You see her only when she wants you to. And yet, once you do see her, you can never forget her. Where he went, she followed. Whatever he wished, she did...

  • Who says?
    62.3K 2.7K 17

    It's been a whole year since Ga On met Yuhan in the hall after that explosion. "He just showed his face and disappeared."

    Completed  
  • Dangerous Thirst
    32.5K 1.2K 11

    When Kim Ga On meets Kang Yohan at Supreme Court. He thought that Yohan was just an ordinary judge that helps the innocent. But when Ga On accidentally enters his office at night. He discovers that Yohan was actually a vampire. Yohan begged him to keep his secret as a vampire, but the condition is Ga On has to date hi...

    Completed  
  • THE DEVIL'S DETECTIVE
    98.6K 3K 40

    I'm currently watching the drama The Devil Judge and the chemistry between the lead actors got me hooked. their attraction between each other and the way they portraying things got me into writing this story because naturally I wanted more, because of course I'm a pervert! So that's how this description is gonna be...

    Completed  
  • (BL) Yohan-Gaon Sweet Afterstory (Hiatus)
    32.2K 1K 14

    This is my first fanfic I've ever created. This story created because my dedication to Yohan-Gaon Bromance. I really like them after Watching the Drama and I think it's not enough for me so i create this. I'm sorry if my English is not that good I'm still learning anyway and I'm not that good at writing.( don't expect...

  • Aftermath
    47.2K 1.5K 16

    My idea of what happened to Gaon after episode 16. The aftermath and realization of what he had done and being left alone in Korea.

    Completed  
  • The Devil Judge 🌙 || (ONE-SHOTS)
    81.8K 2.8K 46

    [ATTENTION SPOILER! + Dark themes] Collection of One-Shots following the characters of Kim Ga On and Kang Yo Han in various scenarios. More of an emotional rollercoaster than just a fictional story. It covers different delicate themes.

    Completed  
  • My New Worlds
    7.7K 1.3K 18

    تونی استارک نابغه ای که بالاخره تونسته با استفاده از انبساط فضا و زمان دریچه هایی رو به دنیا های دیگه باز کنه و برای حس کنجکاوی واردشون میشه! کاپل ها : تونی استارک و استیفن استرنج لوکی و ثور پیتر پارکر و وید ویلسون

  • I Can't Keep Feeling Like This
    12.1K 1.6K 28

    این یه جایی بعد اونجرز ۱ اتفاق میفته البته اتفاقات تا اونجرز ۴ هم هستن ولی تو یه تایملاین دیگه(اصلا تمام بدبختیا از همونجا شروع می‌شه) راگناروک و دارک ورلد هرگز اتفاق نیفتادن(چون من به فریگا نیاز دارم) ولی اولتران و سیویل وار سر جاشونن اودین ایز ان اسهول و شیپای اصلیم اینان Grandmaster x Loki Tony x Loki و با حضور افت...

    Completed   Mature
  • قاضی شیطانی the devil judge 2
    118K 18.2K 62

    خلاصه:سه سال از رفتن یوهان و الیا به سوئیس گذشته و گائون هم درگیر کارهای خودش هست که وزارت دادگستری تصمیم میگیره یه قاضی جانشین کانگ یوهان بکنه اما این وسط یه چیزی راجب قاضی جدید درست نیست "_چه چیزی توی کانگ یوهان میدیدی که توی من نمیبینی؟ _اگر قرار بود چیزایی که توی کانگ یوهان میدیدم رو توی تو هم ببینم که الان عاشق ت...

    Completed  
  • Under the red light ( Iron - strange )
    222 41 4

    درست زمانی که پوچی تهدید میکرد که اونو ببلعه ، در تاریک ترین ساعات عمرش دستی مردونه و امن پیدا شد و از قفس مرگ آزادش کرد . وقتی تونی دوباره به زندگی برگشت و تونست پلک هاشو از هم باز کنه ، اولین چیز هایی که جلوی نگاهش ظاهر شد یک جفت چشم یخ زده و نگران بودن که داد میزدن صاحبشون همین الان یه زندگی رو نجات داده ! و عشق، ت...

  • My little prince
    2.6K 619 18

    روزی روزگاری در یک شب سرد و بهاری در اعماق آب های سیاه پریه کوچکی بدنیا آمد ، همه عاشق اون پری کوچولو بودن ، پری کوچولو ای که با شیطنت هاش همه را عاصی کرده بود و هیچکس جلو دارش نبود حتی پدرش ؛ باکیه آتیش پاره ی داستان ما پسر پادشاه و ملکه ی آب ها بود که همیشه در حال دردسر درست کردن بود اما خب ! این باعث نمی شد ملکه و...

    Completed   Mature
  • Sinner man
    2.9K 309 5

    توی دنیایی که پر از ناامیدیه دوستا باید پیش هم بمونن حتی اگ بخوان بیشتر از دوست باشن

  • BROTHER
    14.8K 2.5K 22

    +شاید دیگه حرفشو نزنی...اما فراموش نه!

  • Shames & Praises
    143 6 2

    کار *ترجمه* فیکشن *جانلاک* کاور رو احتمال خیلی زیاد عوض کنم (تا وقتی این رو پاک نکردم) شرلوک، ناتوان اما عاجز برای یافتن دامی (سلطه گری) که با او کنار بیاید، غرورش را زیر پا گذاشته و برای درخواست کمک نزد مایکرافت میرود. مدت کوتاهی بعد از ان، جان واتسون پا به زندگی شرلوک می گذارد.

    Mature
  • take my hand(ironstrang)
    40.2K 5.7K 94

    ironstrange

    Completed  
  • My Infinite
    155K 7.2K 52

    ♥Johnlock one shots♥ - (Cover -not art- created by @DestielizJohnlocked)

  • Through sickness and health
    145K 6K 8

    "oh god John I can't do this!" Sherlock exclaimed. He slammed his hands hard against the leather seat and pulled himself up. He spread his arms out, showing his full wingspan. "John fix me." Sherlock gets sick and John looks after him. Things get pretty cute. - co-written with my gal Jo :)

    Completed  
  • Waiter in a suit - A Johnlock
    497K 28.4K 39

    John Watson thirty-two years old wasted his entire life with failing dates with women. Until someone simply told him that he was gay. A Johnlock fanfiction ~ Johnlock ~ Johnlock AU ~ Started writing 6 decembre and finished the story 17 April.

    Completed  
  • 𝙉𝙤𝙧𝙢𝙖𝙡
    2K 359 14

    دیگه کار نمی کردیم،شرلوک به در و دیوار و پنجره شلیک نمیکرد،به طرز عجیبی کسی برای پرونده به من پیام نمیداد،خانم هاتسون ساعت شیش و سی و هفت دقیقه رادیو و جاروبرقی را همزمان روشن نمیکرد، و شرلوک به جز حرف های معمولی و ویلون زدن و معمولی زندگی کردن کاری نمیکرد. همه چیز دارد روی اعصابم رژه می رود چرا زندگی ما انقدر معمولی...

    Mature
  • Lost on waves
    4.4K 492 4

    شرلوک و جان با هم رابطه ی عاشقانه عالی داشتن تا اینکه در طول یع پرونده اتفاقی برای جان میافته و...

  • گرداب گناه
    118K 14K 28

    من درون گرداب گناهی افتادم که عشق تو رو برام ممنوع می‌دونست... باید به خودم و قلبم می‌فهموندم که اجازه نداره تو رو بپرسته و به کسی که همسر داره، عشق بورزه. اما اون گرداب که بوی تو رو می‌داد، من رو داخل تاریکی خودش کشید و تبدیلم کرد به شیطانی که وجود تو رو می‌خواست... به هر قیمتی! ๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑ اسم: گرداب گن...

    Completed  
  • طلوع روشنایی
    62.7K 7.1K 14

    [پایان یافته] یوهان دستش رو پشت گردن گائون برد و سرش رو به جلو هول داد. لب‌هاش رو روی لب‌های گائون کوبید و باعث شد حرفش نیمه‌تموم بمونه. تماسی که میون لب‌هاشون رخ داد خیلی کوتاه و سطحی، اما پر از قدرت و سلطه‌گری بود. یوهان سرش رو عقب کشید و به چشم‌های گرد گائون خیره شد: «من نمی‌خوام به چیزی خاتمه بدم... اگه می‌خوای ا...

    Completed  
  • دفن شده میان گل های آفتاب
    695 193 14

    یاد بودم را به تو می‌سپارم آه دلبندم رزماری ...گر نتوانم بی‌گناهی ام را در عشق به تو ثابت کنم چگونه سر بالا گیرم و در چشمان به رنگ یال های اسب تازی ات بنگرم؟

  • 𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐢𝐠𝐠𝐞𝐬𝐭 𝐢𝐬𝐬𝐮𝐞
    1.9K 271 19

    وقتی بعد از دوسال بفهمی زنده بوده چه حسی داری

    Mature
  • 𝑰𝑵𝑪𝑶𝑵𝑻𝑹𝑨𝑹𝑺𝑰 𝑫𝑰 𝑵𝑼𝑶𝑽𝑶
    1.2K 206 6

    ⇉ [ 🦌 ; 𝑰𝑵𝑪𝑶𝑵𝑻𝑹𝑨𝑹𝑺𝑰 𝑫𝑰 𝑵𝑼𝑶𝑽𝑶 ⿻ #hannigram ⿻ #fanfic ➜Name: #Incontrarsi_di_nuovo ➜ship: hannibal & Adam - ̗̀ ⋮ part : 1 تعداد پارت : یک ୧ تعداد صفحه: 23 ୧ مترجم : ୧ melikau وضعیت آپ : تموم شده ୧ مرد باالخره به هانیبال نگاه میکنه, نه به صورتش بلکه به جایی باالتر از شونه هاش. دستش و خشک و با وقفه...

    Completed   Mature
  • After Duality! ‌( Johnlock ‌)
    1.5K 265 15

    همه چیز پس از دو گانگی تمام نمی‌شود . مردِ چهار شانه‌ی داستان زندگی اش ، هرگز فریب نمیخورد . چون خودش را مانند عقابی می‌دید که می توانست فرصت را مانند جگر از پیکره ی بد شانسی بیرون بکشد . ولی چه می شود که در این میانه ، خشونت و لذت را در هم آغوشی با جاسوئیچیِ مو طلایی پیدا کند ؟

  • when love lasts [hiddlesworth]
    21.6K 4.1K 32

    چی میشه وقتی تام که یه استاد طراحیه، تو روز اول کاریش با پدر پرحرف ولی جذاب یکی از دانش آموزاش رو به رو میشه و اونا با هم طرح دوستی میریزن؟ [وضعیت:کامل شده.] 1#tomhiddleston 1#marvel 1#thor 1#loki 1#thorki

    Completed  
  • "I" that "am lost" Oh, who will find me?...
    12.8K 2.4K 22

    *کامل شده * *داستان حاوی اسپویل قسمت آخرفصل چهارم میباشد * The game is on

    Completed   Mature
  • Beauty and the beast [sterek]
    5.9K 1K 13

    -چه زمانی یه هیولا دیگه هیولا نیست؟ +زمانی که عاشقش بشی. تقدیم به سیذارتای عزیز به مناسبت تولدش=) سیزدهم اسفند سال ۹۹ sterek & Thiam