Huh¿
183 stories
don't tell me strange 2 by sara199911
sara199911
  • WpView
    Reads 28,039
  • WpVote
    Votes 3,600
  • WpPart
    Parts 26
عشق بین یک فاحشه و هنرمند🎨 فصل دوم به من نگو عجیب و غریب - متاسفم من نباید عجیب و غریب صدات می زدم. تهیونگ لبخند زد: -اشکال نداره ، حتی عجیبم خوبه. + چی اما .‌.. تو از این کلمه متنفری... - این تویی جانگکوک تو میتونی هر جور دوست داری صدام بزنی. ● نام فیک ~> به من نگو عجیب و غریب ۲ (نام اصلی: اون فقط تهیونگه) ○ ژانر ~> ،انگست، رمنس ● نویسنده ~> sara ○ کاپل اصلی ~> ویکوک ( هپی اندینگ ) روز های آپ شنبه ها
𝐖𝐨𝐧𝐝𝐞𝐫 by btsalate
btsalate
  • WpView
    Reads 5,708
  • WpVote
    Votes 759
  • WpPart
    Parts 5
[ترجمه شده] "میدونی، وقتی یک نفر غمگینه، تماشا کردن غروب آفتاب رو خیلی دوست داره." -آنتوان دوسنت اگزوپری - شازده کوچولو cover : @/chimmedt in twitter writer : @/wordcouture in AO3 ( از نویسنده اجازه گرفته شده)
THE SECRET HUSBAND  by Helen___Aw
Helen___Aw
  • WpView
    Reads 1,143,654
  • WpVote
    Votes 104,040
  • WpPart
    Parts 76
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
Whiskey[ویسکی] by Bitamoosavi
Bitamoosavi
  • WpView
    Reads 2,474,804
  • WpVote
    Votes 233,024
  • WpPart
    Parts 73
Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار سر میز دور دهناشون و تمیز میکنن... این یکم هیجان داره و ترسناکه نه؟ دیدن زندگیشون از نزدیک... فاک... میخوام تورو بکنم یه میلیاردر دلاری.》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کاپل اصلی: vkook/kookv کاپل فرعی: yoonmin " namjin" ژانر:dram " romence " smat " omegavers نویسنده: biti حمایت یادتون نره 🐻🐰 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
52 Hertz ( seongjoong , jongsang ) by tiny8m1t
tiny8m1t
  • WpView
    Reads 24,029
  • WpVote
    Votes 2,774
  • WpPart
    Parts 44
کیم هونگ جونگ برگشته بود برای انتقام از قاتل دخترش و قاتلش کسی نبود جز پارک سونگهوا. ولی اون از دیوونه شدن اون پدر، از غم از دست دادن دخترش خبر نداشت. چوی جونگهو پسر رئیس باند مافیای ایتالیا، عاشق راک استار خیابونی (کانگ یوسانگ) میشه و اون رو به دام میندازه. +میدونستی درونت هیچ نقطه رنگی وجود نداره؟! پسر نیشخند تلخی زد، تلخ تر از تمام قهوه هایی که برای کمرنگ کردن گذشته مهمون گلوش میکرد: -شاید چون زندگی که داشتم انقدری به سازم نرقصیده دکتر، که بخوام امیدی رو توی قلبم نگه دارم که تبدیل به یه رنگ درونم بشه. هونگ جونگ قدمی جلو رفت، بوی عطر سونگهوا درست مثل چشم هاش سرد بود اما آدم رو مجذوب خودش میکرد، انگشت اشاره‌اش روی سینه‌اش، جایی که قلب از جنس سنگش میتپید گذاشت و زمزمه کرد: -درست میگی، درونت نقطه های رنگی امید مُرده، اما یادت نره سیاه و سفید هم یه رنگه، مثل کلاویه‌های پیانو، مثل برفی که لای موهات میشینه، مثل عکس های آلبوم های قدیمی و یا حتی مثل یه پروانه‌سیاه. مردمک های لرزون سونگهوا ، نگاه عجیب مرد مقابل رو شکار کرد: -پروانه‌ سیاه؟ دست هونگ جونگ بالا اومد و روی گونه سونگهوا نشست: -پروانه سیاه تویی سونگهوا، همون پروانه ای که زمانی رنگ امید بال هاشو آبی نگه داشت اما سرنوشت اونو تبدیل به یه سیاهی مطلق
SE7EN by Sopeloverever
Sopeloverever
  • WpView
    Reads 4,415
  • WpVote
    Votes 437
  • WpPart
    Parts 7
SE7EN/هفت Genre:Smut, Dram, Criminal Couple: Namjin By Agust_P ⊹ سمت چپ چشمش حامل ماسه‌های دریا و سمت راست نماد موج‌های زیباش بود. تنها چیزی‌ که نامجون بعد از این‌همه تجربه نتونسته بود حدس بزنه، دو رنگ بودن چشم‌های او بود! "زیباست!" جین پلک کوتاهی زد و از خجالت دست‌هاش رو توی سینه جمع کرد. "ولی یک نقصه" نامجون لبخند محوی زد و نزدیک تر شد. "نقص بی نقصیه!" *آپ شده در چنل Namjination@
𝗧𝗶𝗴𝗿𝗶𝗱𝗶𝗮 ᵛᵉʳˢ by yelital
yelital
  • WpView
    Reads 373,294
  • WpVote
    Votes 45,488
  • WpPart
    Parts 73
𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙 - 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛 - 𝙏𝙝𝙞𝙡𝙡 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 - 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 سازمان EPA، در ظاهر یک سازمان محافظت محیط زیستی بود که از حیوانات دارای نژاد خاص حفاظت می‌کرد. اما در باطن روی انسان‌ها آزمایشاتی انجام می‌داد و با تزریق ژن و هورمون‌های حیوانی، سعی در تغییر رَویه بدنشون داشت. در این بین تنها یک مورد مثبت بوجود اومد! یک دختر... یک دختر که عاشق شد و از آزمایشگاه فرار کرد اما... ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ 𝙏𝙖𝙚𝙠𝙤𝙤𝙠: - تو حق نداری ناراحت باشی، وقتی من اینجام، وقتی من کنارتم، وقتی من تک تک غم‌هات رو با قلبم به آغوش می‌کشم! تو متعلق به منی... تو خودِ خودِ روح منی... پس فقط قلبتو، روحتو، حستو به من بسپار... قسم می‌خورم تا ابد عاشقت باشم. 𝙎𝙪𝙗 𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: 𝗛𝗢𝗣𝗘𝗠𝗜𝗡 - بهم نگاه کن! منو می‌بینی؟ من با همین دست‌هام، با همین احساسم، با همین نبض ضعیفم، من با همین قلب خستم، تا ابد از تو محافظت می‌کنم~ ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━
Orange Priest ∥ کشیش پرتقالی {NamGi} by LiberteNovels
LiberteNovels
  • WpView
    Reads 2,050
  • WpVote
    Votes 560
  • WpPart
    Parts 3
🔴 #Full 🔴 به عنوان یه پسر همجنسگرا که کوچک‌ترین اعتقادی به قدرت برتری به اسم «خدا» نداره، هیچ دلیلی برای رفتن به اون کلیسای بزرگ نداشتم؛ جز اینکه مارمالاد‌های مادربزرگم رو به اسقف بزرگ پیشکش کنم. از کجا باید می‌دونستم که همون شیشه‌های فسقلی دلیل آشناییم با اون کشیش پرتقالی می‌شن؟ پسری با موهای نارنجی که راز کوچیکی راجع به چشم‌هاش داشت. ༺ Liberté Novels ༻ Name: Orange Priest نام داستان: کشیش پرتقالی Couple: NamGi کاپل: نامگی Fluff, Romance, Slice Of Life فلاف، عاشقانه، برشی از زندگی ■ A MultiShot by Kat ■
Nicolay (Kookv) by Chihiro_D
Chihiro_D
  • WpView
    Reads 234,289
  • WpVote
    Votes 30,778
  • WpPart
    Parts 27
←⁩ نیکولای تمام‌شده. ✔️ تهیونگی که عاشق سفرکردنه، بالأخره شرایط سفر به کشور مورد علاقه‌اش رو پیدا کرده و قراره چند روز دیگه پرواز کنه؛ درحالی که فرمانده‌ی ارتش روسیه همون موقع داره خودش رو برای حمله به اوکراین آماده می‌کنه... کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام، انگست، اس.مات، جنگ