mingyu goes to school that is really bad. the teachers arent exactly nice. he hangs around with his friends at break and lunch but that soon changes when some new teacher walks into his history classl

Wonwoo is pretty sure his entire family hates him and his commitment issues are starting to make his life (as well as Mingyu's) miserable. Original story by ryerim https://archiveofourown.org/works/9165685/chapters/20811241 Kalon Trailer https://youtu.be/u4eD9iGI3zQ Ps : I got the permission to translate this story into Bahasa Indonesia >,<

Mingyu's birthday is coming soon and Wonwoo is panicking because he doesn't know what to get for Mingyu as his birthday is tomorrow. Vernon and Seungcheol has the perfect idea for Wonwoo and it means a lot to both Mingyu and Wonwoo.

"حالتی که پروانه به نور شمع جذب میشه" "_من واقعا متاسفم سونگ ، میدونم یکم غیر منتظره‌ست ولی- +معلومه که غیر منتظره‌ست. تو به من قول دادی تا آخر دنیا باهام بیای ولی حالا ببین بخاطر یه درخواست داری جا میزنی! بهم گفتی انقدری دوستم داری که قید همه‌چی رو برام بزنی جونگهان. بهم گفتی حتی اگه تا جهنم برم و توی کثافط غرق بشم تو باهامی ولی حالا چی؟ اندازه پسر هونگ هم نمی‌ارزیدم؟" genre : romance, a bit smut, angst, love triangle couple: jeongcheol, jihan, minwoo (این کار نوشته‌ی خود منه و اجازه‌ی بازگردانی به هیچ کاپل دیگه‌ای رو نداره!❌)

"کمک میخوای؟" "چوی سونگچول یه مدیر عامله که نیاز داره برای چند ساعتم که شده چشم روی هم بذاره ولی مشکلات خوابش این اجازه رو بهش نمیده. حالا چی میشه اگه یه امگا که همه از ماساژ های فوق‌العاده‌اش تعریف میکنن باعث بشه رئیس موقع ماساژ یه خواب که مدت هاست دنبالشه رو تجربه کنه؟" ......... "جئون ونوو منشی سونگچوله ولی محض رضای الهه ماه آلفا به این جذابی حاضر نیست با هیچ کس قرار بذاره؟ البته که منتظر جفت حقیقیش باقی میمونه حتی اگه توی عصر تکنولوژی پیدا کردن جفت حقیقی مثل دنبال سوزن گشتن توی انبار کاهه!" couples : jeongcheol , minwoo , seoksoo genre : Omegaverse , fluff , a bit smut , romance (این کار نوشته‌ی خود منه و اجازه‌ی بازگردانی به هیچ کاپل دیگه‌ای رو نداره!❌)

جونگهان فتیش خاص خودشو داره. و یه قانون برای خودش وضع کرده که اون رو به هیچ عنوان زیر پا نمیذاره: *کمتر از بیست سانت برای اون‌ کافی نیست*

جیون ونوو از عکاسی متنفره ولی الان توی یکی ازبزرگترین اتلیه کاراموزه... و علتش پسر بلند و جذابیه که به گذشته اش مربوط میشه والان اونجا عکاسه و البته ازش متنفره...و همه ی تلاشش میکنه تا ونوو رو از اتلیه بیرون بندازه ولی ونوو ثابت میکنه اون پسر بلند قد به اسم کیم مینگیو داره اشتباه میکنه..

اینجا سناریو هایی از اسکیز هست که قرار بوده فیک طولانی باشه ولی من حوصله نداشتم. . #straykids #skz

یه بخش ویمینی واسه همه ویمین لاورای قشنگ^^ امیدوارم لذت ببرید و من و از انرژی های مثبتتون دریغ نکنید💛

تمام زندگی ویراستار کیم برای پایه‌ی یک "اشتباه" ساخته شد. زمانی‌ که ۱۹ سال بیشتر نداشت، به خاطر حماقتی به اسم "عشق" بزرگ‌ترین اشتباه زندگیش رو مرتکب شده بود. هر اشتباه یک تقاص کوچک یا بزرگ به همراه خودش داشت و سهم اون امگا، دخترکی به نام "کیم هانا" بود. بعد از گذشت ۵ سال سونگمین دوباره با دوست پسر سابق و کلاهبردارش، جانگ سجونگ رو به رو شد؛ اما این‌بار درست داخل باری که دومین و بزرگ‌ترین اشتباه زندگیش رو همون‌جا و روی یکی از تخت‌هاش رقم زد! چرا باید همون روزی که قرص‌هاش رو مصرف نکرده بود، با مرد خوش گذرونی به اسم "کریستوفر بنگ" که بوی مزخرف‌ نیکوتین و آتش می‌داد رو به رو می‌شد و به زندگی جفتشون با یک مارک گند می‌زد؟! "کریستوفر بنگ؛ تو حتی اگر یک اشتباه هم باشی، زیباترین اشتباه تمام زندگیِ منی." "اشتباهِ تو بودن، درست‌ترین کار زندگیم بود وولفی!"