Fear...
-ماله من میشی؟! سرشو به طرفین تکون داد.. -نه؟! همراه با عصبانیتی که با ترس همراه شده بود داد زد: چرا باید ماله یه روانی بشم؟؟! چرا باید پیشه یه دیوونه بمونم؟؟!منو ازاد کن برم... این کارای مزخرفتو تموم کن...
-ماله من میشی؟! سرشو به طرفین تکون داد.. -نه؟! همراه با عصبانیتی که با ترس همراه شده بود داد زد: چرا باید ماله یه روانی بشم؟؟! چرا باید پیشه یه دیوونه بمونم؟؟!منو ازاد کن برم... این کارای مزخرفتو تموم کن...
وقتى بابات پرنسس صدات ميكنه، خبر داره كه دوس پسرت اسمتو گذاشته توله سگ؟ ___________ خون آشام، دانشگاه، اسمات، سایکو، علمی... کونگ جو، دختری یتیم 18 ساله است که گذشته ی خیلی بدی داشته. اما نمیدونه که گذشته همچنان داره مثل یه سایه دنبالش میاد... و اون کسی نیست جز جونگ کوک. خون آشامی سایکوپات که محصول آزمایشگاه پدرشه!
کابوس๑♡♡ اون روانشناس مرموز ، دکتر دیوانه ، کیم نامجون عجیب و غریب ، اون فکر میکنه با چپوندن کلمه ها به مغزم و تجویز دارو های شیمیایی میتونه روح دست نیافتنی و دور افتاده من رو نجات بده. اون مَرد قیافه ای موجه به خودش میگیره و ازم میخواد از دوست پسرم ، دلیل زنده بودنم دور بشم. اون هیولا ، حتی خانوادم رو هم خریده برادر...