ekaheh's Reading List
19 cerita
-Friend Zone | Vkook- oleh DevilAssistant
-Friend Zone | Vkook-
DevilAssistant
  • Membaca 381,594
  • Suara 52,668
  • Bagian 28
تهیونگ و جونگکوک بهترین دوستای هم حساب میشدن؛ فقط تا قبل از اینکه تهیونگ بفهمه جونگکوک دو ساله روش کراش داره و بدون اینکه بخواد باهاش بخوابه! 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌, 𝒀𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 Writer & Editor: SAMAR Genre: Comedy, Slice of Life, Smut🔞 𝑻𝒆𝒍𝒈𝒓𝒂𝒎 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒏𝒆𝒍: 𝑽_𝑲𝒐𝒐𝒌𝒊
𝙑𝘼𝙇𝙐𝘼𝘽𝙇𝙀 𝙊𝙈𝙀𝙂𝘼† oleh pinkkit_ten
𝙑𝘼𝙇𝙐𝘼𝘽𝙇𝙀 𝙊𝙈𝙀𝙂𝘼†
pinkkit_ten
  • Membaca 55,791
  • Suara 9,977
  • Bagian 31
†𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚:𝙃𝙮𝙪𝙣𝙡𝙞𝙭_𝘾𝙝𝙖𝙣𝙢𝙞𝙣 †𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚:𝙊𝙢𝙚𝙜𝙖𝙫𝙚𝙧𝙨𝙚_𝙎𝙢𝙪𝙩_𝙈𝙥𝙧𝙚𝙜 '''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''' †اون یک امگا معمولی نیست!† '''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''' †فلیکس امگا نابینایی که خانواده اش رهاش کردن..ولی نمیدونه که دلیل مهم رها شدنش چیه! دلیلی که به هیونجین مربوط میشه..†
💛Two divorced families 💛 oleh bbh_yeoll
💛Two divorced families 💛
bbh_yeoll
  • Membaca 21,261
  • Suara 5,731
  • Bagian 26
شاید فکر کنیم گذشتمون هیچ نقشی در آینده نداره اما... بنگ کاملا غلطه❌ دو نفر در بیست ساله قبل از هم نفرت دارن🔥 عاشق میشن❤️.. جدا میشن💔 و فکر میکنن با این جدایی راهشون کاملا از هم جداست... ☁️ اما همونطور که زمین میچرخه آدمای جدیدتر با قلب های جدیدتری پاشونو روی زمین میزارن🚶‍♂️ و کی خبر داره اون زندگی که اونهارو از هم جدا کرده با یه چشم بهم زدن نمیتونه پسراشونو بهم برسونه؟ 🤷‍♀️ بکهیونی که فکر میکنه پسرش جایی جز درس و دانشگاه نداره📚 و چانیولی که فکر میکنه پسرش از همه دستوراتش پیروی میکنه✔️ 💛✨💛✨💛✨💛✨💛✨💛 خب من فکر میکردم با گفتن اون حقیقت بتونم نظره بابامو برگردونم ولی خب در اصل فکر نمیکردم گفتنش چطور میتونه زندگیه 4 نفرو تحت تاثیر قرار بده🥀❤️ اگر بخوایم واسش یه کلمه در نظر بگیریم فکر میکنم "عشق" کلمه مناسبی میتونه باشه🌈 همونی که یه شبه همه چیزو عوض کرد✨ از ما دوتا تا باباهامون🎈 ژانر :درام ✨رمنس❤️ 💛💛💛 زمان آپ : نامشخص
ᴛʜᴇ  ʟᴇɢᴇɴᴅ ᴏꜰ ᴛʜʀᴇᴇ ᴍᴏonꜱ (boyxboy) [کامل شده] oleh jjxfic
ᴛʜᴇ ʟᴇɢᴇɴᴅ ᴏꜰ ᴛʜʀᴇᴇ ᴍᴏonꜱ (boyxboy) [کامل شده]
jjxfic
  • Membaca 7,421
  • Suara 1,774
  • Bagian 21
فیکشن«افسانه سه ماه»🌙 بکهیون قرار بود با کابووس های شبونش کنار بیاد و تشکیل خانواده بده.درست روز قبل از ازدواجش، درگیر طوفان میشه و وقتی به هوش میاد، یک شبه شاهزاده ی "دهکده ی لوناس!" دهکده ای که ساکنینش، از هیچ موجود زنده ای برای تغذیه، نمیگذرن!! تنها ادمیزاد دهکده، و کسی که میدونه داره چه اتفاقی براش میوفته، یولِ! همونی که در تمام کابوس های شبانش، ازش کمک میخواست! 🌙کاپل: چانبک 🌙ژانر:تخیلی،رمانتیک،درام
Before i kill you in my dream oleh Mary_fiction
Before i kill you in my dream
Mary_fiction
  • Membaca 33,290
  • Suara 5,534
  • Bagian 29
🔗ژانر:رمنس،اسمات،امپرگ 🔗کاپل:چانبک(اصلی)،هونهان،کایسو 🔗محدودیت سنی:NC+18 🔗نویسنده:#Mary بکهیون یه پسر ۱۹ ساله اس که از وقتی گرایششو فهمید روی سردترین پسر دنیا کراش داشت چی میشه چان بعد از ۴ سال تازه متوجه اش بشه و بخاطر منفعت و انتقام از عشق اول خودش بهش نزدیک بشه مطمعنن اون موقع فکرشم نمیکرد دو سال بعد اون پسر لقب همسرشو بگیره و پدر بچه اش بشه
" baekhyun's story "  [Complete] oleh RayPer_Fic
" baekhyun's story " [Complete]
RayPer_Fic
  • Membaca 279,868
  • Suara 34,936
  • Bagian 170
•¬کاپل: چانبک •¬ژانر: فلاف | امپرگ •¬خلاصه: مانهوا "داستان بکهیون" [ چانیول سونبه ارشد خوشتیپ و پولدار دانشگاه عاشق بکهیونی میشه ... یه شب تو دورهمی دانشجو ها مست میکنن ، عشق بازی میکنن ! بکهیون فکر میکنه سونبه بهش تجاوز کرده چون چیزی یادش نمیاد ، کی میدونه شایدم کرده ! بکهیون از سونبه فرار میکنه تا وقتی که میفهمه بارداره ! حالا باید چیکار کنه؟ ] ═ ∘♡༉∘ ═ #jellyjon🍄
𝐌𝐲 𝐅𝐫𝐞𝐜𝐤𝐥𝐞𝐬𝐲 𝐃𝐚𝐜𝐢𝐚𝐧𝐚 oleh Radiatafiction
𝐌𝐲 𝐅𝐫𝐞𝐜𝐤𝐥𝐞𝐬𝐲 𝐃𝐚𝐜𝐢𝐚𝐧𝐚
Radiatafiction
  • Membaca 76,830
  • Suara 13,564
  • Bagian 20
[𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅] - و درنهایت، شاهزاده با بوسیدن امگای زندانی شده در قلعه، طلسم رو شکست و جفت عزیزش رو از زندان نجات داد. حالا اون دو نفر، تا ابد در کنار هم خوشحال زندگی میکردن. با بستن کتاب، امگا کوچولوی بلوند پنج ساله، دست پدرش رو گرفت و با لحن کودکانه‌اش پرسید + اگه منم الفامو پیدا کنم خوشحال میشم؟! - البته عزیزم! + میتونم ببوسمش؟! کریس، خنده‌ای به شیرین زبونی امگای دلبندش کرد و دستی به سرش کشید و بوسه‌ای روی گونه کک مکیش کاشت. - اره میتونی ببوسیش... اون بوسه قلبتون رو به همدیگه پیوند میده. پیوندی که تا ابدیت مال هردوی شماست... 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑯𝒚𝒖𝒏𝑳𝒊𝒙, 𝑪𝒉𝒂𝒏𝑯𝒐 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆, 𝑺𝒄𝒉𝒐𝒐𝒍, 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑺𝒎𝒖𝒕 [فصل دوم رو با عنوان Amias میتونین از داخل همین پیج دنبال کنین]
••✴️Stigma✴️•• oleh SilverBunny6104
••✴️Stigma✴️••
SilverBunny6104
  • Membaca 1,474,143
  • Suara 223,769
  • Bagian 171
بکهیون یه پرستار ساده و خوش قلبه که یه روز موقع برگشتن از سرکارش توی کوچه چانیول رو در حالی که چاقو خورده و وضعیتش خیلی بده پیدا میکنه. بکهیون به درخواست اون پسر که بهش میگه به پلیس زنگ نزنه اون رو به خونه اش میاره و با وجود تمام اخلاق های بد چانیول ازش مراقبت میکنه... اما یه روز چانیول بی خبر میذاره و میره و بکهیون باور داره که محاله دوباره با اون پسر بداخلاق روبرو بشه... اگرچه که پدر چانیول اقای جئون که یکی از کارخونه دارهای برجسته کره اس از چانیول میخواد که به شخصی نزدیک بشه و باهاش طرح دوستی بریزه اما نمیگه چرا... و اون شخص بکهیونه... زندگی و سرنوشت دوباره مقابل هم قرارشون میده اما معلوم نیست قراره اخرش این رابطه عجیب به کجا برسه... 💢 ☠️فیکشن : استیگما #stigma ☠️کاپل ها: چانبک-ویکوک. هونهان ☠️ژانر: رمنس. جنایی . درام ☠️محدودیت سنی: 18+NC ☠️نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿
Alpha[taekook]  oleh shopicopa
Alpha[taekook]
shopicopa
  • Membaca 475,024
  • Suara 73,041
  • Bagian 27
[کامل شده! ] (تهیونگ پسریه که همه منتظرن یه امگای ضعیف بشه... اما سرنوشت داره به تک تکشون پوزخند میزنه) _اینکه جز کدوم دسته قرار بگیرین به طور عمده بستگی به این داره که پدرومادرتون جز کدوم بودن،یا اینکه اکثر اعضای خانواده متعلق به کدوم دستن. واقعا یه چیز نسبیه... ⚠️#1in Vkook ⚠️#1in Taekook ⚠️#1in Omegaverse ⚠️#1in Rm ⚠️#1in Suga ⚠️#1in Btsfanfic ⚠️#1in BTS
Winged Rabbit / خرگوش بالدار🐰✨ (Completed) oleh PnyFanfic
Winged Rabbit / خرگوش بالدار🐰✨ (Completed)
PnyFanfic
  • Membaca 185,202
  • Suara 48,073
  • Bagian 87
خرگوش بالدار🐰✨ 📌چانیول همیشه یه ادم معمولی بود...اما درست یک هفته قبل از تولد بیست سالگیش کمردرد وحشتناکی گرفت...و معمولی بودنش فقط تا روز تولدش ادامه داشت و بعد...اون بال داشت! رمنس💕فانتزی🧚🏻‍♂فلاف😻امپرگ👼🏻 چانبک🔥سولی🦄شیوچن😈