blumewo's Reading List
42 stories
『𝑬𝑵𝑭𝑶𝑹𝑪𝑬𝑹』 by Andras_Town
Andras_Town
  • WpView
    Reads 75,312
  • WpVote
    Votes 13,780
  • WpPart
    Parts 86
[فصل اول کامل شد] بیون بکهیون(آندراس): قدرتمندترین مرد جهان شیطان سیاه، یک شهروند آمریکایی که دخالت و نفوذ بالای تو سیستم کشورداری کشورهای مختلف داره و مثل ویروس به هر اطلاعاتی که بخواد دسترسی پیدا میکنه کیلددار همه درهای بسته و نابغه ریاضی و فیزیک یک جنایتکار و قاتل بزرگ که حکومت تاریکی رو روی زمین ایجاد کرده🗝💥 پارک چانیول: پسر سرلشکر پارک یکی از فرماندهان بزرگ و نامی کره شمالی برای حفاظت از امنیت و اطلاعات کشورش مجبور میشه ریسک خطرناک و بزرگی به جونش بخره، مردی که سالها از عمرش رو صرف خطرناک ترین ماموریت زندگیش و دستگیر کردن شیطان بزرگ بیون آندراس میکنه...⛓🚬 𝐄𝐧𝐟𝐨𝐫𝐜𝐞𝐫 ɢᴇɴʀᴇ: ᴀᴄᴛɪᴏɴ, ᴍᴀғɪᴀ, ᴀɴɢsᴛ, ᴅᴀʀᴋ ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ ,sᴍᴜᴛ ᴀᴜᴛʜᴏʀ: ᴍᴀsᴛᴀɴɪ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ, ʜᴜɴʜᴀɴ ᴀɢᴇ ʀᴇsᴛʀɪᴄᴛɪᴏɴ: +18 «ادامه فیکشن در دست نوشتن» «هر گونه کپی بازگردانی شخصیت ها و اسکی یا قرار دادن این فیکشن تو چنل های دیگه اکیدا ممنوعه»
𝓜𝔂 𝓟𝓻𝓲𝓿𝓪𝓽𝓮 𝓣𝓮𝓪𝓬𝓱𝓮𝓻 by Infinity_fic
Infinity_fic
  • WpView
    Reads 7,329
  • WpVote
    Votes 1,321
  • WpPart
    Parts 12
خلاصه: چانیول دانش‌آموز دبیرستانی که یه کراش بزرگ روی معلم ریاضی تازه وارد مدرسه‌اش میزنه و حالا قراره ببینیم چجوری قرار معلم بیون جدی و سخت‌گیر رو به دست بیاره... روزهای آپ: پایان یافته Writer: Infinity Genre: Romance, Smut, School Au, Fluf, Happy End. Couple: BaekYeol, ChanBaek (vers)
All of my heart is yours by Violeeta96
Violeeta96
  • WpView
    Reads 317,442
  • WpVote
    Votes 35,014
  • WpPart
    Parts 53
تهیونگ، امگاییه که تو یه خانواده ی متعصب به دنیا اومده یه روز که داره از مدرسه بر میگرده مزاحمتی براش ایجاد میشه و بعد از اون به خاطر حرفایی که پشتش میزنن به انتخاب خانوادش با سوجون آلفایی از یک خانواده ی اصیل ازدواج میکنه ولی بعد از چند سال به خاطر بچه دار نشدنش از سوجون جدا میشه و برای گذران زندگیش توی یک مهدکودک مشغول به کار میشه که اونجا با داییه یکی از بچه ها آشنا میشه.... جونگکوک آلفا و دکتر موفقی که عاشق میتشه ولی به خاطر مریضیه قلبی میتش در عذابه با من همراه باشین تا با هم داستان زندگی تهیونگ و جونگکوک رو مرور کنیم.... کاپل:کوکوی ژانر:امگاورس، روز مره، رمنس، فلاف،امپرگ، انگست و اسمات روز های آپ:جمعه
Lips on your skin|Kookv by nasi_lynx
nasi_lynx
  • WpView
    Reads 442,849
  • WpVote
    Votes 48,757
  • WpPart
    Parts 33
[] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخوای بگی که همه عمرت رو توی یه گاراژ گذرونده بودی؟! " - " یونگی هیونگ...حالا ازم متنفر شدی؟! " - " متنفر؟! اونم بخاطر اینکه بابای روانیت کل زندگیت تو رو زندانی کرده بود؟! تو یه احمقی جیمینا! " •• Yoonmin 🔞 ~ تایپ فن‌فیک : INTP •° این فیک خودمه و به هیچ عنوان حق ندارید جای دیگه بذاریدش! °•
یتیم خانه  by user20576447
user20576447
  • WpView
    Reads 23,853
  • WpVote
    Votes 1,482
  • WpPart
    Parts 52
کامل شده یتیم خانه کاپل : ووسان ، سونگجونگ ، یونگی ، جونگسانگ ژانر: BDSM سونگهوا آهی کشید:یه کار کن نتونم بشینم... میخوام تا چند روز وقتی میشینم درد بکشم. فشار دست هونگ جونگ به موهای سونگهوا بیشتر شد :باشه آقای کیم میدونم چیکار کنم. چرخید که صورتش روبه روی صورت هونگ جونگ قرار گرفت، لباشو روی لبای مرد گذاشت و شروع کرد به بوسیدن، لباش آروم روی لبای هونگ جونگ حرکت می‌کرد و موهاش هنوزم توی مشت هونگ جونگ بود :دوستت دارم. هونگ جونگ به خودش اومد، عقب کشید و از سونگهوا کمی فاصله گرفت، نفس نفس میزد... به شدت عصبانی بود... نه از سونگهوا از خودش... هونگ جونگ از خودش عصبانی بود چون داشت لذت می‌برد از این بوسه، دستش بلند شد و با ضرب توی صورت سونگهوا نشست :حالا نشونت میدم. بار دیگه سونگهوا رو به شکم خوابوند، ترکه رو برداشت و بی وقفه شروع کرد به زدنش... ترکه رو محکم روی باسن سونگهوا میزد و باسن کبود پسر رو زخم می‌کرد. این سونگ با لبخند به سان نگاه می‌کرد :میتونم بپرسم که شما وویونگ رو کجا دیدین آقای چوی. سان هیجان زیادی داشت، قرار بود لیتلی رو داشته باشه که همه جوره استایلش بود :از طریق دوست وکیلم... وکیل خانم کیم میس سونگهوا شی. در اتاق باز شد و گیون سوک در حالی که دست وویونگ رو توی دست داشت داخل اتاق شد، سر سان سریع به سم
The Bodyguard (‌کامل شده) by sezuall
sezuall
  • WpView
    Reads 145,597
  • WpVote
    Votes 26,966
  • WpPart
    Parts 51
فن فیکشن "بادیگارد" 🍷•• Name: The Bodyguard 🍷•• Couple: Chanbaek (Main), Kaisoo, Hunhan, Sulay & Xiuchen 🍷•• Genre: Romance, Dram, Action, Nc+21 🍷•• Writer: Cclay 🍷•• Translator: Sezuall #Completed خلاصه داستان: بیون بکهیون، عضو گروه محبوب CBX بخاطر شیطنت هاش همیشه برای بقیه دردسر درست میکنه... اما فقط تا زمانی که سوهو رئیسشون گارد امنیتی جدید به نام SKY رو استخدام نکرده بود!! پارک چانیول، بادیگارد شخصی بکهیون میتونه از پس این موجود مشکل ساز بر بیاد و اونو تحت کنترلش بگیره؟!
Serendipity ~🍀 by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 375,963
  • WpVote
    Votes 119,180
  • WpPart
    Parts 54
🌿•~خلاصه داستان ~•🌿 بکهیون عاشق زندگیش نبود ولی تلاش می‌کرد خوب زندگی کنه. هر روز صبح وقتی در گل‌فروشی کوچیکش رو باز می‌کرد به پرنده رویاهاش اجازه بلندپروازی میداد و همین بهش انرژی برای تلاش بیشتر توی تنهایی‌هاش میداد. ولی تمام نقشه‌های بکهیون با پیدا شدن سروکله دکتر پارک تو زندگیش خراب شد. دکتر بدجنسی که از همه جا تصمیم گرفت طبقه بالای گل‌فروشی بکهیون رو برای مطبش بخره. دقیق جایی که بکهیون می‌خواست توش یه کافه افتتاح کنه... و خب حالا بکهیون یکی رو داشت که ازش متنفر باشه و این از بی‌حسی یه جورایی بهتر بود نه؟ 🪴 -امیدوارم اقامت جهنمی‌ای اینجا داشته باشین. نه...در واقع امیدوارم زمین اصلا دهن باز کنه و شما و مطب زشتتون مستقیم به قعر جهنم منتقل شید. 🩺 +اگه زمین دهن باز کنه من فقط میوفتم تو خونه‌ی تو و فکر کنم خوشحالم بشم. 💢 این داستان دنیای موازی داستان دیگه من Silver and silk ئه. اگه اون رو نخونده باشید هم می‌تونید بخونیدش ولی اگه سیلور اند سیلک رو خونده باشید لذت خیلی خیلی بیشتری از این داستان می‌برید چون... باید بخونید که بفهمید نمی‌تونم توضیح بدم 😂❣️ 🪴 • فیکشن : #Serendipity 🪴 • کاپل‌ها : چانبک 🪴 • ژانر:رمنس.درام.روزمره 🪴 • محدودیت سنی : 🔞 🪴 • نویسنده : @SilverBunny 🐰
Come For Me🤍 by exo_Bl_fiction
exo_Bl_fiction
  • WpView
    Reads 34,825
  • WpVote
    Votes 5,174
  • WpPart
    Parts 42
✅️completed ❄️Name : Come For Me " برای من بیا " 🌙Gener : Romance.Fluf.Comedy.Smut🔞 . FamilyProblems.Drama 💍Couples : ChanBaek , HunHan 🍂خلاصه : چانیول مرد ۳۸ ساله ای که استاد دانشگاه هانگوک بود به همراه پسر ۱۷ سالش ، میشد گفت تنهایی زندگی میکردن .چانیول و همسرش آیرین مدتی طولانی بود که از هم جدا شده بودن ، هر چند از اول علاقه چشمگیری بهم نداشتن اما چانیول لااقل توقع داشت این رابطه توافقی , بخاطر سهون ادامه پیدا کنه اما مثل این که اون خیلی زود از این زندگی بی عشق خسته شده و ترکشون کرده بود . و حالا بعد از چند سال چانیول دل به یک فاحشه باخته بود . چطور باید بهش ثابت میکرد عشقش فراتر از تملک جسمه ؟! آیا راهی بود تا اون رو کنار خودش داشته باشه؟! جدا از همه این ها پسر دردونه اش چطور با علاقه پدرش به یک فاحشه که قرار بود جایگاه پدر رو براش تصاحب کنه ، کنار میومد؟! 💌تکه ای از متن : +میخوام با من بیای خونم و باهام زندگی کنی ! _زندگی ؟!! خندم ننداز ‌. اونطوری فقط میتونی بی وقفه پارم کنی بی اون که ذره ای برات مهم باشه ! +میخوام باورم کنی و باهام بیای ‌‌‌‌.... _بیام که روزی سه وعده بفاکم بدی؟! عمرااااا ... +میخوام بهم جواب بدی ! _و اگه منفی باشه ؟ +هر شب VIP میگیرم و تا صبح به هم ذول میزنیم ! _مطمئنی کار دیگه ای نمیکنی؟ +راست میگی میتونم مقاله هام رو این جا
𝑐𝑢𝑝𝑐𝑎𝑘𝑒 𝑝𝑟𝑜𝑚𝑖𝑠𝑒🧁 by MAYA0247
MAYA0247
  • WpView
    Reads 83,287
  • WpVote
    Votes 24,551
  • WpPart
    Parts 31
توی دنیایی که تولد هجده سالگی هر فرد برابر میشد با مشخص شدن موقعیتش در چارت امگاورس و دیدن رویای فردی که میتونست عشق واقعی رو بهش هدیه بده ؛بکهیون بدون اینکه حتی فکرش رو هم بکنه به چیزی تبدیل شد که فقط یک درصد جمعیت جهان رو تشکیل میدادن. بدبختانه تر از مورد قبلی رویایی بود که در شب تولدش پشت پلکهاش نمایش داده شد ... تصویر واضحی از دوست چندین سالش ، پارک چانیول!⭑ุ ˖🧁 قسمتی از داستان☁️🍧 _برای عذرخواهی کلی برات سوجو میخرم قایمکی بریم تراس اتاقت بخوریم...حتی میتونیم ددپول ببینیم! با دیدن این پیام از بکهیون لبخند کجی روی لبش نشست و سری به نشونه تاسف تکون داد. +ترجیح میدم مرد آهنی ببینیم. پیامش سریع دوتا تیک خورد و بعد ویس ده ثانیه ای براش فرستاده شد. یه تای ابروش رو بالا فرستاد و بازش کرد....بکهیون یه تیکه کوتاه از آهنگ فیلم رو خونده بود! _you'r my Iron man and I love you 3000 baby. _________________________________________ 𝘕𝘢𝘮𝘦 : 𝘊𝘶𝘱𝘤𝘢𝘬𝘦 𝘗𝘳𝘰𝘮𝘪𝘴𝘦🧁 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘊𝘩𝘢𝘯𝘣𝘦𝘢𝘬, Rose𝘭𝘪𝘴𝘢 𝘎𝘦𝘯𝘦𝘳: 𝘰𝘮𝘦𝘨𝘢𝘷𝘦𝘳𝘴𝘦, 𝘚𝘔𝘜𝘛, 𝘍𝘭𝘶𝘧𝘧, 𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦🐺🍬 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: 𝘔𝘢𝘺𝘢^^ روزهای آپ: پنجشنبه ها☕
Master Park|ارباب پارک by blueskyisnt_blu
blueskyisnt_blu
  • WpView
    Reads 143,029
  • WpVote
    Votes 7,118
  • WpPart
    Parts 23
𝑀𝑎𝑠𝑡𝑒𝑟 𝑃𝑎𝑟𝑘 𝑔𝑒𝑛:،امپرگ،امگاورس،ازدواج اجباری،رمنس 𝑐𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒𝑠: 𝑚𝑎𝑖𝑛:𝐶ℎ𝑎𝑛𝑏𝑎𝑒𝑘 ℎ𝑢𝑛ℎ𝑎𝑛,𝑘𝑎𝑖𝑠𝑜𝑜,𝑘𝑟𝑖𝑠ℎ𝑜 ... روز های اپ:جمعه ... خلاصه: بکهیون، امگای آسیب پذیر ۱۹ ساله، کسی بود که ارباب پارک، به عنوان طعمه انتخابش کرد. مهم نبود اون پسر، چقدر مظلومه، چانیول باید تاوان تک تک کار های خانوادشو از اون بچه پس میگرفت....و چی بهتر از زندانی کردن امگا توی عمارت ارباب پارک میتونست آتش انتقامش رو خاموش کنه؟ ... _خواهش میکنم،التماست میکنم،هرکاری بگی میکنم.. فقط خواهش میکنم،خواهش میکنم یتیممون نکن،خواهش میکنم تنها سقف بالاسرمونو ازمون نگیر!... زن بعد از تموم شدن حرف های بکهیون،پسر آلفا به داخل اتاق برد.بعد از چند دقیقه که برای بکهیون یه جهنم گذشت،هر دو بیرون اومدند و پسر آلفا رو به بکهیون پرسید +چند سالته؟ _ن..نن..نوزده +گفتی هر کاری میکنی درسته؟ جوری که پسر با نفرت و کینه با تیله های مشکیش بهش نگاه میکرد،باعث میشد حس ی آهو در برابر شکارچی پیدا کنه و بخواد از اونجا فرار کنه..اما نمیتونست!به خاطر پدرش باید قوی میموند _بله،بله هرکاری بگین میکنم +برده امارتم شو!