Taekook
121 stories
Coshay / نامیرا by rominaromina396
Coshay / نامیرا
rominaromina396
  • Reads 157,358
  • Votes 19,378
  • Parts 101
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :
🍷 Dancing In The Dark_VKOOK 🍷 by Sonya_vkooker
🍷 Dancing In The Dark_VKOOK 🍷
Sonya_vkooker
  • Reads 348,913
  • Votes 57,037
  • Parts 49
جونگ کوک حتی تصورش هم نمی‌کرد زندگیش اینجوری بشه🍷✨ *** Couple:Vkook-Sope-Hopemin genre: Romance- Supernatural - Smut-Vampire
Hand job | Vkook by silverfic
Hand job | Vkook
silverfic
  • Reads 386,698
  • Votes 33,346
  • Parts 27
¤ Summary: کوک امگای یتیمیه ک شب ها ت بار ب عنوان بارتندر کار می‌کنه و دوست داره آلفاش رو پیدا کنه ... تهیونگ آلفای میلیونر مغرور و جذابیه ک تنها مشکلات زندگیش پیدا نشدن جفتیه ک خیلی میخوادش و ارضا نشدنشه ! حالا چی میشه اگه کوک میتش رو در حالی ببینه ک دست سه نفر ت شلوارشه ...! ▪︎ ▪︎ ▪︎ ▪︎ ¤ Main couple: vkook ¤ Genre : omegavers , romance , angest , smut , happyend ‏¤ up time : جمعه ها (اگه که خدا بخواد)
MYTH | TK  by cherryvkv
MYTH | TK
cherryvkv
  • Reads 67,660
  • Votes 9,183
  • Parts 26
اون تارهای خاکستری علاوه بر جذابیت بخشیدن به چهره‌ ی مرد، نشون میداد چه غم بزرگی رو تحمل کرده که توی سن سی و چهار سالگی گرد سفید روی موهاش نشسته. اون مرد کسی بود که جونگکوک با وجود عشق زیادی که بهش داشت، احترام خاصی هم براش قائل بود. اون سختی های زیادی رو تحمل کرده بود و زانوهاش برای لحظه ای خم نشده بودن. اون مرد اسطوره ی جونگکوک بود.
پرواز بدون بالها 🐚 Flying Without wings  by moonshadow_fic
پرواز بدون بالها 🐚 Flying Without wings
moonshadow_fic
  • Reads 29,401
  • Votes 450
  • Parts 3
Flying Without Wings Main Couple:Vkook, Sope Vampire, Romance, Smut تـو دنیـایی که خـوناشاما و انسـان‌ها خیلـی نامحسـوس با هـم دشـمنی داشتـن، تهیـونگ یه جـاسوس انسـانو به قـتل میـرسونه سازمان mde کـه‌ یکی از بهـترین مـامورای خودشـو از دست داده بـود، اینـدفعه جونگ‌کـوک که یـه پلـیس تازه‌‌کـار ‌و کم سـن و سال هـست رو برای ایـن کار انتـخاب میکـنه.. ولی آیا بعد تمام ماجراها و عشقی که بین اون دوتا که زمین تا آسمون با هم اختلاف داشتن پیش میاد.. جونگ کوک میتونه به تهیونگ خیانت و پشت کنه تا وظیفشو به سرانجام برسونه؟ یونگی‌، خون‌آشام اصیل زاده و خودخواهیه که از عاقبت کاراش خبر نداره تا الان هیچ درک درستی از عشق نداشته و به جیمین، کسی که دوسش داشته شدیدا آسیب رسونده وقتی با هوسوک معنی واقعی دوست داشتن رو درک کرد که فهمید گذشتش قرار نیست راحتش بذاره و حالا حالاها باید تاوان کاراش رو پس بده با وجود کارای وحشتناکی که قبلا انجام داده بود، حتی نمیتونه اشتباهاتش رو جبران کنه! تنها کاری که توش خوبه محافظت از هوسوکه...
𝗔𝗹𝗶𝗲𝗻 [ 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞 ] by Erica_1245
𝗔𝗹𝗶𝗲𝗻 [ 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞 ]
Erica_1245
  • Reads 190,852
  • Votes 16,168
  • Parts 32
تهیونگ، یکی از مافیا های خطرناک کره‌، که برای انتقام مرگ همسرش از نخست وزیر کشور تصمیم بر دزدیدن پسرش میگیره... ولی فقط داستان مرگ همسرشه...؟! جونگکوک عاشقی که با سن کمش عشق این مرد رو توی سینه داره و با اذیت هایی که از طرفش میشه میتونه به زندگی ادامه بده یا نه؟ این عاشقانه ها قراره چطوری پیش بره؟ ما مرگ معشوق یا با دلدادگی عاشق؟ _بهم د..ست نزن. _لعنتی چرا دارید من رو قربانی کارهای خودتون میکنید؟! +گریه کن جونگکوک بزار پدرت فریاد هات رو بشنوه. ┏ ━𝗴𝗲𝗻𝗿𝗲🎞:↓ ╏#𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲 #𝘀𝗺𝘂𝘁 #𝗠𝗬𝗦𝗧𝗘𝗥 ╏ #𝗔𝗻𝗴𝘀𝘁 O⃞━ ━ ━ ━ ━ ┏ ━𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲♾:↓ ╏𝗩𝗸𝗼𝗼𝗸 ╏ 𝐓𝐚𝐞𝐡𝐲𝐮𝐧𝐠 , 𝐉𝐮𝐧𝐠𝐤𝐨𝐨𝐤 O⃞━ ━ ━ ━ ━
Anastasia  | Vkook by the_bokeh
Anastasia | Vkook
the_bokeh
  • Reads 7,990
  • Votes 1,039
  • Parts 20
نام: آناستازیا کاپل: ویکوک نویسنده Deli ژانر: انگست سیاسی تاریخی رومنس چنل: kookiefamilyyy ‍ ‍ خلاصه‌: - آنا عاشق توت‌فرنگی بود. + تو چی؟ توت‌فرنگی دوست داری؟ - نمی‌دونم... هیچ وقت پول کافی برای فکر کردن به مزه‌اش رو نداشتم. + تو بخواه، من می‌خرم. - زمستونه! + میگم همراه محموله‌ها وارد کنن. - جنگه! + می‌خوای جنگ رو بخاطرت متوقف کنم؟ - می‌تونی زمستون رو بخاطرم متوقف کنی؟ + می‌تونم دنیا رو بخاطرت متوقف کنم.
پارافیلا(کوکوی by vxjkk__
پارافیلا(کوکوی
vxjkk__
  • Reads 78,280
  • Votes 7,742
  • Parts 27
پسری که خوشحالانه در حال رقص و دلبری روی کاپوت ماشینی.. که صاحبش جئون جونگکوکه.. +میخوای...چیکار کنی؟ _میخوام تورو مال خودم بکنم تا دیگه چشم هیچکدوم از هرزه های بیرون روت نیوفته. +حالا من چه کارم؟ _تو قراره برام برقصی و من از بدنت لذت ببرم _اینکارو نکن. +چیکار _با چشمای خمارت نگاهم نکن وقتی داری با بدن رقصانت قلبمو به بازی میدی نمیدونم حواسم به چشمات باشه یا به تنی که مثل یه مروارید روبه روم به رقص در آمده. ژانر:جنایی-مافیایی-رقاص-برده‌ای.. کاپل:ویکوک کوکوی در دو ورژن در همین اکانت .-سکرت آیدی اینستاگرامم(vxjkk__ آیدی تلگرامم(Vxjkkk چنل تلگرامم(paraphila@
ᴍʏ ᴘʀɪɴᴄᴇꜱꜱ || ᴋᴏᴏᴋᴠ by dunkle_welt
ᴍʏ ᴘʀɪɴᴄᴇꜱꜱ || ᴋᴏᴏᴋᴠ
dunkle_welt
  • Reads 153,993
  • Votes 18,231
  • Parts 32
وقتی دید جونگ کوک اسلحه شو بیرون اورده و به سمت تهیونگ گرفته ساکت شد . جو ترسناک و استرس زایی حاکم شده بود که باصدای شلیک تفنگ ترس کل وجودشون رو گرفت.... ♧ کاپل اصلی == کوکوی ♧ کاپل فرعی==یونمین ، نامجین 📌 فیکشن ترجمه هست . ♤completed♤ **ادیت نشده
4427 by EUGENIEandDANIYAR403
4427
EUGENIEandDANIYAR403
  • Reads 198,097
  • Votes 18,666
  • Parts 47
جئون جونگکوک سارق چیره‌دستی که به نظر احمق میاد به خواسته خودش دستگیر میشه و وبه زندان میره، و اونجا امپراطوری خودش رو برپا میکنه، چطوری؟ قطعا همه‌ی زندانی ها به گنده ترین سارق کره احترام میگذارند! البته بجز یک نفر! کیم تهیونگ رئیس باند قاچاقی که برخلاف میلش دستگیر شده و در تلاشه که یه جوری از زندان بیرون بره... تهیونگ یک عمر به باند خودش که بعضی‌هاشون توی زندان همراهش اند دستور داده و براش سخته زیر سلطه‌ی یه دزد احمق بره! 🔞💲👣🕷 کاپل های فیک به ترتیب: تهکوک، نامجین، یونمین هستند #action #fanfiction #taekook #vkook #mafia # smot #mystery