Amazing ones
64 stories
Murder In Itaewon  by byunmihee
byunmihee
  • WpView
    Reads 11,968
  • WpVote
    Votes 2,671
  • WpPart
    Parts 17
❦𝐒𝐮𝐦𝐦𝐚𝐫𝐲: بیون بکهیون، همسر بازیگر پارک چانیول و طراح‌ مد معروف گذشته‌ی تلخ و پر از خشونتش رو با مرهم بوسه‌های مردش فراموش کرده. زندگی قبلی و پر دردش که بی‌شباهت به یک کابوس نبوده رو پشت سر گذاشته و با قدرت عشق احیا شده؛ اما چی‌ میشه اگه گذشته روی زندگیش سایه بندازه و بعد کم‌کم خورشید کلا ناپدید بشه؟ ❦𝐠𝐞𝐧𝐫𝐞 : 𝐓𝐫𝐚𝐠𝐞𝐝𝐲, 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐒𝐞𝐥𝐟-𝐇𝐚𝐫𝐦, 𝐏𝐬𝐲𝐜𝐡𝐨𝐥𝐨𝐠𝐲 ❦𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐜𝐡𝐚𝐧𝐛𝐚𝐞𝐤, 𝐤𝐫𝐢𝐬𝐡𝐨 ❦𝐀𝐭𝐭𝐞𝐧𝐭𝐢𝐨𝐧: این مینی فیک به شدت تراژدیه، توش از صحنه‌هایی حرف گفته شده که شاید خوشایند نباشه و دارای بار احساسی غمگین و شدیدیه. اگر تحمل ندارید، شروع نکنید. Published In December 29, 22
We brought Lucifer To home [Completed] by byunmihee
byunmihee
  • WpView
    Reads 28,699
  • WpVote
    Votes 8,061
  • WpPart
    Parts 29
⁦ • لوسیفر را به خانه آوردیم • ☯ بعد از اون تصادف لعنتی نمی‌خندید ، همسر شادش، بمب انرژی خونه داشت رو به افسردگی می‌رفت پس وقتی دکتر پیت بهش پیشنهاد داد سریع قبولش کرد ☯ یکی از افرادی که در گذشته ازش بازجویی کرده بود با یه لبخند جوکر مانند بهش خیره شده بود و گفته بود: کارآگاه بیون هیچ روح و جنی به ترسناکی یه آدم روانی نیست، اگه روح و جن دیدی وایستا و نگاهش کن چون یه تجربه‌ی جدیده و می‌تونی با توصیف کردنش توی یه کتاب کلی پول به جیب بزنی، اون بهت آسیبی نمی‌زنه اما اگه یه آدم روانی دیدی سریع فرار کن چون تضمینی نیست که زنده بمونی و خاطراتش رو کتاب کنی! •• ☯ Couple •° chanbaek •• •• ☯ gener •° romance°•angst•° Criminal °• smut •• •• ☯ Complete √ •• ••Published In November 29, 20 ☯ محتوی این فیکشن دارای ماوراطبیعیه و اینجور چیزها نیست!
Hᴇʏ Dᴏʏʟᴇ ࿐ [ Completed ] by mari4708
mari4708
  • WpView
    Reads 68,541
  • WpVote
    Votes 13,943
  • WpPart
    Parts 11
بکهیون بعد از ۵ سال تو کما بودن بیدار میشه و میره دنبال کسی که ۵ سال پیش از خودکشی نجاتش داده و با پیگیری کردن این موضوع که اون فرد کیه به پارک چانیول میرسه...از نظر بکهیون، چانیول مرد مهربونیه ولی کی میدونه اون واقعا چجور ذاتی داره؟ اون واقعا یه فرشته‌ی نجاته یا یه هیولای خونگی؟! ژانر: روانشناسی؛ روزمره؛ رمنس ⚠️کتاب آخر مجموعه"وهم" ⛔اگه کتاب‌ قبل رو نخوندین اشکالی نداره⛔ ⚠️نام کتاب اول: من میدونم
 Sweet Grief by darkgirl_031
darkgirl_031
  • WpView
    Reads 152,094
  • WpVote
    Votes 15,872
  • WpPart
    Parts 59
" به خونه‌ی من خوش اومدی پین کوچولو... قراره اینجا تبدیل به جهنمت بشه، طوری که برای فرار ازش مجبور بشی به خودم پناه بیاری..." کاپل: زیام (زین تاپ) ژانر: دراما، رومنس، انگست محدودیت سنی: NC 18+ کاور: ziam_malec
Home by Niou_Goodi
Niou_Goodi
  • WpView
    Reads 20,542
  • WpVote
    Votes 2,885
  • WpPart
    Parts 24
[Completed] هفتم ژانویه. هفت روز از شروع سال 2015 میگذشت. و هفت روز از مرگ پدرش..... اون عوضی با تلخی یادش کرد. سال گذشته درک هیل صراحتا نشون داده بود چقدر ازش متنفره؛ با غنیمت شمردن هر فرصتی برای کوبیدنش به دیوار، تهدید کردن زیر گوشش، با چرخوندن چشماش با هربار وارد شدنش به اتاق و یا زمزمه کردن اظهار نظرش درمورد بی عرضگی و خنگیش. پس چرا داوطلب شد تا به خونه اش راهش بده؟ 🐺 کاپل : استرک 🐺 ژانر : روزمره . انگست به هپی . کمدی 🐺 مترجم : Niou_Goodi 🐺 نویسنده ی اصلی : TheTypewriterGirl
Hey Little, You Got Me Fucked Up [S2] by WhiteNoise_61
WhiteNoise_61
  • WpView
    Reads 25,847
  • WpVote
    Votes 4,934
  • WpPart
    Parts 68
•|☕️کـاپل: چـانبک، هونهـان، کریسـهان •|☕️ژانــر: ددی کیـنک، رمنـس، انگسـت، درام، روزمـره •|☕️ هپی انــد •|☕️نویـسنده: WhiteNoise •|☕️ کــامـل شــده ❞ پسر مو مشـکی و ریـزجثـه‌ای که تازه از زنــدان خارج شده بود با خجـالت نگاهش میکرد و چانیول نمیتونست تشخیص بده پوست سفیـد و بی‌نقـصش بخاطر نور شدید آفتاب انقدر زیـبا بنظر میرسه یا واقعا انقدر هــوس‌انگیره‼️🧸 - پــارک چانیول وکیــل 30 ساله‌‌ی بیون ایونجی - بیـــون بکهیون 16 ساله پسری که بخاطر جــرم مادرش توی زنــدان متــولد و بــزرگ شده و چیزی از دنیای بیرون از دیوارهای بلند زنـــدان نمیدونه‼️ - چانیول بعد از دیدن اون پسر با مردمک‌های لـــرزون و انگشت‌های ظـریف تصمیم میگیره به جای یتـیم‌خـونه اون رو به خونه‌ش ببره و خونـه‌ش رو تبدیل به زندان جدیـدی برای پسـر هوس‌انگیز موکلش میکنه و...🧸❝
Black Hole🕳️ by Veritas_98
Veritas_98
  • WpView
    Reads 247,973
  • WpVote
    Votes 25,975
  • WpPart
    Parts 62
بلک هول 🪐 سرگذشت مرگ بی صدای یک ستاره، تبدیل شدن به سیاهچاله ست. برای سرپرست موفق ترین نشریه ستاره شناسی که سال ها پشت نقاب استیگما زندگی کرد، یک لمس کوتاه از نگاه بی ستاره‌ی سردبیر جدید و جوانش که با اسم جئون جانگکوک وارد زندگیش شد کافی بود تا برای نشون دادن کیم تهیونگِ وجودش به کل دنیا تلاش کنه! قسمتی از متن: "امیدوار بودم جایی ببینمت که تعریفی از زمان و مکان نباشه.. به هیچ تعریفی محدود نباشیم.. به هیچ دنیایی تعلق نداشته باشیم.. دوست داشتم جایی دستاتو بگیرم که سرد نباشه.. جایی که گرمای دستت تا آخر عمر بین دستام بمونه.. وقتی گفتی چشمام سیاهچاله دارن، خندیدم و هیجان زده شدم.. من دلم میخواست تورو توی سیاهچاله داشته باشم.. که نترسم از زود بودن یا دیر شدن.. که نترسم از آدمای اطراف.." °کاپل: کوکوی °ژانر: روزمره، انگست، رمنس، اسمات °وضعیت: به اتمام رسیده ⛔ بوک بلک هول متاسفانه به دلیل پاک شدن اکانت کوکی فمیلی از دسترس خارج شده بود و الان مجدد در این بوک آپ شده.