Inner turmoil
24 stories
Puppet by endlessbblue
endlessbblue
  • WpView
    Reads 3,235
  • WpVote
    Votes 626
  • WpPart
    Parts 6
Fiction: Puppet Couple: Hunho Genre: Angst, Psycological, Historical, Smut, Romance Author: Endless Blue NC-17 فاصله ی عشق و نفرت خیلی کمه. اونقدر کم که به سختی میشه از هم تشخیص‌شون داد. من عاشقانه ازت متنفرم. اونقدر ازت متنفرم که دیگه نمیخوام ببینمت و اونقدر عاشقتم که برام اهمیتی نداره اگر هر لحظه تحقیرم کنی. البته شاید هم اونقدر عاشقت نباشم. شاید از اینکه تحقیرم کنی خسته شده باشم و شاید تنها خواسته‌م، کشتنت باشه.
Feuille morte.  by polargreen
polargreen
  • WpView
    Reads 3,676
  • WpVote
    Votes 1,336
  • WpPart
    Parts 10
Feullie morte: در فرانسوی به نارنجیِ متمایل به قهوه‌ای که عمیق‌تر و قرمزتر از چرم، زردتر و عمیق‌تر از ادویه و طلا است، می‌گویند. همچنین به معنای "برگِ پاییزی"، "برگِ مُرده" و "برگِ پژمرده" است. "A Chanbaek Tragic Story"
+9 more
◤LAURENT◥ by lbluesfoxl
lbluesfoxl
  • WpView
    Reads 38,850
  • WpVote
    Votes 10,034
  • WpPart
    Parts 43
◐Name ↬Laurent ◑Couple↬ Chanbaek▴Kaisoo ◐Gener↬Drama▴Angst▴Smut ◑Summery↬ کی فکرش رو می‌کرد تو یه شب برفی وقتی دستور ترور کانگ هانیو از طرف گروهک Homeless Foster صادر شده، مامور منتخب رده A سازمان هدف رو گم کنه و دوربین اسلحه‌ی مرگبارش قدم‌های یه پرنس یخی روی صحنه‌ی سالن اپرای پرل رو دنبال کنه. میگن پرنده‌ها توی قفسه زنده نمی‌مونند، بکهیون همون پرندهایه که به خاطر جدا شدن از قفسش، آسمون رو نفرین میکنه. عشقی که توی زمستونی که همه چیز مرده، زیر دونه‌های برف نفس میکشه و رشد میکنه، شبیه یه آدم برفی تو یه تابستان داغ ذوب میشه و یه شالگردن خیس خورده به جا میذاره.
Saving My World by ThisIsSilky
ThisIsSilky
  • WpView
    Reads 1,704
  • WpVote
    Votes 418
  • WpPart
    Parts 6
-بدو سهونم یه آرزو کن سهون بدون اینکه چیزی بگه نفس عمیقی کشید... -آرزوت چی بود بیبی؟ از همونجا سرشو بلند کرد و به چشمای سیاهش زل زد: -نجاتت میدم کاپل: چانهون / سچان ژانر: انگست / روانشناسی نویسنده: Silk & Bloom Couple: Sechan / Chanhun
Perfect Red by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 12,129
  • WpVote
    Votes 3,346
  • WpPart
    Parts 16
"توی ماشینت میشینی و یک لیوان قهوه‌ی سرد به دستت میدن. حکم‌ت رو طوری توی دریا میندازن که لحظه‌ای با خودت فکر نکنی این کوفتی شاید چیز ارزشمندی باشه. مسئولین اسکله هرگز چشم دیدنت رو ندارن. عذاب وجدان به گردنشون چنگ میزنه. چون شاید دو هفته بعد از رفتنت، شایعاتی از شهرک‌ها بهشون میرسه. با هم پچ پچ میکنن؛ اوه، رفیق، فلانی رو یادته؟ همون که موهای کوتاه روشن داشت؟ یک گالن خون شده. یا یک بسته گوشت متحرک شده. این‌ها اسم‌هاییه که میذارن. ما میگیم: منبع. نیروی کار. اون‌ها میگن: گالن خون. بسته‌ی گوشت. و من صادقم، توصیف اون‌ها دقیق‌‌تره. توصیفِ لعنتی اون‌ها حقیقتا خیلی خیلی دقیق‌تره." [CHANBAEK] [Dystopia × Angst] هشدار محتوا: خودآزاری/ توهم/ خون/ حیوان‌آزاری
Gone With The Sea by vievhen
vievhen
  • WpView
    Reads 78,868
  • WpVote
    Votes 19,471
  • WpPart
    Parts 21
بابام یه ماهی فروش بود که بوی گند لباسش اجازه نمیداد شب ها تن برهنه مادرم رو در آغوش بکشه،یا بوسه خوش آمد من رو برای بعد از کار داشته باشه. این شد که یه روز وقتی پدرم احساس کرد به اندازه کافی برای «داشتن » بزرگ شدم دستشو رو شونه هام گذاشت و زمزمه کرد "نقاش شو پسرم، و تن برهنه اون کسی که دوسش داری رو ثبت کن ،ماهی فروش ها حق عاشق شدن ندارند" اما من دیدمش،یه جایی میون جسد هزاران ماهی. (چانبک)
Lost my mind. by polargreen
polargreen
  • WpView
    Reads 89,644
  • WpVote
    Votes 29,659
  • WpPart
    Parts 52
🕯️COMPLETED🕯️ روزهای با تو بودن، دیگه برای من قابل لمس نیست و انگار تمام اون روزها رویا بودن، تمام اون روزها خوابِ شیرینِ من در انتهای یک روزِ سرشار از نداشتنِ تو بودن و اون خوابِ شیرین مدت‌هاست که توسطِ شب به تجاوز رسیده و من بدن زخمی و خونی خاطرات و رویاهام رو روی دست‌های ناتوانم بلند میکنم تا تمیزشون کنم... اما چرا مدام خونی‌تر میشن؟ هم دست‌هام و هم رویاها و خاطراتم! حالا تمام روزها، هوای منفیِ بیست درجه‌ی تنهاییه و رادیو اعلام نمی‌کنه که امروز چندمین روزِ بدون تو بودنه... -Couple : Chanbaek (baekyeol), Sebaek. Other. -Genre : Drama, Romance, Fantasy, Smut(+18), Angst.
گورکن دیوانه by maniafic
maniafic
  • WpView
    Reads 3,229
  • WpVote
    Votes 815
  • WpPart
    Parts 5
اسمش پارک چانیوله. یه کت بزرگ که شونه هاش همیشه از خاک قبر آدم ها رنگ شده، به تن داره. توی دستای زمختش یه کلنگ داره و مثل احمق ها صورتش رو گریم میکنه. چون یه زخم بزرگ و زشت از بچگی رو صورتش هست. میگن مادر فاحشه اش رو کشته و با دست های خودش گورش رو کنده. اون نفرین شدست! سمتش نرو. چندشاتی چانبک رمنس، دارک، اسمات، انگست، تراژدی
Aiden  by maniafic
maniafic
  • WpView
    Reads 76,469
  • WpVote
    Votes 17,009
  • WpPart
    Parts 54
دنیای بکهیون چیزی جز قتل و بیماری های روانی نداشت تا قبل از اینکه محور زندگیش از جنون و اعتیاد، به چشم های وحشی پسری که پیانو میزد تغییر کنه _______ یه پسر برهنه و خون الود تو چشم هاش میرقصید. چیزی شبیه اخرین رقص اکو به عشق نارسیس، قبل از اینکه ازش فقط یه صدا باقی بمونه که هر ثانیه بیشتر رو به افول میره... کامل شده چانبک، سکای خشن، روانشناسی، رمنس، اسمات