باید‌قلم‌شون‌رو‌بوسید.
44 stories
My you  by Vkookchild9597
Vkookchild9597
  • WpView
    Reads 442,974
  • WpVote
    Votes 57,764
  • WpPart
    Parts 57
_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد. _یه لحظه یه لحظه، الان چی گفتی؟ _گفتم امگای قوی داری... _نه نه بعدش، قسمت دوم جمله‌ات... تـ... تو گفتی چی؟ بچه؟! ساحره ابرویی بالا انداخت و پلک زد. _نمی‌دونستی؟ امگات بارداره... Writer: Ashil Couple: Vkook, Hopmin, Taehi Genre: omegaverse, action, fantasy, romance, mpreg, smut
GaStraight by KuroSamaDesu
KuroSamaDesu
  • WpView
    Reads 17,103
  • WpVote
    Votes 2,564
  • WpPart
    Parts 7
زندگی جونگ‌کوک تا قبل از پیاده شدن کیم تهیونگ از اون هواپیمای کذایی، معنای واقعی کلمه‌ی «ایده‌آل» بود. یعنی درست قبل از اینکه مجبور بشه مابین اونهمه درس و دوندگی برای پروژه‌ی دکتریش، میزبانی تهیونگی رو بکنه که معتقد بود پشت آفرینشش هدفی جز پرستش و به فاک دادن جئون جونگ‌کوک وجود نداره. به فاک دادن کی؟ جئون جونگ‌کوکی که به استریت بودن خودش بیش‌تر از تاریک بودن شب‌ها باور داشت. ‌ ‌*** - بعضی وقتا حس می‌کنم بهم آلرژی داری که این‌جوری ازم در می‌ری. جونگ‌کوک برای خودش چای ریخت و در همون حال با آرامش جواب داد: - ندارم. - پس چرا بهم نمی‌دی؟ ‌ ‌🦖🐰🦖🐰🦖🐰🦖🐰🦖 Couple: VKook Genre: Fluff, Romance, Smut Written By: Kuro
In The Colour Of Acacia by Annil_o
Annil_o
  • WpView
    Reads 471,570
  • WpVote
    Votes 48,225
  • WpPart
    Parts 57
- این گرگ یاغی‌ شغال‌صفت، زیادی برای تو رام و دست‌پرورده‌ست که این‌قدر جنم پیدا کردی؛ وحشیم نکن تهیونگ. - وحشیت هم کاری به کارم نداره یاغی. - زخمات این رو نمی‌گن! - بوسه‌هات چی؟ 𝗡𝗮𝗺𝗲: In The Colour Of Acacia 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Sport, Romance, Smut, Supernatural ،Fantasy 𝗨𝗽: کامل شده «این فیکشن، امگاورس نیست»
[Kadota] by BettercallmeCherry
BettercallmeCherry
  • WpView
    Reads 7,140
  • WpVote
    Votes 1,879
  • WpPart
    Parts 5
بهت قول می‌دم هروقت دوباره سر و کله ی کانورس های سفید رنگت توی زندگیِ من پیدا شد، کنار زیباترین بابونه های جهان بغلت می‌کنم و بهت می‌گم، "دلم برات تنگ شده بود." •kadota: To be lost, Vanish, Go missing, To disappear• [Book 3] •Couple: Vkook •Completed
[Dear Diary] by BettercallmeCherry
BettercallmeCherry
  • WpView
    Reads 27,309
  • WpVote
    Votes 7,087
  • WpPart
    Parts 17
اما من نیاز دارم که دوباره ببینمت. به خاطر بابونه ها... [Book Two] •Couple: Taekook •Completed
[About You And The Chamomiles] by BettercallmeCherry
BettercallmeCherry
  • WpView
    Reads 41,307
  • WpVote
    Votes 9,618
  • WpPart
    Parts 17
"من نه جودی ابوتم، نه زیبای خفته، و نه سیندرلا که کفشش رو برای پرینس چارمینگ جا بذاره. من فقط جئون جونگکوکم؛ یه پسر ساده ی گلفروش." [Book one] •Couple: Vkook •Completed
𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 711,748
  • WpVote
    Votes 90,099
  • WpPart
    Parts 33
[Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید‌. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوضی، توی کار من دخالت نکن! اون پسر منه، بخوام می کشم، بخوام آتیشش می زنم! لحظه بعد، انگشت های قوی دور گلوش پیچونده شد و از زمین بلند شد. جونگ کوک در حالی که با خونسردی ترسناکی چشم های آبیشو به چشم های وحشت زده کیم دوخته بود لب زد: - داری ناراحتش می کنی کیم... هیچ کس امگای منو ناراحته نمی کنه و زنده بمونه." 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐌𝐩𝐞𝐫𝐠, 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫[DO NOT COPY THIS WORK]🚫
Peanut butter🥜[taekook] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 155,962
  • WpVote
    Votes 26,459
  • WpPart
    Parts 22
پینات باتر، لقب تهیونگِ آلفایی بود که همیشه‌ی خدا توسط یه عده گرگ خوشمزه، اینطور صدا زده می‌شد و به محض شنیدن این لقب، دندون‌هاش برای پاره کردن خرخره‌ی موجودات نمک‌ریز دورش تیز می‌شد. هیچ‌کس نمی‌دونست چی می‌تونست باعث بشه که آلفا با شنیدن لقب به اون بامزگی اینطور خشمگین بشه، به جز خودش که می‌دونست جفت حقیقیش، جئون جونگ‌کوکِ آلفا، پسری که تهیونگ بارها توی دانشگاه سعی کرده بود بهش نزدیک بشه اما پسر کوچیک‌تر به محض حس کردن بوی بادوم‌زمینی خام و تازه با یه نگاه به اطراف برای پیدا کردن منبع بو بدنش رو خارونده و محل رو ترک کرده بود، بیشتر از هرگرگ دیگه‌ای روی کره‌ی زمین به بادوم‌زمینی حساسیت داره. 🥜 ژانر: امگاورس، رمنس، طنز، اسمات زمان آپ: روزهای زوج - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
Stop Rewind Play | Vkook | mini fic by Moonlike_Rmy
Moonlike_Rmy
  • WpView
    Reads 89,330
  • WpVote
    Votes 11,959
  • WpPart
    Parts 6
خلاصه: جونگکوک و تهیونگ با وجود اینکه پنج ساله باهم ازدواج کردن اما تصمیم گرفتن که از هم جدا بشن؛ ولی مجبورن برای طلاق گرفتن جلسات مشاوره ای رو بگذرونن و سنیورا اسمیت، مشاور پیری که به کمک اون دو اومده، سعی میکنه تا مشکلاتشون رو بهشون نشون بده💞 ژانر: فلاف، روانشناسی، برشی از زندگی، درام کاپل: ویکوک نویسنده: Moonlike_Rmy چنل تلگرامی: @V_kooki
I WISH - TAEKOOK  by Moonlike_Rmy
Moonlike_Rmy
  • WpView
    Reads 86,725
  • WpVote
    Votes 14,538
  • WpPart
    Parts 35
I Wish 2 (سِری دوم) [سِری اول با سِری دوم مرتبط نیست] خلاصه: همه‌ی ما تو دوران کودکی آرزوهای بزرگ و کوچیک زیادی داشتیم، یونبین ۸ ساله هم آرزوهای زیادی داشت، اما وقتی نویسنده تصمیم گرفت بلای آسمونی رو دوباره نازل کنه فهمید باید بیخیال تمام آرزوهای کوچیکش بشه و با یک آرزوی گنده طلسم نویسنده رو بشکونه. 👪🫂🎂🌈🏠🎒🐾 کاپل: تهکوک نویسنده: moonlike_Rmy ژانر: خانوادگی- برشی از زندگی - کمی فلاف🤔 شاید هم رمنس😃 اگر خدا بخواهد اسمات😐 زمان آپ: اتمام یافته