تهکوک 🐰🐯
22 stories
Desiree | Vkook | Completed by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,693,762
  • WpVote
    Votes 127,475
  • WpPart
    Parts 44
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرده بود تا قلب شکست خورده اش رو ترمیم کنه... .................. _ تو گنج منی...نقطه ی ضعف منی...بهونه ی من...دلیل جنونم...دلیل خشمم...خوب خودت و ببین...تو اگه مال من باشی کارت زاره...دیوونت میکنم، چشم هرکسی که نگاهت کنه رو از کاسه در میارم، دست هرکسی که بخواد بهت بخوره رو قلم میکنم، نفس هرکسی که به پوستت بخوره رو میبرم... اینارو میگم چون خودم و میشناسم، چون تو نیمه ی پنهان منی...چون تو رو سخت به دست میارم ولی اگه به دست بیارم...دیگه راه برگشتی نداری...از یه جا به بعد مال منی...و هرکسی که بخواد تورو از من بگیره باید اول از کلتم اجازه بگیره... Desiree Wr: quake Main couple: Vkook Genre: Dram, Angst, Romance, Smut
Along the Seine River | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 375,658
  • WpVote
    Votes 52,726
  • WpPart
    Parts 45
┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه! _چی! زبانش را در لپش چرخاند و نگاهش را از پاها تا چشمانم بالا کشید: _ یقه‌ت عزیزم...زیادی بازه! _ جدا تهیونگ؟ حالا که میبینی دیگه عصبی نیستم شروع میکنی به گیر دادن؟ او نیز اخمی کرد و با بردن دستهایش به جیب شلوار سفید رنگش، با لحنی جدی تر گفت: _ میدونی که دوست ندارم توی یه فضای خیلی عمومی و شلوغ مردم نگات کنن. متعجب خندیدم و سرم را به تاسف تکان دادم، لبم را به دندان گرفتم و در حالی که دکمه‌های پیراهنم را میبستم پاسخ دادم: _ تلافیشو سرت در میارم آقای کیم. _ تلاشتو میکنی آقای کیم. پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook Sub Couple: Seongsang (Ateez), Hopemin Genre: dram, Romance, Smut, angst Writer: Sylvie Telegram: @Papacita_01
𝐂𝐀𝐋𝐈𝐆𝐎 *ᴠᴋᴏᴏᴋ* by melish00k
melish00k
  • WpView
    Reads 102,370
  • WpVote
    Votes 14,160
  • WpPart
    Parts 51
✅️خلاصه: جئون جونگکوک ملقب به «کالیگو»، هکری ۲۶ ساله‌اس که بعد از خیانت یکی از مشتری‌هاش، مجبور می‌شه هویت و گذشته‌ اش رو کنار بذاره. دو سال زندگی عادی براش کافیه... تا روزی که برای دفاع از دوستش وارد درگیری می‌شه و درست همون‌ جا با کیم تهیونگ، مدیرعامل شرکت آرگوس روبه‌رو می‌شه. از اون لحظه همه‌چیز دوباره تغییر می‌کنه؛ برگشت به دنیایی پر از خطر، وسوسه و عشقی خطرناک... *** - تو نه طعمه ای... نه قربانی... تو چیزی فراتر از اونی. تو همون وسوسه‌ای هستی که باید مهار بشه... و چه بخوای چه نخوای، مهار کردنش دست منه *** اولین فیکشنی هست که می‌نویسم، پس زیاد انتظار بی‌نقص بودن ازش نداشته باشید... :) ✅ ژانر: هیجانی | سکرت | درام | اسمات | عاشقانه | اکشن ✅ کاپل: ویکوک (taekook) 📌 آپدیت: ۲ یا ۳ پارت در هفته ❕️در صورت نداشتن پارت آماده، هفته ای یک پارت آپ خواهد شد.
You are snake. Aren't you? by the_redlady69
the_redlady69
  • WpView
    Reads 1,817
  • WpVote
    Votes 220
  • WpPart
    Parts 3
وضعیت: اتمام یافته✅️ کاپل:ویکوک🐯🐰 ژانر: هایبرید، اسمات، فانتزی، سناریو، تاریخی، ماجراجویی. خلاصه⚠️: جونگکوک هایبرید و دورگه‌ی انسان/مار هست که در یک گروه پایین شهر آدم‌ها زندگی میکنه. اون، پاپا و دو نفر دیگه توی گروهشون زهری دارن که قابلت درمان و شفا بخشی داره. جادوگری در دربار پادشاهی کیم تهیونگ، حرف این نوع مار رو می‌زنه و این، انگیزه‌ای می‌شه برای پادشاه تا حداقل یکی از این مار ها رو داشته باشه. و چه کسی بهتر از جونگکوک خجالتی که به شهر اومد و با برگشتنش، جای زندگی خودشون رو لو داد؟ چنل تلگرام رد لیدی: povredlady69 پیج اینستای ادیت ها: _vkooktae با تشکر از انتخاب این داستان^^🍒
The Beresa ( بِرِسا )     Vkook by red22cherry
red22cherry
  • WpView
    Reads 1,519
  • WpVote
    Votes 976
  • WpPart
    Parts 7
برسا 🖤 داستانی از دل جامعه ای بی تفاوت نسبت به قربانی ها ــ برسا ، برسا ، برساااااا .... هر جا میرم اسم این عوضی روانی رو میشنوم یعنی تو این بخش دایره جنایی کوفتی ، هیچکس نمیتونه این قاتل رو دستگیر کنه ؟؟ یه مشت آدم مفت خور دور خودم جمع کردم + قربان ، فقط یه نفره که میتونه اون رو دستگیر کنه ــ کی ؟! اون کیه؟!! + یکی که عین اون قاتل یه عوضی باشه منظورم .... منظورم کارآگاه کیم تهیونگه ..... 🖤🖤🖤🖤🖤🖤 ــ چرا برگشتی جونگکوکا ؟! + چرا نمی پرسی که چرا رفتم ؟! ــ خب چرا رفتی ؟! + چون انتخاب دیگه ای نداشتم تهیونگ ــ خب پس چرا برگشتی ؟! + چون دلتنگ آغوش گرم تو شده بودم دلتنگ توی باغچه دویدن سرسره بازی کردن تهیونگ ، من دلتنگ لحظات با تو بودن شده بودم 🖤🖤🖤🖤🖤🖤 ژانر : جنایی ، اکشن ، معمایی ، عاشقانه ، روانشناختی کاپل اصلی : تهکوک کاپل فرعی : هوپمین روزهای آپ : شنبه ها
WHITE SIN by nehanexoll
nehanexoll
  • WpView
    Reads 37,319
  • WpVote
    Votes 4,084
  • WpPart
    Parts 38
عنوان فیک: گناه سفید_ whith sin کاپل ها : ویکوک، یونمین ژانر : ددی کینک، رمنس، اسمات، فلاف نویسنده: nehan برشی از فیک: زندگی جونگکوک درست از روزی بهم ریخت که دکتر کیم تهیونگ، با مادرش ازدواج کرد. مرد ۳۶ ساله مرموزی که کوکی ازش متنفر بود. اما چی میشه اگه این تنفر به احساس ممنوعه‌ای تبدیل بشه که ریشش به بیست سال پیش برمیگرده. _ این انتقامه یا عشق؟ دکتر کیم؟ _ این فقط یه تاوانه ۲۰ سالست جونگکوک‌. تاوانی که دلیل زندانی شدن تو توی دستای منه. خلاصه یونمین: جیمین بهترین معلم مدرسه خصوصی بیول توی سئول بود . اون آدم آروم و صبوری بود و زیاد با کسی صمیمی نمیشد و تنها چیزی که توی این مدرسه کوفتی عذابش میداد شکنجه ای به نام مین یونگی بود. مین یونگی.... شر ترین آدم مدرسه که فقط چون مدرسه مال پدرش بود همه ازش حساب میبردن. اما اون روی معلم آروم و مظلومش دست گذاشت
The Lost in the Winter ∥ گمشده در زمستان {VKook, HopeMin} by LiberteNovels
LiberteNovels
  • WpView
    Reads 93,770
  • WpVote
    Votes 13,798
  • WpPart
    Parts 36
🔴 #Full 🔴 جونگ‌کوک، پسری که برای هیچ‌کس هنوز پیدا نیست که اژدهایی درون وجودش داره یا نه، کوچکترین پسر خاندان سلطنتی دایاست؛ سرزمینی که سال‌هاست نیمی از رنگ سرسبز خودش رو به سپیدی زمستان سپرده. حالا جونگ‌کوک برای تشخیص هویت واقعی خودش، مجبوره ممنوعه‌ترین قانون سلطنت دایا رو زیر پا بذاره و از مرز زمستانی عبور کنه؛ جایی که قلمرو منفورترین و ترسناک‌ترین موجود هفت‌آسمانه: تهیونگ، پادشاه مرز زمستانی. - اسمت چیه؟ - اسم؟ من خیلی وقته که دیگه اسمم یادم نمیاد. - چطور می‌شه؟ مگه ممکنه؟ - ممکنه. اگر مدت زیادی کسی اسمت رو صدا نکرده باشه. ༺ Liberté Novels ༻ Name: The Lost in the Winter نام داستان: گمشده در زمستان Couple: VKook, HopeMin کاپل‌ها: ویکوک، هوپمین Romance, Smut, Hybrid, Fantasy عاشقانه، اسمات، هایبرید، فانتزی ■ A MiniNovel By Nella ■
نطفه‌ی شیطان  by f_R2006
f_R2006
  • WpView
    Reads 58,446
  • WpVote
    Votes 7,910
  • WpPart
    Parts 33
جادوگر گفته بود: اگر خواهرش می‌خواهد باردار شود، باید هفت شب متوالی، درست از ساعت یک بامداد تا پیش از طلوع آفتاب، زیر بزرگ‌ترین درخت جنگل بنشیند؛ با لباسی کاملاً سفید، تمیز و زیبا... مثل لباس عروس. : تو می‌خوای بچه‌دار شی، به من چه! : تهیونگا، خواهش می‌کنم... گفته شوهرم نباید همراهم باشه. تنها می‌ترسم. : حتی فکرشم نکن! اما کسی فکرش را هم نمی‌کرد... اگر تهیونگ، اشتباهی و بی‌خبر، زیر آن درخت می‌نشست چه می‌شد؟ جنی که از اعماق تاریکی ها احضار شده بود، نمی‌دانست «عروسی که قرار بود کودکش رو حمل کند» ان پسر نیست،نطفه‌ی شیطان در شکم کسی کاشته شد که نباید.... _________________ kookv
قنادی مردگان by f_R2006
f_R2006
  • WpView
    Reads 123,539
  • WpVote
    Votes 17,004
  • WpPart
    Parts 58
کابوس‌هایی که هر شب از خواب می‌پراندنش، صبح‌ها با بدنی کبود و زخمی،خیس و گاهی لخت از خواب بیدار می‌شد. روان‌پزشک کاری از پیش نبرد ، و رمال هم فقط اوضاع رو بد تر کرد بود. اما اون چیزی که تهیونگ نمیدونست این بود که اون هیولا واقعی تر از هر کابوسی بود... فصل اول: کامل شده. فصل دوم: درحال اپ... کوکوی
The Inception Of Nikita | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 98,218
  • WpVote
    Votes 16,080
  • WpPart
    Parts 97
┊Summary: همه چیز از جایی شروع شد که اونها برای نجات نسل خودشون از آخرالزمانی که در مسیر وقوع بود، تصمیم به ترک سیاره‌شون گرفتن...و این آغاز و پایان همه چیز بود! ┊Teaser: _ انقدر دروغ نگو آلیا...خون بینیت کم میاد. با شرارت لبخندی زد و به دیوار های سرد اتاق خیره شد: _ من و به این اسم صدا نکن کاپیتان اگرنه به فرعون خوفو میگم به جای غرق کردنت توی رود نیل، گردنت و بزنه! دوباره دستهاش رو بالا آورد و تکه ای از موهای بلندی که باز هم باز شده بودن رو به دست گرفت: _ باشه شاهزاده نیکیتا، ولی چه فرقی داره توی رود نیل غرق بشم یا گردنمو بزنن؟ قراره توی تاریخ بنویسن کیم تهیونگ به خاطر سوگلی فرعون کشته شد... پیج نویسنده: @sylvie_fic The Inception Of Nikita 🪐💙 genre: Secret Couple: Vkook Sub Couple: Hopemin Writter: Sylvie 🌱 up: Saturday Telegram: @papacita_01