▪︎بوجی موجیام ಥ⁠‿⁠ಥ⁩
48 stories
Along the Seine River | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 372,620
  • WpVote
    Votes 52,519
  • WpPart
    Parts 45
┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه! _چی! زبانش را در لپش چرخاند و نگاهش را از پاها تا چشمانم بالا کشید: _ یقه‌ت عزیزم...زیادی بازه! _ جدا تهیونگ؟ حالا که میبینی دیگه عصبی نیستم شروع میکنی به گیر دادن؟ او نیز اخمی کرد و با بردن دستهایش به جیب شلوار سفید رنگش، با لحنی جدی تر گفت: _ میدونی که دوست ندارم توی یه فضای خیلی عمومی و شلوغ مردم نگات کنن. متعجب خندیدم و سرم را به تاسف تکان دادم، لبم را به دندان گرفتم و در حالی که دکمه‌های پیراهنم را میبستم پاسخ دادم: _ تلافیشو سرت در میارم آقای کیم. _ تلاشتو میکنی آقای کیم. پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook Sub Couple: Seongsang (Ateez), Hopemin Genre: dram, Romance, Smut, angst Writer: Sylvie Telegram: @Papacita_01
° ᴍɪ ᴘᴀᴢ ° (kookv - vkook) by rira_drk
rira_drk
  • WpView
    Reads 519,874
  • WpVote
    Votes 50,788
  • WpPart
    Parts 44
[complete] + "اسپانیایی ها یه اصطلاح دارن، بهش میگن 'mi paz'... به معنی آرامش ابدی... وقتی حس می‌کنی یه نفر برای تمام عمرت کافیه و می‌تونه تا پایان زندگیت برات یه آرامشی ابدی باشه...و تو... تو "می پاز" منی تهیونگ." + "مهم نیست الهه ی ماهِ لعنتی تو رو به عنوان جفت خواهرم درنظر گرفته... من تو رو به هیچ کسی نمی‌دم ته..." " تو سهم من از آرامشی :) " .. « کاپل : کوکوی - ویکوک (ورس) » « ژانر : رمنس، امگاورس، اسمات »
𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 720,306
  • WpVote
    Votes 90,744
  • WpPart
    Parts 33
[Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید‌. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوضی، توی کار من دخالت نکن! اون پسر منه، بخوام می کشم، بخوام آتیشش می زنم! لحظه بعد، انگشت های قوی دور گلوش پیچونده شد و از زمین بلند شد. جونگ کوک در حالی که با خونسردی ترسناکی چشم های آبیشو به چشم های وحشت زده کیم دوخته بود لب زد: - داری ناراحتش می کنی کیم... هیچ کس امگای منو ناراحته نمی کنه و زنده بمونه." 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐌𝐩𝐞𝐫𝐠, 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫[DO NOT COPY THIS WORK]🚫
𝗠𝗿 𝗦𝘁𝗮𝗹𝗸𝗲𝗿 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 226,294
  • WpVote
    Votes 33,118
  • WpPart
    Parts 23
[Completed] کیم تهیونگ سه مشکل اصلی توی زندگیش داشت. اول این که دو تا قاتل سریالی داشت که باید گیر می انداخت. دوم، یه استاکر لعنتی داشت. سومین مشکل این بود که شک می کرد رئیس جئون جونگ کوک دلیل هر دو مشکل باشه. ------------ [- نظرت راجب یه قهوه چیه؟ مرد رو به روش با خوش اخلاقی پرسید و تهیونگ لب هاشو محکم به هم فشرد. - واقعا دوست داشتم قبول کنم، ولی متاسفانه یه شرایطی دارم که نمیشه. اخمای مرد در هم پیچید و با ناراحتی واضحی پرسید: - چه شرایطی؟ سنگینی دست گرمی که روی کمر تهیونگ نشست انقدری بود که تکون آرومی خورد. جونگ کوک با لبخندی که با چشم های سرد و بی روحش تضاد داشتند گفت: - متاسفانه کارآگاه کیم یه استاکر داره. یه استاکر دیوونه، تا اونجایی که شنیدم. می دونی که چی می گم؟ از اونا که آدم ها رو بخاطر دست زدن به معشوقه اشون تیکه تیکه می کنن. به آرومی. با درد. بعد تک خنده ای زد و گره انگشت هاش دور کمر تهیونگ محکم شدند. - مگه نه کارآگاه؟ تهیونگ حتی مکث هم نکرد، فقط در حالی که تند سر تکون می داد با لحن بدبختی گفت: - د..درسته. یه روانی واقعیه.] 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘖𝘖𝘒𝘝, 𝘯𝘢𝘮𝘫𝘪𝘯 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘔𝘢𝘧𝘪𝘢, 𝘊𝘳𝘪𝘮𝘦, 𝘛𝘩𝘳𝘪𝘭𝘭𝘦𝘳, 𝘚𝘮𝘶𝘵🔞 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫
𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐬𝐮𝐧𝐝𝐚𝐲 by callmedeesse
callmedeesse
  • WpView
    Reads 45,838
  • WpVote
    Votes 6,664
  • WpPart
    Parts 24
[complete] یکشنبه روز خوبی برای عاشق شدن نبود. یکشنبه‌ای که ابرهای کدر و بارونی رخسار آسمون رو به آبی‌ترین حالت ممکن کرده بودند؛ روزی که تونستم به لب‌های همیشه خشکت بوسه بزنم و بوی تنم رو روی لباس کهنه‌ات جا بذارم. همون موقع باید میفهمیدم که نحسی روز یکشنبه بود که به دنبال ما افتاد؛ شاید باید تمام یکشنبه‌ها از تقویم پاک میشد تا ما بهم برسیم. ____ جونگکوک از روز اولی که عاشق تهیونگ شده بود میدونست که در برابر اون پسر پولدار و نازپرورده هیچ شانسی نداره، حداقل نه تا وقتی که به عنوان یه کارگر ترحم‌برانگیز و فقیر توی ذهن پسر‌موردعلاقه‌اش بود. اما انگار شانس برای اولین بار با جونگکوک همراه شده بود که تهیونگ برای یک جای خواب بهش محتاج شده بود و راضی به زندگی همراهش توی نیمچه خونه‌ی خرابه‌اش شده بود. البته اگه میتونست اسمش رو شانس بذاره چون فقط یک هفته کافی بود تا بفهمه که پول قدرتمند‌ترین سلاح زمینه و بین دنیای اون دوتا با چیزی به اسم پول دیواری کشیده شده. ____ Name: blue Sunday Main Couple: kookv Genre: Angst romance Social Writer: Déesse
🌸I bloomed for you... by Vante191
Vante191
  • WpView
    Reads 250,292
  • WpVote
    Votes 35,350
  • WpPart
    Parts 53
🌸من برای تو شکفتم🌸 ×ترجمه شده× کاپلے: ویکوک/کوکوی ، یونمین ، نامجین ژانر: انگست ، رومنس ، هاناهاکی «با قطره اشکی که روی گونه اش چکید، نفس عمیقی کشید و دستشو باز کرد. اخرین نگاه رو به چشمای سرخ و پف کرده اش انداخت، نگاهشو به مشت باز شده اش داد. وقتی به شئ بی گناه تو دستش نگاه کرد، اشک های بیشتری روی گونه هاش راه گرفتن. این سرنوشت طبیعی اون بود. تو دست لرزون جونگکوک، یک گلبرگ لطیف صورتی بود.» *نسخه اصلی این فیک رو میتونین به همین اسم در سایت Archive of Our Own پیدا کنین^^ Highest rankings: #1 depression #1 translated #2 btsfanfic #2 kpop #1 btsV #3 fanfiction #2 angst #1 انگست #1 translation #2 gay #1 هاناهاکی
Firstborn [KookV] by intheforest1
intheforest1
  • WpView
    Reads 78,886
  • WpVote
    Votes 11,961
  • WpPart
    Parts 19
[کامل شده] جونگکوک مجبور شده بود که با یه جادوگر معامله کنه و در ازای خواسته‌ش، اولین بچه‌‌ش رو به اون بده. ظاهرا جونگکوک معامله رو زیاد جدی نمی‌گرفت، اما توی کارِ اون جادوگر لجباز که پا پس کشیدن نبود! - هی، جونگکوک! بچه کجاست پس؟ نمی‌بینم هیچ تکونی به خودت بدی. - کدوم بچه، تهیونگ؟ من‌ که هنوز امگا هم ندارم! 「Firstborn」 •Couple: KookV •Genre: Omegaverse, Fluff, Mpreg, Fantasy •Author: Anna Moss •Translator: Echo
The Nightmareᵏᵒᵒᵏᵛ (Full) by Iamfaranak
Iamfaranak
  • WpView
    Reads 135,749
  • WpVote
    Votes 22,278
  • WpPart
    Parts 39
بگذار زمان و جهان متوقف شوند، عشق جوانه زده بود. عشق میان خاک، گل و خون ریشه دوانده بود. حال هر چه میخواهی برسرش اسلحه نگه دار. همراه بلوندی و فرمانده باشید. ♡ ___________❄__________ иαмє: ᵀᴴᴱ➣иιgнτмαяє ϲουρℓє: κοοκν gєияє: нιѕτοяιϲαℓ, ϲℓαѕѕιϲ, яοмαиϲє, ωαя, ѕмυτ, 🔞
𝗧𝗶𝗴𝗿𝗶𝗱𝗶𝗮 ᵛᵉʳˢ by yelital
yelital
  • WpView
    Reads 364,117
  • WpVote
    Votes 44,858
  • WpPart
    Parts 73
𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙 - 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛 - 𝙏𝙝𝙞𝙡𝙡 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 - 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 سازمان EPA، در ظاهر یک سازمان محافظت محیط زیستی بود که از حیوانات دارای نژاد خاص حفاظت می‌کرد. اما در باطن روی انسان‌ها آزمایشاتی انجام می‌داد و با تزریق ژن و هورمون‌های حیوانی، سعی در تغییر رَویه بدنشون داشت. در این بین تنها یک مورد مثبت بوجود اومد! یک دختر... یک دختر که عاشق شد و از آزمایشگاه فرار کرد اما... ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ 𝙏𝙖𝙚𝙠𝙤𝙤𝙠: - تو حق نداری ناراحت باشی، وقتی من اینجام، وقتی من کنارتم، وقتی من تک تک غم‌هات رو با قلبم به آغوش می‌کشم! تو متعلق به منی... تو خودِ خودِ روح منی... پس فقط قلبتو، روحتو، حستو به من بسپار... قسم می‌خورم تا ابد عاشقت باشم. 𝙎𝙪𝙗 𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: 𝗛𝗢𝗣𝗘𝗠𝗜𝗡 - بهم نگاه کن! منو می‌بینی؟ من با همین دست‌هام، با همین احساسم، با همین نبض ضعیفم، من با همین قلب خستم، تا ابد از تو محافظت می‌کنم~ ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━
𝗧𝗮𝗻𝗴𝗲𝗿𝗶𝗻𝗲 𝗿𝗲𝘀𝗰𝘂𝗲 𝗼𝗽𝗲𝗿𝗮𝘁𝗶𝗼𝗻 by ImLuna_moon
ImLuna_moon
  • WpView
    Reads 279,991
  • WpVote
    Votes 48,869
  • WpPart
    Parts 54
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] وقتی که امگای نارنگی مثل همیشه به کتابهاش پناه آورده بود تا شکستی که اخیراً خورده بود رو فراموش کنه، کتابی با اسم و طرحی جالب توجهش رو جلب کرد. زمانی که اون رو خوند متوجه‌ی چیز عجیبی شد؛ اتفاقات و شخصیت های اون کتاب واقعی بودن و حتی خودش هم توی ‌داستان بود! این یه‌جور پیشگویی بود؟ ولی چرا اون باید یه شخصیت شرور باشه؟ یعنی آخرش قراره که به همین سادگی نابود بشه؟ یکی به نارنگی کمک کنه.. · · ─────── ·𖥸· ─────── · · Name:Tangerine rescue operation[عملیات نجات نارنگی] Genre: Omegaverse, Fantasy, Romance, Fun, Maybe a little smut? Couple: Kookv Writer: Luna🌙 ◉Start:1401/06/28 ◉End: 1403/01/16 ░این فیکشن هیچ ارتباطی به زندگی و شخصیت واقعی آرتیست ها ندارد! همچنین فاقد اسما‌ت‌های مولایی است دوست عزیز🦭