HYUNLIX STORIES
9 stories
Fudoshin ( Hyunlix , seungin ) by tiny8m1t
tiny8m1t
  • WpView
    Reads 145,161
  • WpVote
    Votes 14,322
  • WpPart
    Parts 54
داستانی از هیونجین ، نقاشی که بعد از عمل پیوند قلب مادرش به لی فلیکس، نویسنده دورگه ای که درسشو ول کرده بود زندگی براش روی دیگه ای از خودشو نشون میده و چی میشه اگه این‌ بین اتفاقاتی بیوفته که همه چی رو تغییر بده؟! « - بهم گفتی فودوشین، این یعنی چی؟! هیونجین به چهره خنثی پسر کناریش زل زد، زیادی زیبا بود: - اول بهم بگو الان چه احساسی داری؟! - منظورت چیه؟! انگشت های کشیدشو بین انگشت های کوچیک فلیکس قفل کردو گفت: - منظوری ندارم فقط احساستو بهم بگو فلیکس به دست های قفل شدشون زل زد و بعد از مکثی ادامه داد: - خوشحالم اما کمی هم میترسم لبخند لبای هیونجین از چشمای فلیکس دور نموند: - فودوشین یعنی همین! نگاه کنجکاو فلیکسو که دید ادامه داد: - من نمیتونستم از چشمات بخونم چه حسی داری چون نشونش نمیدی اما خوشحالی و داری اینو پنهان میکنی، مامانم بهم گفته بود فودوشین به کسایی میگن که علی رغم احساساتی که تجربه میکنن اونو از بقیه پنهان میکنن؛و تو لی فلیکس...تو فودوشین منی!»
Friends or more?  by psychomic4
psychomic4
  • WpView
    Reads 79,976
  • WpVote
    Votes 5,675
  • WpPart
    Parts 28
این نخ های وصل و پینه شده که تکه های نامنظم و کوچک و بزرگ قلبم و روحمون رو مثل پارچه های چند رنگ شده بهم وصل میکنه گویی یک عروسک با پارچه های چهل تکه میدوزی تا دوباره مثل روز اولش بشه...اینها همون قطره های اخر برای حفظ جاذبه ی بی رحم و بی قانونی به اسم رابطه و عشقه...همون مقاومتی که با وجود زخم های باز و عمیق لایه های بیرونی و درونی وجودت میخوای زانوهای دردناکت رو بلند کنی و جلوی اون خشمی که سرچشمه ی وابستگی خطرناک و زهرماننده رو بگیری و دوباره و دوباره... بغلش کنی... بهش بگی چیزی نیست... من خوبم... گریه کنه و داد بزنه... بگه متاسفه... برای اینکه بهت سیلی زد... بگه متاسفه... برای اینکه متولد شد تا سرت داد بزنه... بگه نرو... و زجه بزنه برای موندنت... اما تو بگی... من خوبم...اروم باش... درست میشه... درستش میکنیم چون من نمیرم... و درست همون لحظه... از لای اون نخ های دوخته شده... خون چکه کنه... ___________________________________________________ ✴️ درد داره؟ منو میبخشی؟ ازم متنفری؟... ✳️ اره... درد داره... خیلی زیاد... نه... نمیبخشمت... هیچوقت... ولی... ازت متنفر نیستم... ___________________________________ 🔶 Couple : Hyunlix 🔶Genre : psychology, smut, harsh, slice of life 🔻آپلود : روز های فرد ❇️Hope you enjoy it...
𝘼𝙜𝙖𝙞𝙣𝟮𝟯𝟴 by Ulan-Lotus
Ulan-Lotus
  • WpView
    Reads 3,416
  • WpVote
    Votes 685
  • WpPart
    Parts 10
ᰍ #Again238 ᭝ 𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: #Hyunlix ᭝ 𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: 𝙈𝙚𝙩𝙚𝙢𝙥𝙨𝙮𝙘𝙝𝙤𝙨𝙞𝙨, 𝘼𝙧𝙘𝙝𝙖𝙚𝙤𝙡𝙤𝙜𝙞𝙘𝙖𝙡, 𝙎𝙢𝙪𝙩, 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 𝙈𝙮𝙨𝙩𝙚𝙧𝙮, 𝙄𝙢𝙖𝙜𝙞𝙣𝙖𝙧𝙮, 𝙃𝙞𝙨𝙩𝙤𝙧𝙞𝙘𝙖𝙡 ᭝ 𝙒𝙧𝙞𝙩𝙚𝙧𝙨: #Ulan, #Lotus فصل اول تمام شده✓ -این فیکشن دو فصلیه فصل اول مینی فیکشنه یا اصطلاحا مولتی شات و فقط درمورد کاپل هیونلیکسه ولی فصل دوم که یه فیکشن کامل و گسترده‌ست درمورد پنج‌تا کاپله. هوانگ هیونجین دانشجوی باستان شناسیِ دانشگاه تائگو، برای پروژه‌ی نهایی خودش؛ درگیر تحقیقات روی عمارتی میشه که تازه سر از خاک بیرون آورده و راز‌های خودش رو پشت ابر پنهان کرده. چی میشه اگه داستان‌های افسانه‌ای به این عمارت گره خورده باشن؟ چه اتفاقی میوفته اگه دنیا متوجه تمدن‌های فراموش شده‌ای بشه که در میان تاریخ گم شدن و قصد دارن دوباره رنگ حقیقت رو به خودشون بگیرن. هیونجین مابین تمامی دغدغه‌ها و مشکلاتش، روی پلِ معروفِ ۲۳۸، فردی رو ملاقات می‌کنه و به طرز عجیبی سرنوشت اون‌ها به همدیگه گره میخوره. لی فلیکس پسری که سفیدی پوستش، یادآور سپیدی و پاکی ابرهاست. رنگ چشم‌هاش از دریا گرفته شده و طلای آغشته شده به موهاش، رنگ طلاییِ گندم‌زارهای دشت‌های پر زرق و برق رو به سخره میگیره.
warm body by salixya
salixya
  • WpView
    Reads 49,272
  • WpVote
    Votes 4,473
  • WpPart
    Parts 29
کاپل اصلی : hyunlix & minsung ژانر:عاشقانه ، فول اسمات ، فانتزی ، 🔞 روز های اپ: چهارشنبه ها
𝗦𝗮𝘆 𝗦𝗼𝗺𝗲𝘁𝗵𝗶𝗻𝗴 𝗔𝗻𝗴𝗲𝗹 by Artemiskz
Artemiskz
  • WpView
    Reads 77,299
  • WpVote
    Votes 8,695
  • WpPart
    Parts 48
«من رو با اسم‌های مختلفی صدا می‌زنن؛ هیونجین، هوانگ، قاتل، شیطان، شکارچی! تو کدوم رو دوست داری؟» ・ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖽𝖺𝗋𝗄 𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾︲𝖾𝗇𝖾𝗆𝗂𝖾𝗌 𝗍𝗈 𝗅𝗈𝗏𝖾𝗋𝗌︲ 𝖺𝗇𝗀𝗌𝗍︲𝖽𝗋𝖺𝗆𝖺︲𝗍𝗁𝗋𝗂𝗅𝗅𝖾𝗋︲𝖼𝗋𝗂𝗆𝖾︲𝗌𝗆𝗎𝗍 ִ ・ 𝖬𝖺𝗂𝗇 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝖧𝗒𝗎𝗇𝗅𝗂𝗑 ִ ・ 𝖲𝗍𝖺𝗍𝗎𝗌 : 𝖼𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽 ִ ・ 𝖮𝗋𝗂𝗀𝗂𝗇𝖺𝗅 𝗏𝖾𝗋 : 𝖺𝖻𝖺𝖽𝗂𝗌 ִ #1 𝖧𝗒𝗎𝗇𝗅𝗂𝗑 ㅤ┈┈ ៸៸ نوشته‌ای شکل گرفته میون جنگل، همراه با زوزه‌ی گرگ‌های درنده. به اسارت گرفته شدنِ فرشته‌ توسط شیطانی انعطاف‌ناپذیر؛ آغشته به درد، شکنجه و انتقام‌. ﹔«𝖸𝗈𝗎'𝗋𝖾 𝗆𝗂𝗇𝖾, 𝖠𝗇𝗀𝖾𝗅.»
𝗗𝗥𝗨𝗫𝗬.{ 𝖧𝖸𝖴𝖭𝖫𝖨𝖷 , 𝖢𝖧𝖠𝖭𝖧𝖮 , 𝖢𝖧𝖠𝖭𝖦𝖩𝖨𝖭.} by KIM_I_A_1485
KIM_I_A_1485
  • WpView
    Reads 44,171
  • WpVote
    Votes 6,560
  • WpPart
    Parts 48
دروکسی؛ به معنای چیزی که از بیرون کامل و بی نقصه اما از درون پوسیده و فاسد. 𝗗𝗥𝗨𝗫𝗬 𝖢𝖮𝖴𝖯𝖫𝖤: 𝖧𝖸𝖴𝖭𝖫𝖨𝖷 , 𝖢𝖧𝖠𝖭𝖧𝖮 𝖦𝖤𝖭𝖱𝖤: 𝖢𝖱𝖨𝖬𝖨𝖭𝖠𝖫 , 𝖬𝖸𝖲𝖳𝖤𝖱𝖸, 𝖯𝖲𝖸𝖢𝖧𝖮𝖫𝖮𝖦𝖨𝖢, 𝖱𝖮𝖬𝖠𝖭𝖢𝖤. هشدار! این فیکشن شامل صحنه های خشن، قتل و خونریزی است. هیونجین از انتخاب رشته جا میمونه و مجبور میشه روانشناسی جنایی رو انتخاب کنه و واحد هاش رو توی آگاهی حضوری بگذرونه. در همین حین درگیر پرونده ی قاتل سریالی "رونین" میشه. رونین کسیه که زوج های عاشق رو میکشه و از وقتی که هیونجین وارد اون اداره میشه براش نشونه میذاره اما هیونجین که هیچ پارنتری نداره! پس رونین به چه دلیلی دنبالشه؟ دلیل اینکه بعد از حضور هیونجین علاوه بر زوج ها افراد خاصی رو میکشه چطور؟ چی میشه اگه رونین توی اداره زیر گوش سروان بنگ و کارآموز تازه کار، هیونجین نفس بکشه و کسی نفهمه؟ 𖣘𖣘𖣘 _هیچوقت نمیتونی بفهمی وقتی جلوی اون همه ادم روی هوا بود، وقتی اون طناب لعنتی دور گردنش پیچیده بود و دست و پا میزد برای ذره ای اکسیژن اونم درست جلوی چشم‌هام من چه حالی داشتم!
𝑷𝒊𝒂𝒏𝒐 𝒐𝒇 𝒍𝒊𝒇𝒆 by liiayano
liiayano
  • WpView
    Reads 62,498
  • WpVote
    Votes 7,007
  • WpPart
    Parts 42
~پیانوی زندگی~ Couple: Hyunlix, changlix,minsung Genre:Romance,drama,Angst,school life داستان حول زندگی لی فلیکس، احساسات و افکار اون میچرخه...نوجوون ۱۸ ساله ای که توی کافه مون لایتِ عزیزش زندگی میکنه و هرروز برای در و دیوار از احساسات بی پایانش به هوانگ هیونجین، همکلاسی جذابش میگه...ولی ایا همه درد و رنج زندگی فلیکس از نبودن هیونجین نشات میگیره؟یا شاید بودنش نیازه تا بتونه اون درد ها رو نادیده بگیره؟ایا فلیکس تنها کسیه که داره درد میکشه؟این درد قراره چطوری به پایان برسه؟ ~عشق یه طرفه وقتی سخت تر میشه که میدونی یکی دیگه رو دوست داره و اونجاست که حس میکنی کافی نیستی...اونجاست که تحملش خیلی سخت تر میشه...اونجاست که واقعا درد داره و قلبت فشرده میشه ~شخصیت منو با برخوردم اشتباه نگیر . . . شخصیت من چیزیه که من هستم. اما برخورد من بستگی داره به اینکه تو کی هستی...جوابتو گرفتی؟ ~فکر میکنی ایجاد کردن زخم های جدید کمک میکنه زخم های کهنت رو فراموش کنی؟ ~فکر میکردی ازش خلاص شدی،فکر میکردی تموم شده،فکر میکردی دفنش کردی،فکر میکردی ریشه کن شده...ولی هیچ وقت از بین نرفت...همیشه اونجا بود...و تو خودتو گول زدی و چشماتو بستی و فکر کردی که اگه نادیده بگیریش از بین میره...تو فقط من بدبختو وارد بازی کثیف بین مغز و قلبت کردی فلیکس‌!