Taekook Fucking Story...
171 stories
Azazel | VKOOK - YOONMIN  by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 10,912
  • WpVote
    Votes 1,068
  • WpPart
    Parts 30
𓂃𝐓𝐡𝐞 𝐀𝐳𝐚𝐳𝐞𝐥𓍯 تو! فرزند آدم! این شروع زندگی منه...زندگی اَزازِل! هیچوقت به آدمی، مشتی خاک سجده نکردم و نمی‌کنم. بلکه تک تک فرزندان آدم را، در آتش جهنم می‌سوزانم. به روستای هگنر خوش‌آمدید! ⊹ کاپل⤟ ویکوک، یونمین، سکرت. ⊹ ژانر⤟ گوتیک، جنایی، اسمات، درام، معمایی، انگست، مافیایی. ⊹ نویسنده⤟ #Monalisa
Dear Savior IU | VKOOK by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 291
  • WpVote
    Votes 55
  • WpPart
    Parts 5
┊Summary: این‌بار قراره با حال و هوای جزیره‌ی ججو مهمون هاتون باشیم داستان عاشقانه و پاییزی ای رو دنبال میکنیم که مثلش رو هیچ جا نخوندین :) "نجات دهنده‌ی عزیز" داستان دو مرده که آشنایی عادی ای باهم ندارن و قرار نیست رابطه‌ی عادی ای هم باهم داشته باشن، اما این مسیر سرنوشتی رو براشون میسازه هیچوقت فکرش رو نمیکردن... ┊Teaser: _ چرا باید توی این طوفان باهات آشنا میشدم؟ _ چه فرقی داره؟ پسر جوان لبخندی زد و زمزمه کرد: _ تو به آفتاب نیاز داری... _ نه...آفتابتو برای خودت نگه دار، قبل از اینکه گرفتار ابرهای من بشی... _ تو...به آفتاب نیاز داری! پیج نویسنده: @sylvie_fic ┊Genres: Romance, angst, smut ┊Couples: vkook ,yeongyu ┊Writers: Sylvie, Amara ┊Up: Sunday, Thursday
「𝐖𝐨𝐮𝐥𝐝'𝐯𝐞, 𝐂𝐨𝐮𝐥𝐝'𝐯𝐞, 𝐒𝐡𝐨𝐮𝐥𝐝'𝐯𝐞 || 𝗩𝗸𝗼𝗼𝗸」 by EmilAmour
EmilAmour
  • WpView
    Reads 67,786
  • WpVote
    Votes 6,786
  • WpPart
    Parts 19
「می‌خواستیم، می‌تونستیم، باید.」 پایان یافته. ژانر : رومنس / دراما / کمدی / اسمات کاپل : اصلی ؛ تهکوک - فرعی ؛ هوپمین "من باید تو رو می‌دیدم نبات. وگرنه نمی‌تونستم بدون تو به زندگیم ادامه بدم." زندگی تهیونگ، خلبان معرکه‌ای که حسابی تو کارش ماهر و زبردسته با هدایت یه پرواز مهم برای همیشه زندگیش تغییر می‌کنه! چون رئیس شرکتش، جئون بزرگ تصمیم می‌گیره خلبان کیم رو برای شام به هتل دعوت کنه، درحالی‌که خوب میدونه پسرِ جئون، جونگکوک آتیش‌پاره، عامل اصلی تمام معرکه‌هاییه که بین شعله‌های آتیش می‌سوزن... *این داستان و شخصیت‌هایش، هیچ ربط و تاثیری روی زندگی واقعی اشخاص نمی‌گذارد. همه ساختگی بوده و ساخته‌ی ذهن نویسنده است. وضعیت : 「تمام شده┆۱۴۰۲/۱۱/۵」
Piggy bank :::... ✔  by btsfanfic_ir
btsfanfic_ir
  • WpView
    Reads 171,617
  • WpVote
    Votes 29,804
  • WpPart
    Parts 25
ıllıllı قُلَّکِ خوکی ıllıllı ~.~ ~.~.~ "رفیق... تو واقعا باید روی روش های مخ زدنت کار کنی! میتونستی حداقل قبلش برام یک مشروب بخری!" "بهتر نیست تعارفات و تشریفاتِ مسخره رو کنار بگذاریم و زودتر بریم سرِ اصل مطلب؟ به هر حال هر چی زودتر به هتلِ برسیم ، وقتِ بیشتری داریم تا بازی های بزرگونه ی بیشتری انجام بدیم... هوم؟" ~.~ ~.~.~ ژانر : ( فول سمات / رمنتیک / زندگی روزمره / کمدی / ... ) ⚠️این بوک Completed خورده ولی هر از گاهی یک شاتِ جدید درش عاپ میشه که یک داستانِ کاملا جدید از کاراکترها رو برامون تعریف میکنه و در آخر هم با یک پایانِ نسبتا قابل قبول تموم میشه....🚨 (به همین خاطر شاید بهتر باشه بوک رو بعد از خووندن، توی ریدینگ لیست هاتون نگه دارید ♡ ) کاپل(ها) : اصلی ◀ تهکوک فرعی ◀ نامشخص
+ and -  :::... ✔ by btsfanfic_ir
btsfanfic_ir
  • WpView
    Reads 384,352
  • WpVote
    Votes 53,610
  • WpPart
    Parts 31
+ مثبت و منفی - "شوخی میکنی یونگی هیونگ؟ من و جئون جونگکوک شبیه مثبت و منفی ایم! حتی تصورش هم ناممکنه. اون هیچوقت به کسی مثل من نگاه نمیکنه." ـ10MinUtEs LaTerـ "عاح....مارکم کن تهیونگ!" ژانر : ( فول سمات / رمنتیک / برشی از زندگی / طنز / ورزشی / تینِیجر پسند / ... ) کاپلز : اصلی ◀ تهکوک فرعی ◀ نامعلوم
fox by sara199911
sara199911
  • WpView
    Reads 358,650
  • WpVote
    Votes 32,855
  • WpPart
    Parts 39
جانگکوک کوچیکترین پسر رئیس باند خلافکار سئول که برعکس جایگاهش پسری معصوم و ساده ست که برای تولدش برده ای وحشی و خطرناک کادو میگیره برده ای که نه کسی می‌دونه کیه و نه می‌دونه اسم واقعیش چیه فقط میون تاریکی وجودش و چشم های ترسناکش یه لقب براش وجود داره فاکس... ● نام فیک ~> روباه ○ ژانر ~> اسمات ،مافیا، bdsm ● نویسنده ~> sara ○ کاپل اصلی ~> ویکوک ● هپی اندینگ
Mr. Narrator | Vkook/Kookv by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 286
  • WpVote
    Votes 61
  • WpPart
    Parts 10
┊Summary: اشراف‌زاده بودن همیشه شامل یک سری قوانین مشخص می‌شد اما جونگ‌کوک نه مثل بقیه بزرگ شده بود و نه هم ریشه‌ی اونها بود. به خاطر همین هم حاضر شد برای نجات دوستی که هرگز ملاقاتش نکرده بود، پا به کشوری بذاره که به خاکستری بودن شهرت داشت. حالا کی تضمین می‌کرد که تا چه مدت می‌تونه اونجا زنده بمونه؟ ┊Teaser: "- تهیونگ، خوشحالی؟ لرز نامشخصی از سوال پرسیده شده توی تنش نشست. - هستم. تو چی، خوشحالی؟ - هستم. سرش رو پایین انداخت و به دست آزاد جونگ‌کوک که فاصله‌ای با دست خودش نداشت، نگاه کرد. می‌تونست موقع راه رفتن دستش رو بگیره؟ - پس یعنی برمی‌گردی؟ قرار شد وقتی خوشحال کنار هم قدم زدیم برگردی. - بیا یه تعداد مشخصی رو تعیین کنیم. مثلا وقتی ده بار خوشحال کنار هم قدم زدیم من برمی‌گردم. انگشت اشاره‌اش رو به دست جونگ‌کوک زد و به سمتش برگشت. - با این تعدادی که تو گفتی تا ابد باید همین‌جا بمونی! - پس پنج تا؟ - سه تا. - قبوله!" ┊Genres: Romance, angst, smut, Political ┊Couple: Vkook (vers) ┊Writer: osiris ┊Up: saturday
Limerence | Vkook by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 980
  • WpVote
    Votes 188
  • WpPart
    Parts 11
┊Summary: من کیم تهیونگم، همون مردی که به نقاشی‌های عجیب غریبش معروفه...! داشتم گوشه‌ی خلوتی به زندگیِ آرومم می‌رسیدم، تا وقتی که اون معجزه وارد زندگیم شد! اون پسر چموش، همون کسی که تک‌تک سلول‌های تنم رو برای به دست آوردنش تحریک کرد و حالا... عطشی کل تنم رو فرا گرفته که وادارم می‌کنه برای داشتنش، دستم رو به خون معشوقه‌اش آلوده کنم! ┊Teaser: -یه بوسه‌ی سطحی انقدر بهمت ریخته که ازم فرار میکنی؟ -اون بوسه از نظرت سطحی بود؟ -مثل اینکه از نظر تو عمیق بوده، درسته؟ -تمومش کن!...و دیگه باهام تماس نگیر! -اینجوری نگو...بوسیدنت اشتباهی بود که من ازش پشیمون نیستم...اصلا نیستم...میدونی چرا؟...چون اون چند ثانیه رو زندگی کردم... Couple: Vkook Sub Couple: secret Genre: dram, Romance, Smut, crime Writer: Lone Telegram: @Papacita_01
Darvin's Clover | VKOOK  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 1,835
  • WpVote
    Votes 440
  • WpPart
    Parts 13
┊Summary: شبدر داروین... کلمه غریبیه، وقتی اولین بار شنیدمش انگار همون کلمه ای بود که لازم بود بلندم کنه، کلمه ای که ما رو وارد دنیای شخصیت هامون میکنه... همه چیز از جونگکوک سیزده ساله ای شروع شد که هیچوقت فکرش رو نمیکرد، یه دوچرخه سواری ساده اینطور سایه تنهایی رو روی زندگی خودش و تهیونگ بندازه...حالا بیست سال، تاوان راضی کننده ای برای سرنوشته؟ ┊Teaser: _ باهام بخواب... _چ... جونگکوک جراتی به خودش داد و در حالی که تلاش میکرد نگاهش رو از عضلات مرد منحرف کنه با صدای بلند تری گفت: _ گفتم باهام بخواب! _ مطمئنی ولیعهد؟ من غریزه‌ی جنسی کنترل نشده ای دارم... نگاه مستقیم و مطمئنش رو به چشمهای تهیونگ داد و مثل خودش جواب داد: _ بذار من به فکر اون بخش باشم، من اولین بارمه...تو باید به فکر لذت بردن من باشی! تهیونگ که تمام این مدت فکر نمیکرد چنین چیزی رو ازش بشنوه، ابروهاش رو بالا فرستاد و نگاهش رو توی اتاق چرخوند: _ اینجا؟ کلی مهمون بیرونه! جونگکوک کت جینش رو روی تخت انداخت و در حالی که گره‌ی کش موش رو از پشت محکم میکرد، لبخندی پر از شرارت زد. _ دقیقا همینجا...حالا اون درو قفل کن و نشونم بده چی بلدی ببر وحشی! پیج نویسنده: @sylvie_fic ┊Genres: Romance, Drama, angst, smut ┊Couple: Vkook, Hopemin ┊Writer: Sylvie☀️ ┊Up: Saturday
𝆭  ‌𝆹𝅥 𝐌𝐫.𝐖𝐨𝐤𝐨𝐮 𝆹𝅥 𝆭   by alfalotus
alfalotus
  • WpView
    Reads 43,313
  • WpVote
    Votes 7,469
  • WpPart
    Parts 65
ୣ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫:Alfalotus ୣ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:adventure, smut, historical, romance, royal اسمات،ماجراجویی، عاشقانه، سلطنتی ୣ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:vkook، yoonmin, namjin,... ویکوک،یونمین،نامجین،.... 𝐔𝐩.𝐝𝐚𝐲𝐬: Monday & Friday 🕘21:00 ୣخلاصهୣ 𝆭 𝆭 𝆭 _صبر کن شاهزاده، تو نمیتونی همچین تصمیمی رو بگیری اینجا کاپیتان منم، حرف آخرو من میزنم نه یه اسیر! جونگکوک خنده ای کرد و نوازشوار دستشو رو سینه ی تهیونگ کشید. _یه زمانی من به عنوان اسیر وارد این کشتی شدم... لباشو نزدیک لبای وی برد، با پوزخند به چشمای خمار از شهوت وی خیره شد... _ولی مطمئنی الان اینجا حرف آخرو تو میزنی مستر واکو؟! *** چی میشه اگه شاهزاده ای اتفاقی یه کاپیتان دزد دریایی رو نجات بده؟! چی میشه اگه اون کاپیتان ناجی خودشو اسیر کنه؟ داستان بین کاپیتان دزدان دریایی و شاهزاده ی چهارم، گنجی که منتظر پیدا شدنه..... قصری که پر از آشوب و خیانته... عاقبت دزد دریایی و شاهزاده ی سلطنتی چی میشه؟